روایتی از سوابق مبارزاتی آیت الله مصباح یزدی؛ ماجرای خطی که آیت الله اختراع کرد!

آنچه میخوانید گفتگوی خبرگزاری دانشجو با حجت الاسلام احمد رهنمایی درباره سوابق مبارزاتی آیت الله مصباح یزدی است:

به عنوان اولین سوال، نکات مد نظر خود را درباره سوابق مبارزاتی آیت الله مصباح یزدی ذکر بفرمایید؟

در رابطه با سوابق مبارزاتی آیت الله مصباح که در کتاب هایی مانند «مصباح دوستان»، «گفتمان مصباح» و «زندگینامه آیت الله مصباح یزدی» چاپ شده است، خیلی روشن و مستند و با مدارک دقیق می توانیم با سوابق مبارزاتی ایشان از همان ابتدای ورود به حوزه آشنا شویم؛ اینکه با چه روحیه ای وارد حوزه شده اند و مورد تدریس و تدبیر و عنایت چه کسانی قرار گرفتند.
یک وقتی در رابطه با مسائلی که در جریان است در حضور آیت الله مصباح بودم؛ ایشان اشاره ای به وجود استادانشان کردند و بابت این خیلی شاکر بودند که اساتید بزرگواری مثل حضرت امام(ره) و رفقای خیلی خوبی مثل آیت الله خامنه ای، آیت الله سعادت پرور و آیت الله پهلوانی داشتند، بعد در خصوص حضرت امام(ره) فرمودند: وقتی امام را دستگیر کردند من نامه ای خطاب به ایشان نوشتم که شما بزودی به لطف خدا آزاد خواهید شد و ما دوباره شما را در قم زیارت خواهیم کرد. پس از مدتی که امام آزاد شدند خدمت ایشان رسیدم. امام (ره) تا چشمشان به من افتاد، اشاره کردند که حرف شما صادق درآمد، من آزاد شدم و مجدد این دیدار حاصل شد؛ این داستان حکایت از عشق و علاقه وافر ایشان به امام و متقابلا عشق و علاقه امام به ایشان دارد.
فعالیت های مبارزاتی آیت الله مصباح به عنوان عضوی از جامعه مدرسین قبل از انقلاب و یک روحانی بسیار فعال سیاسی بعد از انقلاب در کتاب ها درج شده است، تا آنجا که مشهور است املا و انشای اکثر اعلامیه های علیه رژیم از سوی آیت الله مصباح انجام می شد و به همین دلیل بود که با توصیه بزرگان و علمای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، مامور به این بودند که خود را در ملا عام نشان ندهند و به صورت مخفیانه به فعالیت بپردازند؛ زیرا اگر اسناد به دست ساواک می افتاد ضربه سنگینی به انقلابیون می خورد.

اختراع خط جدید از سوی آیت الله مصباح

آیت الله مصباح تا آنجا پیش رفته بودند که یک خط بسیار مرموزی را اختراع کرده بودند، و زمانی که می نوشتند هیچ شخص دیگری نمی توانست آن را بخواند و به محتوای آن پی ببرد. در حمل و نقل اعلامیه ها با این خط اقدام می کردند و وقتی می خواستند مقصودشان را برسانند، متن را به خط فارسی روان تبدیل می کردند و مطلب را می نگاشتند تا در این امر هیچ دستبردی از طرف ساواک صورت نگیرد.
این خط را که من نمونه اش را دیده بودم، چیزی شبیه به خط میخی بود که فقط خود ایشان می توانست بخواند و علتش هم این بود که دست هر کس که افتاد نتواند آن را تشخیص دهد؛ این مسئله که بعد از مدت کوتاهی خطی اختراع شود و بتوان این خط را نوشت تا در مقام حمل و نقل مطالب چیزی مورد دستبرد قرار نگیرد، هوش سیاسی ایشان را می رساند که واقعا کم نظیر است.
فعالیت آیت الله مصباح به گفته دوستانشان از جمله آقای خسروشاهی در مجله انتقام و بعثت به گونه ای بود که تمام امورات محتوایی و حتی اجرایی کار را تنها انجام می دادند و بیشتر متون را آیت الله مصباح تولید و تنظیم می کردند؛ حتی مجلداتی از ایشان باقیست که سربرگش به دست خط ایشان تنظیم شده است.
تمام اسناد در خصوص مبارزات آیت الله مصباح نشان می دهد که ایشان یک چهره بسیار فعال، کار بلد و کار کشته و بسیار زیرک بودند. توصیه می کنم سر فصل های سه کتابی که در رابطه با ایشان است تنظیم و تقدیم دانشجویان شود تا بیشتر با شخصیت ایشان آشنا شوند.

درباره ارتباط حضرت امام(ره) با آیت الله مصباح در قبل انقلاب، حین مبارزات و اوایل انقلاب اگر مطلبی به ذهنتان می رسد بیان بفرمایید.

رهنمایى: اظهار محبت و ارادت خاصی که آیت الله مصباح نسبت به حضرت امام (ره) داشتند واقعا عجیب بود؛ آیت الله مصباح با اینکه آن زمان شاگرد آیت الله بهجت بودند؛ اما به کسانی که برای انتخاب مرجع تقلید به ایشان مراجعه می کردند، کسی جز امام(ره) را معرفی نمی کردند.
مسعودی، تولیت حرم حضرت معصومه نقل می کردند که حضرت امام (ره) در مسئله ای به آیت الله مصباح اشاره و ایشان را ذوالشهادتین معرفی کردند؛ ماجرا هم از این قرار بود که آیت الله مصباح در خصوص یک نفر گفته بودند که فرد خوب و صالحی است و امام (ره) فرموده بودند شهادت آقای مصباح دو تا شهادت به حساب می آید.

خبرگزاری دانشجو: آیت الله بهجت روحیه گوشه گیری و عزلت نشینی داشتند و در مقابل، آیت الله مصباح به عنوان شاگرد روحیه مبارزاتی و سیاسی داشتند. آیا آیت الله بهجت توصیه ای به ایشان می کردند؟ درباره ارتباط ایشان با آیت الله بهجت هم اگر نکته ای دارید بفرمایید.

رهنمایى: بعد از فوت آیت الله بروجردی بعضی از افراد نزد آیت الله مصباح رفته و به ایشان گفته بودند که شما که شاگرد خاص آیت الله بهجت هستید، پیشنهاد مرجعیت به ایشان بدهید؛ آیت الله مصباح نقل می کردند که ما مانده بودیم چطور به آیت الله بهجت با آن حال عرفانی پیشنهاد مرجعیت دهیم، این امر با روحیه آقای بهجت سازگار نبود، اما خداوند مقدر کرد و عمرشان کفاف داد و مرجعیت سراغ ایشان آمد.
آیت الله مصباح می گفتند ما یقین داشتیم که به آقای بهجت پیشنهاد بدهیم ایشان قبول نمی کنند. من پرسیدم که آیت الله بهجت آن زمان در این حد بودند؟ ایشان فرمودند: بله، آیت الله بهجت آن موقع به نظر خیلی از بزرگان قابلیت این امر را داشتند.

سفارش آیت الله بهجت درباره حمایت از امام (ره)

در سرگذشت شهید اندرزگو نقل شده که وقتی به حرم حضرت معصومه (س) مشرف می شوند، آقای بهجت را زیارت می کنند و ایشان سر بسته اشاره می کنند که هوای آقا (امام راحل) را داشته باشید و هر چه می توانید در راه این سید زحمت بکشید؛ این سید کارش برای خداست و به نتیجه می رسد.
آقای بهجت اهل رمز و راز بودند و خیلی اوقات صحبت هاشان را با رمز و راز می گفتند و خیلی از اساتید که با ایشان آشنا بودند این رمز را می گرفتند؛ آیت الله مصباح نیز از جمله کسانی بودند که این اشارات را متوجه شده، و به آن عمل می کردند؛ ایشان می فرمودند: 19 سال شاگرد رسمی آیت الله بهجت بودم. در زمان قبل از انقلاب 15 سال متصل و مستمر در فقه و اصول ایشان شرکت می کردم، اما بعد از انقلاب دیگر زمینه نبود و همزمان فعالیت های سیاسی و انقلابی داشتم.
ویژگی های خاصی که بهجت برای آقا در نظر می گرفتند، نشان می دهد که آیت الله بهجت از ابتدا بینش سیاسی قوی داشتند، ولی منش ایشان منش خاصی بود و ورودشان به حوزه سیاست هم ورود خاصی بود. قطعا این ها در روحیه شاگردانشان موثر بود و از جمله شاگردان برجسته ایشان آیت الله مصباح بودند.
قبل از انقلاب آیت الله مصباح با آیت الله بهجت جلسات مستمر خصوصی داشتند، ولی این اواخر به خاطر اینکه حال آیت الله بهجت مساعد نبود، جلسات خصوصی سالی یکبار شده بود؛ در این جلسات فقط ایشان بودند و آیت الله بهجت، حال این وسط چه چیزی رد و بدل می شد کسی خبر ندارد.
ارادت دو طرفه رهبری با آیت الله بهجت را دیده ایم، قطعا این روحیه در روحیه آیت الله مصباح هم تاثیر گذار بود؛ به طوری که هم از جهت معنوی و هم از جهت سیاسی خودش را نشان داد؛ همه اعلامیه هایی که به املا و انشای حضرت آیت الله مصباح تدوین شده، داغترین و کوبنده ترین اعلامیه ها در زمان طاغوت در نوع خودش بود، موضع گیری ها با صلابتترین موضع ها به نفع حضرت امام و علیه طاغوت در نوع خودش بوده است؛ اینها را ما نمی توانیم انکار کنیم.
زمانی که طلبه موسسه «در راه حق» بودیم، خبر دیدار آیت الله مصباح با امام (ره) به ما رسید؛ در این دیدار آیت الله مصباح پیشنهادی را آماده کرده بودند با این محتوا که حوزه این استعداد را دارد که غیر دروس جاری در مسائل دیگر نیز حضور جدی داشته باشد.
آیت الله مصباح تعریف می کردند که من برنامه ای را آماده کرده بودم تا اگر حضرت امام (ره) پیشنهادی خواستند دستم پر باشد و البته قصد اصلی این بود که دیداری حاصل شود؛ وقتی که من در رابطه با اینکه این انگیزه در حوزه فراهم است، صحبت کردم، امام فرمودند: خوب پیشنهاد خاصی هم دارید، من پیشنهادم را خدمت امام (ره) دادم و اصلا فکر نمی کردم حضرت امام توجهی به این پیشنهاد ناچیز داشته باشند. وقتی امام پیشنهاد من را دیدند، خیلی تحسین کردند و مورد تمجید قرار دادند و فرمودند: «تا من زنده هستم هر کمکی از دستم بر بیاید که این برنامه احیا بشود، انجام می دهم».
هفته بعد از دفتر امام تماس گرفتند که امام پیگیر قضیه هستند و فرمودند: پیگیری کنید که خواسته ایشان چیست، وقتی مشخص شد که ما جایی برای فعالیت نداریم، همان زمان بود که امام به تولیت وقت حرم حضرت معصومه(س) دستور دادند تا مکانی را برای فعالیت ها در اختیارمان بگذارند و بدین صورت زمین موسسه امام خمینی(س) در اختیار ما قرار گرفت.
این نمونه ای بود از اعتماد عجیب امام راحل به آیت الله مصباح که موجب راه اندازی این موسسه شد؛ جالب اینجا بود که در دوران دفاع مقدس بودجه خیلی از مراکزی که با اشراف امام اداره می شد، کم شد جز دو مرکز؛ موسسه آیت الله مصباح و حزب الله لبنان. امام فرموده بودند که موسسه آقای مصباح یک جبهه است و صریحا دستور داده بودند که این بودجه باید بماند.
در زمان جنگ که ما طلبه موسسه بودیم و به جبهه اعزام می شدیم، شنیدیم که امام فرمودند: این جا هم یک جبهه است و نباید خالی و به هیچ وجه تعطیل شود؛ این در حالی بود که خیلی از مراکز تعطیل و خیلی از درس ها تق و لق شد، اما این موسسه حتی بودجه اش قطع نشد؛ این موضوع نشان از بالاترین محبت و ارادتی دارد که آیت الله مصباح نسبت به حضرت امام (ره) داشتند و متقابلا تقدیری بود که حضرت امام نسبت به فعالیت های هوشمندانه آقای مصباح می کردند.
امام (ره) این عصر و نسل را می دیدند که به برکت همین نهاد مقدس چه تحولات گسترده علمی در سطح کشور و جامعه و در سطح جهانی صورت خواهد گرفت.
پس از رحلت امام، مقام معظم رهبری در دیداری به آیت الله مصباح فرمودند: «من هم موافق فعالیت شما هستم نگران نباشید، کار را گسترش بدهید، بیش از پیش» و این شد که زمین موسسه که به دستور امام (ره) در اختیار این مجموعه قرار گرفته بود، وقتی مقام معظم رهبری عنایت فرمودند، ساخته شد و هنوز هم عنایات مقام معظم رهبری به این مجموعه ادامه دارد؛ بنابراین این موضوع خنثی کننده شبهاتی است که خناثان ایجاد، و به ترور کثیف شخصیتی ایشان اقدام می کنند.

تاریخ درج مطلب: شنبه، ۱۵ مهر، ۱۳۹۶ ۵:۲۱ ق.ظ

دسته بندی: خاطرات تاریخ معاصر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *