دشمنی که به دوست تبدیل شد.

حمید قزوینی چند روزی است که به لبنان رفته و مشاهدات خود از جامعه و اتفاقات لبنان را روایت می کند. قزوینی در پستی تلگرامی می نویسد:

دکتر «حسین یتیم» از چهره‌های سرشناس سیاسی و فرهنگی لبنان است. در جوانی از مخالفان تند امام موسی صدر بوده که پس از چند جلسه گفتگوی حضوری در حلقۀ دوستان او قرار گرفت.
دکتر یتیم در این‌باره می‌گوید: «من در جوانی از اعضای «حزب بعث» بودم. در آن زمان اتهامات زیادی علیه امام موسی صدر مطرح بود؛ احزاب چپ که ما هم جزء آن‌ها بودیم با همه قدرت علیه او می‌جنگیدیم.
یک روز امام موسی به محل کار من آمد. این اولین دیدار نزدیک ما بود. باید فوران می‌کردم. ولی چون به دفتر من آمد خودم را کنترل کردم. در آغاز دیدار از من و سوابق فرهنگی و اجتماعی‌ام گفت. کلامش در من تأثیر گذاشت، به من اعتبار داد. در پایان گفت: «امیدوارم دوباره یکدیگر را ببینیم. شاید این دیدارها مفید باشد و به مردم محروم کمک کند، لازم نیست محروم، شیعه باشد، محرومیت در همه لبنان وجود دارد.»
من هم گفتم: «حرف‌های زیادی درباره شما و نقشتان در این کشور دارم که در دیدار بعدی خواهم گفت.»
چند روز بعد زهیر عسیران ما را برای شام دعوت کرد. برخی دوستان که بعضاً از مخالفان امام موسی بودند، همراه خود بردم. افراد دیگری هم آنجا بودند. بعد از شام، امام شروع به صحبت کرد. گفت که می‌خواهد تلاش برای دفاع از محرومین و تغییر وضع آن‌ها را با قدرت بیشتری ادامه دهد.
در اینجا با تندی کلام خود را آغاز کردم و گفتم: «شبهه‌هایی علیه شما مطرح است، مرا ببخشید و از من دلگیر نشوید، من صریحاً به شما می‌گویم، من بعثی هستم و حرفم را رک می‌زنم.» بعد اتهامات مختلفی که علیه او مطرح بود را بیان کردم.
در جواب گفت: «برادرم حسین، از چیزی که گفتی تعجب نکردم. شما هم از حرفی که زدی عذرخواهی کردی. از شبهات که دربارۀ من مطرح است، خبر دارم. اما از این اتهامات به خدا پناه می‌برم…»
تا ۴ صبح درباره موضوعات مختلف صحبت کردیم. سخنانش واضح و قانع کننده بود…
جلسه که تمام شد او را در آغوش گرفتم و گفتم از من بگذر، مرا به خاطر سخنان تندی که درباره شما زدم، عفو کن…
به مرور دیدارهای ما بیشتر شد. با کلام و دلیل تو را مسحور می‌کرد. فرهنگ واسعی که با آیات قرآن و احادیث و نهج البلاغه و با حکمت و فلسفه و تاریخ پشتیبانی می‌شد. از آن پس رابطۀ دوستانۀ ما شکل گرفت و من از بعثی‌ها جدا شدم. دیگر کار من شده بود معرفی او به مردم!…»

منبع: کانال تلگرام حمید قزوینی

تاریخ درج مطلب: دوشنبه، ۱۴ اسفند، ۱۳۹۶ ۹:۴۰ ق.ظ

دسته بندی: خاطرات مشاهیر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *