ناگفته هایی از تشکیل دولت موقت

۳۰ دی ماه ۱۳۷۳، سالروز درگذشت مهندس مهدی بازرگان رئیس دولت موقت می باشد؛ به همین مناسبت ناگفته هایی از تشکیل دولت موقت را در خاطرات هاشمی رفسنجانی بازنشر می نماییم.
آیت الله هاشمی رفسنجانی در بخش هایی از کتاب «انقلاب و پیروزی» خاطراتی از تشکیل دولت موقت و قرائت حکم نخست وزیری مرحوم مهندس بازرگان در بهمن 1357 نقل کرده است.

در بخشهایی از خاطرات ایشان آمده است:

از اولین روز ورود امام به ایران، مهم ترین بحث در بین ما، بحث تعیین نخست وزیر و اعضای دولت انقلاب بود و چون از ابتدا تصمیم بر این بود که روحانیت در امور اجرایی دخالت نکند، همه ما به این نتیجه رسیده بودیم که در این زمینه از نیروهای نهضت آزادی و جبهه ملی استفاده بشود.

بنابراین ما به عنوان اعضای شواری انقلاب، پس از بحث و بررسی موضوع (در جلسه مورخ 14 بهمن 1357)، مهندس مهدی بازرگان را پیشنهاد دادیم. امام ملاحظاتی داشتند و از جمله می فرمودند اینها حزبی اند و ایشان نمی خواستند به این وسیله، حزب را تایید کنند. اما سرانجام با این شرط که حکم را به شخص ایشان و بدون در نظر گرفتن سوابق حزبی بدهند، پیشنهاد شورا را پذیرفتند و به این مطلب را نیز در متن حکمشان آوردند.

در جلسه معرفی نخست وزیر، اعضای شورا و آقای بازرگان صحبتهایی داشتند؛ از جمله آقای بازرگان از روحیه ومنش و شیوه کاری خودشان سخن گفتند، اما به یاد ندارم که ایشان شروطی برای پذیرش این مسئولیت مطرح کرده باشند.

به هر حال متن حکم نخست وزیری آقای بازرگان را که پس از تعیین کلیات آن توسط امام ،با مشورت آقایان بازرگان ، مطهری، من ، مهدوی کنی ، دکتر ید اله سحابی، دکتر ابراهیم یزدی و چند نفر دیگر تنظیم شده بود ، حسب دستورامام، توسط من، در جمع انبوه خبرنگاران و شخصیت های داخلی و خارجی حاضر در مدرسه علوی (در عصر دوشنبه 16 بهمن 1357) به شرح زیر قرائت شد:

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏
6 ربیع الاول 1399
جناب آقاى مهندس مهدى بازرگان‏
بنا به پیشنهاد شوراى انقلاب، بر حَسَب حق شرعى و حق قانونى ناشى از آراى اکثریت قاطع قریب به اتفاق ملت ایران که طى اجتماعات عظیم و تظاهرات وسیع و متعدد در سراسر ایران نسبت به رهبرى جنبش ابراز شده است، و به موجب اعتمادى که به ایمان راسخ شما به مکتب مقدس اسلام و اطلاعى که از سوابقتان در مبارزات اسلامى و ملى دارم، جنابعالى را بدون در نظر گرفتن روابط حزبى و بستگى به گروهى خاص، مأمور تشکیل دولت موقت مى‏نمایم تا ترتیب اداره امور مملکت و خصوصاً انجام رفراندم و رجوع به آراى عمومى ملت درباره تغییر نظام سیاسى کشور به جمهورى اسلامى و تشکیل مجلس مؤسسان از منتخبین مردم جهت تصویب قانون اساسى نظام جدید و انتخاب مجلس نمایندگان ملت بر طبق قانون اساسى جدید را بدهید. مقتضى است که اعضاى دولت موقت را هر چه زودتر با توجه به شرایطى که مشخص نموده‏ام تعیین و معرفى نمایید. کارمندان دولت و ارتش و افراد ملت با دولت موقت شما همکارى کامل نموده و رعایت انضباط را براى وصول به اهداف مقدس انقلاب و سامان یافتن امور کشور خواهند نمود. موفقیت شما و دولت موقت را در این مرحله حساس تاریخى از خداوند متعال مسألت مى‏نمایم. صحیفه امام، ج‏6، ص: 54

مهندس بازرگان نیز از پس از دریافت این حکم، در سخنانی تصریح کرد: «این ماموریت یعنی ریاست دولت موقت و تشکیل حکومت در شرایط بسیار دشوار و خطرناک، عظیم ترین شغل و وظیفه و در عین حال بزرگترین افتخاری است که به بنده واگذار شده است.»

در انتخاب مهندس بازرگان جدای از آن ملاحظه امام، با مشکلی برخورد نکردیم. ما پیشنهاد دادیم، امام پذیرفتند و حکم دادند؛ البته عامل مهم دیگری هم اعضای شورای انقلاب را به انتخاب آقای بازرگان ترغیب کرد که آن رابطه ایشان و بختیار بود که تصور می شد از حاد شدن مسائل و درگیری خونین جلوگیری خواهد کرد و انتقال قدرت را آسان می کند. بالاخره جبهه ملی و نهضت آزادی و اعضای آنان با هم روابط و سوابقی داشتند و این می توانست در مذاکرات و گفت و گوها، موثر باشد.

در مورد قرائت حکم نخست وزیری آقای بازرگان، در شواری انقلاب تعیین تکلیف نشده بود و اصلاً بحثی در این زمینه نبود. بعد از آنکه امام حکم دادند، ما نمی دانستیم چه کسی باید این حکم را بخوانند. یک وقت به من اطلاع دادند که امام نظرشان این است که شما حکم را بخوانید؛ البته موضوع خیلی معمولی بود. اصلاً ما آن زمان در این فکر نبودیم که چه کسی حکم را بخواند یا چه کسی حکم را بنویسید . این بحث ها در فضای انقلاب مطرح نبود.همه بحث، فداکاری بود؛ چون آن زمان از در و دیوار برای ما خطر می بارید. هیچ مطمئن نبودیم، مثلاً خانه ما را منفجر نکنند و یا ما را در خیابان نگیرند و یا نکشند، البته این خطر برای همه بود، شایعه این بود که می خواهند تهران را بمباران کنند. حتی شایع بود که شاه گفته تهران را خراب می کنم و سلطنت را نجات می دهم.

مرحوم مهندس بازرگان هم آن موقع فداکاری کرد که پیش از اینکه دولت بختیار سقوط کند، این حکم و مسئولیت را پذیرفت. ممکن بود خطر عمده ای برای ایشان هم باشد. آن روزها، واقعاً فضای فداکاری حاکم بود.

در همین جلسه و پس از انتصاب مهندس بازرگان به نخست وزیری، من به نشانه تهنیت یک جلد کلام الله مجید به ایشان هدیه کردم، که آقای بازرگان هم آن را بوسید و بردیده نهاد. بعداً روزنامه ها، این هدیه را، «نخستین هدیه به نخست وزیر دولت انقلاب» نامیدند.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی

تاریخ درج مطلب: چهارشنبه، ۳۰ دی، ۱۳۹۴ ۸:۰۹ ق.ظ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *