آقا سید قاسم از تربیتشدگان و وفاداران مرحوم فلسفی بود!
حجت الاسلام محمد جواد حجتی کرمانی در یادداشتی در روزنامه اطلاعات دو خاطره از دوستان قدیمی اش حجت الاسلام سید قاسم شجاعی که اکنون در بستر بیماری است، منتشر کرد و نوشت: آقای احمد مسجدجامعی که نوشتههای پربار ایشان، بر اطلاعات من و بسیاری از خوانندگان روزنامه گرامی اطلاعات میافزاید، در شماره مورخه ۵ر۷ر۹۷ تحت عنوان «ذاکر حسین سیدالشهداء» خاطراتی از پرسابقهترین هیأتهای عزاداری تهران نوشته بودند و یادی کرده بودند از برادر عزیز و همزندانی مخلص (در زمستان ۴۲ و بهار ۴۳)، جناب مستطاب واعظ ارجمند آقای سیدقاسم شجاعی دامعزهالعالی.
من از یادداشت ایشان دانستم که ایشان بستری است و برای شفای عاجل او دعا میکنم. یادداشت آقای مسجدجامعی برآنم داشت که دو خاطره از این سید بزرگوار برای خوانندگان محترم نقل کنم:
ـ خاطره اول مربوط به دستگیریهای فراگیر روحانیون در سالهای ۴۲ و ۴۳ است که بزرگانی چون مرحوم فلسفی، شهید مطهری و… به زندان افتادند و از این میان، ۱۳ نفر که حقیر و آقا سید قاسم شجاعی و کسانی چون مرحوم حاج شیخ علیاصغر مروارید، مرحوم حاج شیخ احمد کافی، مرحوم ربانی املشی و… محاکمه شدیم. از آنان حقیر و آقا سید قاسم و آقای فهیم زندهایم. به غیر از مرحومان نامبرده، از دیگران خبری ندارم. انشاءالله همگی در سنین ۸۰ ـ ۹۰ سالگی زنده و سرحال باشند.
ـ خاطره دوم مربوط است به عزاداری جانسوز آقا سیدقاسم شجاعی بر سر جنازه برادرم مرحوم علی حجتی در حالیکه در حسینیه معروف هیأت فاطمیون در خیابان «مجاهدان اسلام» روی تخت غسالخانه برادر مرحومم را غسل میدادند…
آقا سیدقاسم که از تربیتشدگان و وفاداران مرحوم فلسفی بود (و هست)، بیشترین مراوده و آشنایی را با مرحوم برادرم در منزل آقای فلسفی داشت. معمولاً وعاظ و روحانیون تهران روزهای پنجشنبه در منزل آقای فلسفی گرد هم میآمدند و چند تنی به منبر میرفتند و آقای فلسفی در حاشیه منبر، در سمت ارزیابی شکل و محتوای منبر از نظر فنی، با سلیقه و هوش و ظرافت خاصی که داشت، سخنانی ارشادی ایراد میکرد.
به نظرم یک بار برادرم مرا آنجا برد. یادم نیست منبر رفتم یا نرفتم، ولی یادم است آقای فلسفی یک اسکناس ۵ تومانی را با ظرافت لوله کرد و به صورت یک «بوق بچهها» با تبسم و ظرافت به من داد!
باری، آقای سیدقاسم شجاعی در شب تغسیل برادرم مرحوم علی حجتی در حسینیه فاطمیون تهران حق برادرم را ادا کرد و با نوحهخوانی و سینهزنی پرشوری که با سینهزنی کسانی که بر گرد جنازه حلقه زده بودند همراه بود، مراسم تغسیل مرحوم علیآقا را به پایان برد.
خدا آقای شجاعی را شفای عاجل کرامت فرماید و در این ماه محرم روح برادر فقیدم مرحوم علیآقا حجتی را با اربابش امام حسین(ع) محشور فرماید که او پس از زیارت کربلا و نجف به ایران برنگشته، به دار باقی شتافت.