خاطرات یک شعبده باز مشهور؛ از اتهام دزدی تا دیدار با دیوید کاپرفیلد!

خاطراتش پر است از اتفاقات عجیب و ترفندهایی که چند و چون آن‌ها را در زمره اسرار حرفه‌ای‌اش می داند. برای من و شمایی که تصویر و تصورمان از شعبده‌باز دیوید کاپرفیلد و هودینی و کریس انجل است؛ دیدن یک نسخه وطنی خارج از هیجان و ماجرا نیست. بهروز کریمی 63 ساله را مشتاقان این حوزه به عنوان پدر شعبده بازی ایران می‌شناسند که با نام هنری «پرستیو» فعالیت می‌کند، او نزدیک به پنج دهه است که شعبده بازی را به عنوان شغل و هنر خود انتخاب کرده است و در این مسیر توانسته از رتبه دوم جهانی در رشته کمدی و در جشنواره شعبده بازان جهان (سوئیس- سال 70) تا فرصت ملاقات با برجسته‌ترین شعبده بازان جهان را کسب کند. روزنامه خراسان (سه شنبه 24 مهر) گفتگویی با این شعبده باز ترتیب داده و از خاطراتش گفته؛ بخشهایی از آنرا می خوانیم:

شعبده بازهایی از روستاهای خراسان

از کریمی می‌پرسیم آیا با بزرگ ترین ترس شعبده‌بازها که سوتی دادن و لو رفتن حقه‌هایشان است، مواجه شده یا نه؛ در جواب می گوید: برای من هم تا به حال پیش آمده که در حین اجرا سوتی بدهم. اما خوشبختانه توانسته ام آن را به خوبی جمع کنم. هرکسی در هر حرفه ای ممکن است در اصطلاح سوتی بدهد ولی اگر بتواند اشتباهش را طوری جمع کند که مخاطب متوجه نشود، هنر کرده است. سوتی اجتناب ناپذیر است اما فرد نباید خودش را ببازد. من در این نوع موارد، اغلب ترفندهایی را با اجرایم تلفیق می کنم که انگار باید این اتفاق می افتاده است. طوری که تماشاگر می گوید چقدر جالب من فکر می کردم قرار است اتفاق دیگری بیفتد اما چیز جالب تری پیش آمد.

گفتند چون شعبده باز هستی؛ پس دزدی کردی

پدر شعبده بازی ایران جایی میان صحبت هایش به اتفاقاتی اشاره می کند که در این سال ها برایش خاطره شده و می گوید: قبل از انقلاب در تئاتری کار می کردم. یک روز وسیله ای سرقت شد و سارق را پیدا نمی کردند. در نهایت گفتند این شعبده باز را بگیرید و توجیه شان این بود که تنها کسی هستم که به مدد مهارتم می توانسته سرقت را انجام دهد و کسی متوجه نشود. خلاصه من را به کلانتری بردند و آن جا برای این که آبروی خودم را حفظ کنم، خیلی مقاومت کردم تا این که خبر رسید سارق اصلی پیدا شده است. خلاصه از این جنس حاشیه‌ها کم نبوده، جالب است بدانید بعضی‌ها حتی سراغم می‌آیند و به من می گویند که برایمان دعا بنویس. فکر می کنند من دعانویسم و ورد می دانم.

بهروز هندی

کریمی ادامه می دهد: در سریال «هوشیار و بیدار» با آقای علیرضا خمسه همراه بودم، قسمت هایی از این اثر برای کودکان بود. باید کاری می کردم که جذابیت داشته باشد و در نهایت تصمیم گرفتم به شکل یک شخصیت اهل هند دربیایم و اتفاقا آن قدر کار موفق از آب درآمد که هنوز بعد از 30 سال من را با همان نقش هندی می شناسند و بعضی مخاطبان در خیابان مرا «بهروز هندی» خطاب می کنند.وی ادامه می‌دهد: حتی یک بار پروازی به مقصد هند داشتم که در آن، زنده یاد ناصر ملک مطیعی با من همسفر بود. او به من گفت: بالاخره راه دیار خودت را پیش گرفتی؟(با خنده) می خواهم بگویم این‌قدر این کار تاثیر گذار بود که در ذهن مخاطب ماندگار شد.کریمی بهترین شعبده اش را «هیپنوتیزم» می داند و می افزاید: کار سختی است اما خودم دوست دارم، مردم هم دوست دارند  و می خندند و چه بهتر از این؟او اذعان می کند که این شغل کفاف زندگی و معاش او را می‌دهد، چون به آن عشق می ورزد  و با آن زندگی می کند.

ایتالیایی ها در پیروزی ام سهیم شدند

وی در پایان از دیدارش با معروف ترین شعبده بازهای دنیا برایمان می‌گوید: در سال 71 تمام شعبده بازهای مطرح دنیا در جشنواره ای در سوئیس حضور داشتند و از قضا من هم از ایران شرکت کرده بودم. خوب به یاد دارم در آن جشنواره «دیوید کاپرفیلد» با هواپیمای شخصی خودش حضور یافته بود. برای من دیدن برجسته ترین چهره های این هنر جالب بود و برای آن ها نیز ملاقات با شعبده بازی از ایران. کریمی ادامه می دهد: قرار بود از طریق وزارت کشور ورودی من پرداخت شود و مبلغ ناچیزی بود که پرداخت نکردند و من را در لیست انتظار گذاشته بودند تا اگر کسی نیامد من جایگزین شوم. از قضا از کشور ژاپن یک کمدین حضور نیافت و چون رشته من «منتال مجیک» بود، جایگزین او شدم و توانستم مقام دوم را کسب کنم. من تنها ایرانی شرکت کننده بودم. اما از کشورهای دیگر هرکسی مقام می آورد دورش حلقه می زدند و عکس یادگاری می گرفتند. زمانی که اسم من خوانده شد، تمام افرادی که از ایتالیا آمده بودند؛ دور من جمع شدند و گفتند: ما همه ایرانی هستیم و این مهربانی آن‌ها برای من خیلی جالب بود.

نویسنده: ملیحه رفیع طلب

تاریخ درج مطلب: چهارشنبه، ۲۵ مهر، ۱۳۹۷ ۱۱:۵۲ ق.ظ

دسته بندی: خاطرات فرهنگی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *