در جلسه فردای پس از انتخابات 88 بین هاشمی، میرحسین، کروبی و سید حسن خمینی چه گذشت؟

جعفر شیرعلی نیا در صفحه شخصی اش منتشر کرد:

به روایت آقای عماد هاشمی وقتی من برای کتاب زندگی و زمانه آیت الله هاشمی تقاضای مصاحبه دادم با وجود اینکه ایشان کتابهای قبلی ام را دیده و پسندیده بود گفته بود اگر سوال ها تکراری باشد خودش برود و جواب را در بیاورد اما اگر سوال ها خوب بود وقت می گذارم. وقتی سوال ها را فرستادم گفته بودند برای مصاحبه ها وقت بگذارند. بخش دیگری از مصاحبه که البته انتخاباتی است و خدا بخواهد در روزهای آینده بخش های مهم دیگر که انتخاباتی نیست را هم قرار می دهم.
شیرعلی نیا: من در راهپیمایی اول پس از انتخابات بودم. جمعیت خیلی زیاد بود و بعدها به این فکر کردم که اگر این جمعیت عصبانی می‌شد و اصلاً یکدفعه کار از دست می‌رفت و می‌آمد مجلس و جاهای دیگر را می‌گرفت، ممکن بود جمهوری اسلامی دچار مشکلاتی شود، یعنی از هم بپاشد. شما چنین نگرانی و ترسی نداشتید؟
هاشمی رفسنجانی: شاید آنها می‌خواستند این اتفاق بیفتد که مردم عقل به خرج دادند و از این نوع کارها نکردند. شاید هم هدف نهایی‌شان چنین چیزی بود که این جریان‌ها به کلی بروند. چون محارب می‌شدند و نوع برخورد فرق می‌کرد.
شیرعلی نیا: شما به این فکر نمی‌کردید که ماجرا جمع شود و آقای موسوی برگردد و مصالحه‌ای انجام شود؟
هاشمی رفسنجانی: فردای آن روزی که انتخابات اعلام شد، آقایان کروبی و موسوی و حسن آقا در همین اتاق پیش من آمدند. ناهار را اینجا بودند که چه کار کنیم. من گفتم: در جریان کارهای شما نیستم و مسؤولیتی هم ندارم. هر اقدامی می خواهید بکنید، قانونی انجام بدهید و کار خلاف قانون نکنید. مثلاً کار اول این است که به شورای نگهبان اعتراض کنید. می‌دانم شورای نگهبان به چه چیزی رأی می‌دهد. ولی شما کارتان را قانونی انجام بدهید. پیشنهاد من این بود و حسن آقا هم شبیه حرف مرا زد. همان موقع که اینها نشسته بودند، از دفتر کاغذی را آوردند که معلوم شد آقای موسوی قبل از اینکه بیاید، بیانیه داده و انتخابات را رد کرده است. در بیانیه‌اش نوعی تهدید هم بود.
شیرعلی نیا: شما به آقای موسوی نگفتید که آن چیست و این چیست؟
هاشمی رفسنجانی: من که نمی‌خواستم دعوا کنم. برای مشورت آمده بودند و من نظرم را به ایشان دادم. نمی‌دانم به ایشان گفتم که اشتباه است یا نه. آقای کروبی هم گفت که ما در عصر جلسه داریم و تصمیم‌مان را در آن جلسه می‌گیریم و آمدیم که با شما مشورت کنیم.
شیرعلی نیا: بعد از این، دیدار یا توصیه یا گفت‌وگویی با آقایان نداشتید؟
هاشمی رفسنجانی: من دنبال این کار نبودم، آنها خودشان پیش من آمدند. من می‌دانستم که دارد چه خبر می‌شود و می‌تواند به کجا برود.
شیرعلی نیا:از این جهت که شما بخواهید ماجرا را تمام کنید، یعنی به نوعی شما و آیت‌الله خامنه‌ای نقش پدری را داشته باشید.
هاشمی رفسنجانی: من مصلحت نمی‌دانستم که به اینجا برسد. توصیه من همان کاری بود که خودم کردم. وقتی که می‌دانستم با آرای من چه کار کردند و چگونه برای او رأی در آوردند، گفتم که به خدا واگذار می‌کنم و شکایتی هم نکردم.

منبع: کانال تلگرام جعفر شیرعلی نیا، نکته های تاریخی (شیرعلی نیا)، @jafarshiralinia

تاریخ درج مطلب: جمعه، ۲۵ فروردین، ۱۳۹۶ ۱۱:۰۷ ب.ظ

دسته بندی: خاطرات سیاسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *