خاطره حجت‌الاسلام عباس پورمحمدی از آشنایی با مقام معظم رهبری

[من و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای] همزمان‌ تبعید بودیم‌ اما هر کدام‌ جای‌ دیگر بودیم‌. من‌ زابل‌ و سراوان‌ بودم‌. ایشان‌ ایرانشهر بودند. مرتب‌ پیش‌ ایشان می‌رفتیم‌. یک‌ وقتی‌ ما با لباس‌ بلوچی‌ آنجا رفتیم‌، خدمت‌ ایشان‌ آقا یک‌ چند لحظه‌ای‌ نگاه‌ کردند تا دریافتند که‌ من‌ هستم‌. من‌ را بغل‌ کردند احوالپرسی‌ کردند. اولین‌ بار که‌ ما با ایشان آشنا شدیم‌، زلزله‌ فردوس‌ بود یک‌ مقدار پول‌ جمع‌ کردیم‌ مشهد رفتیم‌ یک‌ دوستی‌ داشتیم‌ گفتیم‌ چه‌ کار کنیم‌؟ گفت‌ که‌ دو گروه‌ هستند که‌ خدمت‌ می‌کنند؛ یکی‌ گروه‌ آقای‌ میلانی‌، یکی‌ گروه‌ آقای‌ قمی‌، بعد از یک‌ لحظه‌ای‌ گفت‌ که‌ آن‌ گروه‌ آقای‌ قمی‌ یک‌ امتیاز دارد گفتم‌ چیست‌؟ گفت‌ چهار نفر آنجا هستند. گفتم‌ چه‌ کسانی‌ هستند؟ گفت‌ آقای‌ طبسی‌، آقای‌ خامنه‌ای‌، آقای‌ مهامی‌، و آقای هاشمی‌نژاد. ما فوری‌ ماشین‌ گرفتیم‌ و به آن‌ محل‌ رفتیم‌. آن‌ شب‌ نوبت‌ آقا بود اولین‌ باری‌ که‌ ما با آقای‌ خامنه‌ای‌ برخورد کردیم‌، آن‌ شب‌ بود دیگر تا سحرها هم‌ همین‌ طور با هم‌ درددل‌ می‌کردیم‌ صحبت‌ می‌کردیم‌ پول‌هایی‌ را که‌ داشتیم‌، به‌ ایشان‌ دادیم‌ و بعد هم‌ ایشان‌ را دعوت‌ کردیم‌ که‌ ماه‌ رمضان‌ رفسنجان‌ بیایند. گفتند چشم‌. ایشان در ماه رمضان در خانه‌ ما بودند. این‌ اولین‌ بار بود، هم‌ آشنایی‌ ما با آقا، هم‌ اینکه‌ تشریف‌فرمایی‌ ایشان. البته ایشان‌ چهار مرتبه‌ دیگر رفسنجان‌ آمدند؛ سه‌ مرتبه‌ برای‌ منبر رفتن‌ دعوت‌ شدند و یک‌ مرتبه‌ هم‌ عید نوروز بود با زن‌ و بچه‌ رفسنجان‌ آمدند. یک‌ هفته‌ای‌ منزل‌ ما بودند که‌ دیدار نوروزی‌. این‌ آشنایی‌ ما از آن‌ سال‌ شروع‌ شد. حالا هم‌ دیگر خیلی‌ وقتی‌ خدمت‌ ایشان‌ می‌روم‌، احترام‌ می‌کنند. باعزت‌ برخورد می‌کنند حالا یک‌ مقام‌ والا بالایی‌ هستند، این‌ عواطف‌ خود را تغییر نداده‌اند این‌ خیلی‌ ارزش‌ دارد.

منبع: پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی

تاریخ درج مطلب: چهارشنبه، ۲۶ آبان، ۱۳۹۵ ۱:۳۰ ب.ظ

دسته بندی: خاطرات مشاهیر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *