روایت داوودی از ایده تا توقیف فیلم زادبوم؛ “به همراه چندین کارگردان دور هم جمع شدیم و فکر کردیم بهتر است یک سفارش غذا راه بیندازیم”

آنچه میخوانید بخشی از گفتگوی روزنامه شهروند با ابوالحسن داوودی سازنده فیلم زاد بوم است:

سخت است امروز درباره فیلمی که باید سال‌ها قبل به روی پرده می‌رفت حرف زدن، اما دوست دارم برای آغاز گفت‌وگو از جمله‌ای از خود شما کمک بگیرم که زادبوم را یکی از ملی‌ترین فیلم‌هایی می‌دانید که ساخته شده است. ١٠‌سال پیش چه انگیزه‌ای شما را مجاب کرد که چنین فیلمی درباره وطن بسازید؟

این انگیزه و فکر به خیلی پیشتر از ١٠سال، شاید سه دهه قبل برمى‌گردد. یعنی همان دهه نخست انقلاب، زمانی که احساس کردم با شکل‌گیری دورانی جدید، به جای این‌که از بعضى مواهبی که انقلاب به وجود آورده، استفاده کنیم، گاهی‌وقت‌ها گرفتار مشکلات پدید آمده می‌شویم. یکی از آن مشکلاتی که هیچ‌وقت به اندازه‌ای که باید، مورد توجه واقع نشد، مهاجرت جوان‌ها از این مملکت بود. سال‌های درازی است شاهد این هستیم که نیروی جوان ما که صاحب استعداد و نبوغ هستند، کشور را یکى پس از دیگرى ترک می‌کنند، بدون این‌که هیچ تلاشی برای حفظ یا بازگرداندن آنها بشود. همان زمان به این نتیجه رسیدم سرمایه‌ای که هر‌سال به این ترتیب از دست می‌دهیم بالاتر از همه سرمایه‌های ملی دیگر- نفت و گاز و معدن قرار می‌گیرد. پس فکر این‌که روزی فیلمی درباره مهاجرت بسازم به وجود آمد. بعدها که این طرح از طرف رضا میرکریمی عنوان شد، احساس کردم طرح مناسبی است که این موضوع هم در آن گنجانده شود. پس با فرید مصطفوی حدود ١٠ ماه روی فیلمنامه این اثر کار کردیم و نهایتا زادبوم متولد شد.

نخستین سوال مخاطب بعد از دیدن زادبوم این است که واقعا چرا باید چنین فیلمی سال‌ها در محاق باشد. در این سال‌ها متولیان این توقیف رسما گفتند که دلیل این ممنوعیت چه بود؟

هیچ‌وقت. چون هیچ‌وقت دلیل قانع‌کننده‌ای وجود نداشت برای همین در هیچ شرایطی، هیچ دلیل منطقی‌ای به من گفته نشد. البته دلایلی بود که همه موهوم بودند. مثلا دوره دولت نهم و دهم بارها به من اعلام کردند که مثلا صدای آواز زن را باید از فیلم حذف کرد! من هم گفتم اگر کسی صدای آواز زن در این فیلم بشنود، من به او جایزه می‌دهم! بعدها موارد دیگری مطرح شد از طرف کسانی که مشخص بود اصلا فیلم را ندیده‌اند و فقط یک‌سری شیطنت‌ها و بدگویی‌ها نسبت به فیلم شنیده بودند. عده‌ای هم طبق معمول براساس نظریه تئوری توطئه، خلاقیت‌های خودشان را بروز دادند و شروع کردند به شکافتن پس پشت این فیلم و کشف ایده‌های عجیب و غریب بدون این‌که مبنایی داشته باشد. به هر صورت فیلم همینی است که درحال اکران است و تفسیرهای دیگر غیرمنطقی است.

امروز مشکل نمایش فیلم رفع شده، اما همچنان زادبوم جزو فیلم‌هایی است که حوزه هنری آن را تحریم کرده، درحالی‌که ظاهرا حوزه زمانی تهیه‌کننده فیلم بوده است.

بله. جالب است که آن‌ سال و در آن شرایط بخش عمده‌ای از بودجه زادبوم از بیت‌المال تامین می‌شد، یعنی حوزه هنری که از بودجه دولت استفاده می‌کند ۶٠درصد در فیلم سهیم بود. البته ابتدای فیلم صددرصد صاحب فیلم بودند و بعدحوزه، بنیاد فارابی را با خودش سهیم کرد. مدیران بعدی حوزه که جایگزین شدند، همان نهادى که روزی با اشتیاق و اصرار به من سفارش فیلم را داده بودند، با تغییر فاز ١٨٠درجه‌اى و بدون هیچ دلیل مشخصی آن را توقیف کردند و من مجبور شدم براى رهایى فیلم، سهم آنها را نقدا بخرم و حالا هم که آن را تحریم کرده‌اند.

بعد از زادبوم، رخ دیوانه را ساختید و الان مشغول ساخت هزارپا هستید، اما به هر صورت شما از فیلمسازان کم‌کار سینمای ایران به حساب می‌آیید. اتفاقی که برای زادبوم افتاد انگیزه شما را برای انجام کارهای بیشتر تغییر نداد؟

بدون شک توقیف زادبوم در دورانی تاثیر زیادی روی من گذاشت. در دولت دوم احمدی‌نژاد فضاى کارى آن‌قدر بد بود که من به همراه چندین کارگردان مطرح سینمای ایران دور هم جمع شدیم و فکر کردیم بهتر است کار سینما را کنار بگذاریم و یک سفارش غذا راه بیندازیم! حتی پیشنهاد شد اسم فیلم‌هایمان را هم روی غذاها بگذاریم. شرایط تا این‌جا تیره شد و پیش رفت. فیلمسازانی که گرد هم جمع شده بودیم همه از کارگردان‌های درجه اول این مملکت بودند، ولی شرایط ساخت فیلمی که مدنظر داشتند، فراهم نبود. دلیل کم‌کاری من در آن دوران به این خاطر بود که از خیلی سال‌های قبل شرایط اقتصادى زندگی‌ام را برای خودم به‌گونه‌ای فراهم کرده بودم که بتوانم به راحتی نه بگویم. یعنی فیلمسازی را فقط به خاطر آنچه مسئولیت خودم می‌دانم، چه مسئولیت هنری و چه مسئولیتی که در قبال مردم دارم و چه آنچه شخصا می‌پسندم، انجام دهم. هیچ‌وقت به فیلمسازی به‌عنوان ممر معاش و درآمد زندگی نگاه نکردم که مجبور باشم هر‌سال فیلم بسازم که زندگی‌ام بگذرد، چراکه زندگی‌ام ساده‌تر از آن است که به بیش از دو حقوق بازنشستگى نیازى داشته باشم.

منبع: روزنامه شهروند، شماره 1204، سه شنبه 1396/5/31

تاریخ درج مطلب: سه شنبه، ۳۱ مرداد، ۱۳۹۶ ۱۲:۴۴ ق.ظ

دسته بندی: خاطرات فرهنگی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *