روایت مهدی طائب از پیدا و پنهان جریان مشایی و احمدی نژاد؛ مشایی چگونه به احمدی نژاد نزدیک شد؟

حجت الاسلام طائب گفت: مشایی فردی بسیار پیچیده، امنیتی، کاربلد و جاسوس است. مشایی از سال 59 که سپاه تشکیل شد در اطلاعات رامسر از نیروهای آقای سردار نقدی بود بنابراین کارهای اطلاعاتی را آموخت و در ایجاد وزارت اطلاعات او نیروی وزارتی و باز‌جو شد. هنر بازجو در آن موقع این بود که کسی را که بازجویی می‌کنند، توبه کند؛ یکی از سوژه‌های ایشان که تواب شد خانمی بود که توابه شد(گفت نظام حقه و ما باطلیم و توبه کرد) و مشای با این خانم ازدواج کرد لذا از وزارت اطلاعات اخراج شد.
وی اضافه کرد: خانم مشایی دو برادر داشت که از مجاهدین خلق بودند و هستند که یکی از آن‌ها به درک واصل شد یکی دیگر هم در این حمله که جدیدا به اردوگاه الشعب در عراق شد، احتمالا فوت کرده است؛ به دلیل این که دو تن از اقوام مشایی از مجاهدین خلق بودن از وزارت اطلاعات اخراج شد. مشایی آدم امنیتی کاربلدی بود که از وزارت اطلاعات خارج شد و دیگر او را تحت نظر نگرفتند و خطرناک‌ترین عنصر، عنصری اطلاعاتی است که اخراج شود ولی تحت نظر نباشد سپس مشایی با حفظ ظاهر در قالب کارهای فرهنگی جذب تلویزیون شد و در مدتی در سیمای معارف بود. …

احمدی نژاد چگونه رئیس جمهور شد؟ شعار “ما مقدمه ساز ظهور امام زمان هستیم” انتخاب شد.

حجت الاسلام طائب سپس به تبیین چگونگی رییس‌جمهور شدن احمدی‌نژاد پرداخت و افزود: سال دوم رییس‌جمهوری یکی از سران فتنه، جریان حزب‌الله به این فکر افتاد که اگر روند حاکم به همین ترتیب به سوی جلو حرکت کند جریان خاتمی نظام را از بین خواهند برد، لذا گفتند که جریان حزب‌الله باید ورود پیدا کند تا بر جریان انتخابات سلطه مردمی پیدا کند و در انتخابات پیروز شود، بنابراین یک گروه هزار نفره از سراسر کشور جمع شدند و از میان آن‌ها 300 نفر و از بین آن‌ها گروه شانزده نفره‌ای تشکیل شد که جلساتی برگزار شد و به این اندیشه بودند که چگونه بتوانند در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری، در انتخاب مردم مؤثر باشند، یکی از افراد آن گروه احمدی‌نژاد بود و بنده نخستین باری که احمدی‌نژاد را دیدم در این جلسات بود.

وی ادامه داد: در این جلسه آقایان احمدی‌نژاد، فدایی، توکلی، باهنر، رحیم‌پور، مرتضی نبوی، زاکانی و یک نماینده از تلویزیون آمده بودند؛ تنها نکته مطرح این بود که چگونه بر اوضاع سلطه پیدا کنیم. اولین چیزی که مطرح شد این بود که بالاخره در انتخابات باید رأی مردم را جذب کنیم و در آن جلسه بحث شد که تابلویی را بلند کنیم که مردم ذیل این تابلو جمع شوند و در آن جلسه بحث شد و من پیشنهاد دادم که ما همان تابلویی که امام خمینی(ره) بلند کرده بود و مردم آن را به فراموشی سپردند را بلند کنیم، و امام گفته بود که ما مقدمه‌ساز ظهور امام‌ زمان(عج) هستیم و این امروز فراموش شده است، اگر این تابلو را برای مقدمه‌سازی بلند کنیم مردم دور این شعار جمع می‌شوند؛ در آن نشست تنها کسی که خیلی استقبال کرد احمدی‌نژاد بود و بالاخره این طرح قبول شد.

ماجرای آشنایی مشایی و احمدی نژاد به بهانه معاونت فرهنگی شهرداری.

استاد حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: در این جلسات کارها بین افراد تقسیم می‌شد آن فردی که از همه بهتر کارش را انجام می‌داد احمدی‌نژاد بود (یعنی دیگران امکاناتشان از احمدی‌نژاد بیشتر بود ولی او با کمترین امکانات کار را بهتر انجام می‌داد و در اجرا خوب شناخته شد) نتیجه آن جلسات در مجموع این شد که شورای شهر تهران را در دست گرفتیم و شورای شهر و انتخاب شهردار می‌تواند برای معرفی قدرت عملیاتی حزب‌الله پله‌ای باشد. اعضای گروه مشغول انتخاب شهردار بودند و این که چه کسی می‌تواند شهردار باشد، و آن کسی که از همه از نظر اجرایی خودش را بیشتر نشان داده بود احمدی‌نژاد بود، لذا شهردار شد، وقتی می‌خواست شهردار شود برای معاون فرهنگی‌اش مهره می‌خواست به آقای ماندگاری گفت ولی ماندگاری امتناع کرد و به افراد دیگری هم گفته بود که آن‌ها هم امتناع کرده بودند.

رییس قرارگاه عمار اضافه کرد: یکی از آن حلقه‌های جلسه مشایی را به احمدی‌نژاد معرفی کرد ولی احمدی‌نژاد آن را اول نپذیرفت (گفت اگر مذهبی‌تر باشد بهتر است) ولی بعد با اصرار قبول کرد، و مشایی وارد کار شد در حالی که جاسوس و نفوذی دشمن بود؛ بنابراین در این حلقه‌ها دشمن نفوذی داشت و حرکت را می‌دید و در رقم متوجه شده بود که احمدی‌نژاد ریس‌جمهور می‌شود و معلوم بود، لذا مشایی را کنار دست احمدی‌نژاد در شهرداری قرار داد و مشایی بر او مسلط شد ـ هیچ کدام از افراد این گروه، مشایی را نمی‌شناختیم ـ ورود مشایی همانا، و سلطه او روزبه‌روز بیشتر می‌شد.

وی نیز اشاره کرد: بنده مبدأ اطلاعات آیت‌الله مصباح را نمی‌دانم ولی هر چه بود این حرف را خدایی گفت که مشایی فراماسونر است. ماسون‌های بزرگ آدم‌های مرتاض اهل ریاضت هستند و قدرت‌های شخصی دارند (همانند فروغی که از بزرگترین ماسون‌های ایران است). مشایی مرتاضی بسیار قوی است؛ ریاضت‌های شدیدی(نمازهای سه ساعته و …) کشیده است که هیچ‌کس تاب و توان آن را ندارد، مشایی از هنگامی که در شهرداری کنار احمدی‌نژاد شروع به کار کرد یک چرایی از احمدی‌نژاد(در دوران ریاست جمهوری) و شهرداری نخورد و اکثرا روزه است و غذای خود را همیشه به همراه دارد و هیچ دینی ندارد.

نفوذ مشایی در دل احمدی نژاد

حجت الاسلام طائب تشریح کرد: احمدی‌نژاد هنگامی که وارد شهرداری شد ما از سلطه مشایی بر احمدی‌نژاد غافل شدیم و احمدی‌نژاد را تا موقع ریاست‌جمهوری رها کردیم، و با توجه به این که احمدی‌نژاد در شهرداری به شدت خود را نشان داده، تصمیم گرفتیم برای ریاست‌جمهوری گزینه مناسبی است (قبل از ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد به یکی از دوستان گفتم که کسی همانند رجایی می‌خواهد رییس‌جمهور آینده شود، گفت نگذارید پس بالا بیاید، گفتم چرا؟ پاسخ داد: رجایی دوتا ویژگی داشت که اگر زنده می‌ماند مقابل امام می‌ایستاد؛ یکی خیلی اعتماد به نفس داشت یکی هم خیلی بهزاد را قبول داشت، این بهزاد را رجایی آورد در گردونه اجرایی با تمام مشکلاتی او و همسرش داشت). وی بیان کرد: در جلسه‌ای که داشتیم یک عده مخالف ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد بودند و با آمدن قالیباف موافق بودند، یک عده قبول داشتند که احمدی‌نژاد رییس‌جمهور شود ولی قالیباف باید بیاید که سپر بلای احمدی‌نژاد بشود تا موافقان هاشمی به سراغ قالیباف می‌روند و او را مورد حمله قرار دهند و در نتیجه احمدی‌نژاد بالا بیاید، بنابراین قالیباف آمد و مطرح هم شد و دقیقا سپر بلای احمدی‌‌نژاد شد و احمدی‌نژاد رییس‌جمهور شد.

استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: در این جریان مشاهده کردیم که براثر فریبکاری یک واسطه احمدی‌نژاد و قالیباف با هم به مشکل خوردند و کار داشت خراب می‌شد چون اولویت ما در آن زمان این بود که به هیچ وجه هاشمی رأی نیاورد جلسه‌ای گذاشته شد تا ببینیم قضیه چیست که مشاهده کردیم در آن جلسه مشایی هم آمده است (که زورمان نرسید مشایی را بیرون کنیم)، احمدی‌نژاد گفت شما بازی خورده‌اید، قالیباف را هاشمی آورده است در حالی که این برای ما خیلی عجیب بود (چون می‌دانستیم که قالیباف را خود ما جلو آورده‌ایم) و بعد متوجه شدیم همه این حرف‌ها القائات مشایی است و متوجه شدیم احمدی‌نژاد فانی در مشایی شده است.

وی متذکر شد: مشایی از اول جلسه تا آخر جلسه اگر حرف نمی‌زد، ذکر می‌گفت ولی در یک جا از هاشمی غیبت کرد و برای ما تعجب بود فردی که نماز سه ساعته می‌خواند چرا حاضر شده غیبت کند.

حجت الاسلام طائب گفت: مشایی مرتاضی با ظاهر دینی است؛ اخبار غیبی می‌‌گوید و تحقق هم پیدا می‌کند؛ در این مدت زمانی که مشایی با احمدی‌نژاد بوده است القائات بسیار وحشتناکی به احمدی‌نژاد داشته است (مخصوصا این که بعضی از سخنان خود را منتسب به امام زمان می‌کرده است) و این که احمدی‌نژاد چه کار بکند و چکار نکند و احمدی‌نژاد هم تبعیت می‌کند چون فکر می‌کند که مشایی با امام زمان مرتبط است ( به جهت این که اخبار غیبی می‌گوید و محقق می‌شود). وی با اشاره به دورانی که مشایی رییس سازمان گردشگری شده بود، گفت: سازمان گردشگری جاسوس‌خانه بود ولی هیچ‌کدام از معاون‌ها توسط مشایی عوض نشد، یکی از معاون‌های مشایی که با ما نسبت داشت نقل می‌کرد «مشایی آدم عجیبی است؛ نخست‌وزیر هند به مشایی وقت داد تا مشایی با او ملاقات کند در حالی که کمتر کسی می‌تواند با نخست‌وزیر هند ملاقات کند» او نقل می‌کرد «هنگام ملاقات، نخست‌وزیر هند در برابر مشایی مؤدب نشسته بود تا مشایی سخن بگوید ـ نخست‌وزیر هند از ماسون‌های بزرگ منطقه است». رییس قرارگاه عمار با بیان این که دشمن مشایی را برای شکست جریان اصولگرا فرستاده است، تصریح کرد: دشمن مشایی را به گونه‌ای هدایت می‌کند که اخباری غلط به احمدی‌نژاد بدهد زیرا احمدی‌نژاد تابلوی امام زمان(عج) را برداشته است و اگر این پرچم زمین بخورد انقلاب اسلامی نابود می‌شود.

وی مهم‌ترین هدف و مأموریت مشایی را زمین زدن جریان اصول‌گرا و شخص احمدی‌نژاد دانست و گفت: رهبر معظم انقلاب اسلامی از این امر به صورت جامع اطلاع داشتند و توانستند احمدی‌نژاد را کنترل کنند و رهبری می‌دانستند که احمدی‌نژاد امید اصول‌گراست، لذا رهبری در چهار سال اول سپر بالا شدند و توانستند به راحتی جریان را در داخل و خارج کنترل کنند تا مشایی موفق نشود.

حجت الاسلام طائب اذعان داشت: در چهار سال دوم مشایی نزدیک احمدی‌نژاد شد و گفت تو دولت ظهوری و ظهور در زمان تو تحقق پیدا می‌کند و سپس گفت مجلس ضد ظهور است و باید عوض شود، و هر وزیری که با مشایی زاویه پیدا می‌کرد سریع آن‌ها را به جهت این که مانع ظهور بود، برکنار می‌نمود و احمدی‌نژاد هم تاوان همین کار را با تخریب آبروی متکی جلوی کفار داد.

وی اظهار داشت: آن روزی که متکی برکنار شد احمدی‌نژاد در یک شب مأموریتش را از دست داد و هنگامی که سید حسن نصرالله متوجه خانه‌نشین شدن احمدی‌نژاد شد دستور داد تمام عکس‌های احمدی‌نژاد را جمع کردند و دیگر حزب‌الله اسمی از احمدی‌نژاد نیاورد.

استاد حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: در زمان خانه‌نشینی احمدی‌نژاد، چون روزهای دوشنبه با رهبری دیدار دارد، نزد مقام معظم رهبری می‌رود، هنگامی که خدمت ایشان رسیده بود گفته بود که بگویید مصلحی استعفا دهد، رهبری به احمدی‌نژاد گفته بودند که به صلاح تو نیست مصلحی استعفا دهد و احمدی‌نژاد گفته بود استعفا می‌دهم، رهبری به او گفته بودند که هر طور صلاح می‌دانید عمل کنید، ولی با خود گفته بود که من دولت ظهورم و نباید کنار بروم اگر بخواهم بمانم باید با مصحلی کنار بیایم و دوباره مجبور شده بود به هیأت دولت بازگردد. اما این خانه‌نشینی دو نتیجه داشت، نخست این که محبوبیت احمدی‌نژاد به شدت کاهش پیدا کرد و دیگری این که مشایی منفور‌ترین آدم در ایران شناخته شد.

وی در پایان اظهار داشت: امروز مشایی نفوذی یهود است ، قضیه اصلی این است که می‌خواستند ما را از جریان بین‌الملل (بیداری اسلامی) غافل کنند و ملت بار انقلاب را زمین بگذاریم، لذا مسأله اصلی آن‌ها غافل‌سازی ملت ایران است.

منبع: پایگاه خبری حامیان ولایت

تاریخ درج مطلب: یکشنبه، ۲۷ فروردین، ۱۳۹۶ ۲:۱۴ ق.ظ

دسته بندی: خاطرات سیاسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *