خاطراتی از تیز هوشی شهید بهشتی!

یک چیزی که من همیشه نقل کردم از آقای بهشتی هوش ایشان بود. [آن زمانی که] تازه آمده بودند به آلمان، شب ها افراد مختلف مثلا دانشجویان و اساتید می آمدند که ایشان را ببینند و یکی هم معمولا سرپرست آنها بود. وقت گرفته بودند و می آمدند. یک شبی که من منزل بودم یک عده آمده بودند یکی شان فردی بنام فطوری بود اصفهانی که من می شناختمش. آمدند و نشستند. یکهو آن آقا که رابط بود گفت که این آقایان که آمدند مثلا آقای سجادی استاد کجا هستند و فلان و آقای حسنی و آقای محمدیان و آقای رمزی و آقای کی و کی…. و اینها هستند. خوب بعد آقای بهشتی شروع کردند گفتند آقای سجادی خیلی خوش آمدید، آقای محمودی خیلی خوش آمدید، آقای رمزی خیلی خوش حالیم از دیدار شما. من دیدم که اسامی را یادم نمانده اما آقای بهشتی همه اسامی که این فرد گفته بود را توی ذهنش قرار گرفته بود. من همانجا خیلی تعجب کردم که آقای بهشتی اینقدر با هوش هستند و اسامی را یادشان هست.
یک چیز دیگر که از آقای بهشتی دیدم همان دروس قم و اینها را مطالعه می کنند ضمن اینکه نامه از اتریش آمده نامه از برلین آمده و کجا و اینها و باید جواب بدهند. ولی در عین حال همان کتب درسی را آورده اند همانجا هر روز مقداری مطالعه می کنند. از همانجا یک چیزیی را برای آقای حکیم بنویسیم ایشان دیکته کردند و من نوشتم.

راوی: علاءالدین میرمحمد صادقی

منبع: پایگاه نشر آثار و اندیشه های شهید بهشتی

تاریخ درج مطلب: دوشنبه، ۹ مرداد، ۱۳۹۶ ۴:۴۲ ق.ظ

دسته بندی: خاطرات مشاهیر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *