روایت آیت‌الله سیستانی از علاقه و ارادت به امام خمینی

در منزلی بسیار محقر و ساده زندگی می کنند

سیدمحمود دعایی اخیرا به نجف اشرف سفر کرده است و در ملاقاتی که با حضرت آیت‌ا… العظمی سیستانی داشته، روایتی بدیع از رابطه گرم و صمیمانه آیت‌ا… سیستانی با امام را از زبان ایشان بازگو می‌کند. نوشته ذیل حاصل گفت‌وگوی «ایسنا» با حجت‌الاسلام والمسلمین دعایی است: چندی پیش آقای دکتر ایاد الجبوری رئیس سندیکای روزنامه‌نگاران نجف اشرف به همراه هیأتی مطبوعاتی و فرهنگی به ایران آمدند. اخیرا به مناسبت صد و نهمین سالگرد آغاز انتشار نشریات سیاسی، اجتماعی و علمی در نجف اشرف، سندیکای روزنامه‌نگاران نجف جشنواره‌ای برگزارکرد. مراسم با شکوهی بود و علاوه براهالی مطبوعات، مسئولان محلی و نمایندگان مجلس هم در آن حضور داشتند. از ایران من به اتفاق آقایان امید شریفی و میثم ایوبی، دعوت شدیم و ما نیز وفق این دعوت روز 28 فروردین به نجف اشرف مشرف شدیم و فرصتی بود هم برای زیارت و هم شرکت در آن مراسم و برخی برنامه‌های حاشیه‌ای از جمله بازدید از چند موزه مطبوعاتی. پنهان نمی‌شود کرد که انگیزه اصلی من از پذیرش دعوت آنها توفیق تشرف به نجف اشرف و عتبات عالیات بود. مدت‌ها مترصد بودم فرصتی پیش آید و این توفیق نصیبم شود که برای عرض ادب و زیارت عتبات مقدسه بروم؛ در عین حال، میل داشتم که در حاشیه این زیارت‌ها بر سر مزار مادرم هم بروم و این فرصت را بالاخره دست تقدیر و مشیت الهی مهیا کرده بود… من هر موقع که به نجف مشرف می‌شدم سعی می‌کردم محضر آیت‌ا… العظمی سیستانی را درک کنم. من به ایشان ارادت و علاقه خاصی دارم. منش و روش ایشان، نقشی که ایشان در جهان تشیع و بلکه جهان اسلام دارند، نقش تعیین کننده‌ای که در پایداری نظام حاکم بر عراق دارند، نقش ایشان در پیشگیری از فروپاشی حکومت عراق و پیشگیری از نفوذ داعش و به هر حال، پیشگیری از هرنوع توطئه و فتنه‌ای که علیه کیان شیعه در می‌گرفت و می‌گیرد، نقش بسیار هوشمندانه و حیاتی است. اقل حق شناسی ما، به عنوان مسلمان شیعه ایرانی، سپاسمندی و نشان دادن درک این نقش آفرینی ممتاز یک مرجع بزرگ شیعه ایرانی است که مدتهاست پرتو نقش آفرینی و اثرگذاری اش در روندها و فرایندهای سیاسی و ایدئولوژیک، ابعاد منطقه‌ای و جهانی یافته است. ایشان بدون تردید یکی از نقش آفرینان کلان در محفوظ نگه داشتن عراق از شر آمریکا، داعش، وهابیون و بعثی‌هاست.

آیت‌ا… سیستانی ساده و بی‌آلایش

در این سفر هم مشتاقانه به محضر ایشان رفتم و همان سادگی و بی‌آلایشی سابق و همان محیط بسیار صمیمی و به دور از هر گونه تزیین و تشریفات را دیدم. آدم تصور می‌کند شخصیتی در موقعیت مرجعیت جهان تشیع باید دستگاه و دیوان و حاجب و دربان و سلسله مراتب و… داشته باشد. اما این انسان بزرگ فارغ از همه این مسائل، در خانه محقر و بغایت ساده‌ای زندگی می‌کند و همانجا پذیرای مراجعان است؛ جهانی است بنشسته در گوشه‌ای… ایشان در ملاقات‌هایشان در همان منزل روی یک موکت دوزانو می‌نشستند و اینک برای رعایت حال مهمانان اجازه داده‌اند که چهار پایه‌هایی در آن اتاق تعبیه شود. مشابه چهارپایه‌های چوبی که معمولا در قهوه‌خانه‌های معمولی آنها را مشاهده می‌کنیم. نه ظاهری دارد که بوی تشریفات دهد و نه ارزش مادی که شائبه اسراف و تبذیر بگیرد. ساده و تمیز و مهربانانه. من در ملاقات سعی کردم دستشان را ببوسم و ایشان از بوسیدن دست امتناع داشتند و با تواضع اجازه ندادند. عرض ادب کردم به محضرشان و در دل مراتب ادب، حق شناسی و شکرگزاری خودم را به پیشگاه الهی بجا آوردم که این کوه عظیم علم و تقوی را لنگرگاه ثقل و ثبات عراق قرار داده است. در این سفر، حضرت آیت‌ا… العظمی سیستانی با لطف و عنایت خاصی که نسبت به همه مستقبلین و علاقمندانشان داشتند، تفقدی به من داشتند و فرمودند که «من تا به حال سعی کرده‌ام مصاحبه‌های تو را بخوانم و خوانده‌ام و نکته‌ای در مصاحبه‌های شما بوده و من می‌خواهم توضیح دهم که ذهن شما روشن شود» موضوع از این قرار بود که من در گذشته، در رابطه با سفر مرحوم شهید مطهری به عراق خاطره‌ای را نقل کرده بودم که ما برای مرحوم شهید مطهری در بیرونی منزل امام جلوسی گذاشته بودیم. نشستی برای ایشان بود که دوستانشان بیایند و با ایشان دیدار داشته باشند. زمان آن نشست را شبی تعیین کرده بودیم که امام به بیرونی تشریف نمی‌آوردند. معمولا عصر جمعه امام به بیرونی تشریف نمی‌آوردند و معروف بود که آن شب را مطالعه درسی داشتند. ما از این فرصت استفاده کردیم و سعی کردیم جلسه‌ای ترتیب دهیم که آقای مطهری جلوسی داشته باشند و دوستانشان برای دیدار و ملاقات ایشان بیایند. تصادفا، امام وقتی مطلع شدند که آقای مطهری آنجا نشست دارند، به احترام آقای مطهری و علاقه‌ای که به ایشان داشتند به بیرونی آمدند و از اول تا آخر در آن جلسه نشستند. من در خاطراتم نقل کرده بودم که یکی از شاگردان حضرت
آیت‌ا… سیستانی که از یاران حضرت امام بود به اطلاع ایشان رسانده بود که آقای مطهری در آنجا جلوس دارند و ایشان سؤال کرده بودند که
«آیا خود آقای خمینی هم می‌آیند و می‌نشینند؟» و آن شاگرد گفته بود
«نه، امشب شبی است که ایشان معمولا به بیرونی تشریف نمی‌آورند.» من در مصاحبه‌ای این داستان را از آن دوست نقل کرده بودم و در واقع روایت آن دوست را بازنشر داده بودم که انگار به بهانه ملاقات با آقای مطهری، ملاقات با امام به حضرت آیت‌ا… سیستانی تحمیل شد و ایشان، شاید در برابر یک عمل انجام شده قرار گرفتند. اما ایشان با بزرگواری بسیار، به من فرمودند که آن ملاقات آقای مطهری را آقای احمدی شاهرودی به من اطلاع داد؛ به من گفت که آقای مطهری آمده‌اند و در بیرونی منزل آقای خمینی نشست دارند. وقتی ایشان گفت، من بدون توجه به اینکه آقای خمینی هستند یا نیستند به ملاقات ایشان رفتم. همچنین حضرت آیت‌ا… سیستانی تصریح داشتند
«من نسبت به آیت‌ا… آقای خمینی قدس سره شریف علاقه دیرینه‌ای داشتم و متوالی و متعدد خدمت ایشان رسیده بودم و با ایشان ملاقات‌ها و مذاکراتی داشتم. حتی مواردی پیش می‌آمد که ضرورتی اقتضا می‌کرد پیامی را بین ایشان و آقای خویی منتقل کنیم من این خدمت را انجام می‌دادم و این نقش را ایفا می‌کردم و از علاقمندان دیرینه ایشان بودم. اینکه نقل شده اگر من می‌دانستم ایشان آنجا بوده‌اند نمی‌آمدم، قطعا واقعیت ندارد و من دلم می‌خواهد که این ذهنیت را شما تصحیح کنید.

تاریخ درج مطلب: یکشنبه، ۸ اردیبهشت، ۱۳۹۸ ۷:۱۱ ق.ظ

دسته بندی: خاطرات مشاهیر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *