روایتی کوتاه از نگاه شاعرانه دکتر شریعتی؛ این است “زن روز”!

وقتی به گردشی در صحرا رفته بودیم، با دیدن زن کشاورز که چادر به کمر بسته و کودک بر پشت داشت و عرق می ریخت، تلخندی کرد و گفت: این است «زن روز»، نه آن مجله زرد و یک پولی و زنان رنگ و روغنی پشت جلدش!»

راوی: افسانه شریعتی، خواهر و شاگرد دکتر شریعتی

منبع: روزنامه اطلاعات، شماره 26750، پنجشنبه 1396/4/1

تاریخ درج مطلب: پنجشنبه، ۱ تیر، ۱۳۹۶ ۱۰:۳۵ ق.ظ

دسته بندی: خاطرات مشاهیر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *