نگاه امام موسی صدر به موسیقی و مسائل فقهی جدید!
در همان اولین سفر امام موسی صدر به آلمان اظهار داشتند: «یک عنصری در موسیقی غرب هست که سوای از موسیقی ماست». بعد گفتند: «منشأ تحرک و عنصر اصلی در موسیقی مشرق زمین حرمان است. اینجا قاعدتا چنین منشائی وجود ندارد. بشکاف، دقت کن و ببین منشأ موسیقی مغرب زمین در چیست». همین حرف باعث شد تا من یک دوره آموزش موسیقی کلاسیک را ببینم و در آن غور کنم. یکبار که سمفونی شماره پنج بتهوون را برای ایشان جمله به جمله تشریح میکردم، گفتم چایکفسکی یک بالهای به نام «دریاچه قو» دارد، که حیف است که نمیتوانید آنرا ببینید! داییجان پرسیدند «مگر چه اشکالی دارد»؟ گفتم: بر روی سن علاوه بر ارکستر بزرگ هنرمندانی هستند که حرکات باله را اجرا میکنند … ایشان گفتند: «اگر من یک وقت سفری به اروپا آمدم و همزمان با آن باله را اجرا میکردند، علاقمند هستم که ببینم! اینجا باز جملهای گفتند که از همان وقت در ذهنم نقش بسته است. گفتند: «متاسفانه علمای ما آنچنان خودشان را به گذشته وصل کردهاند، که هر ابزار نویی میآید، فورا نسبت به آن موضع سلبی میگیرند! یعنی قبل از اینکه بررسی کنند و ببینند که آن ابزار به چه دلیل پدید آمده، چه ضرورتی ایجابش کرده و به چه کارهایی میآید، فورا آن را نفی کردهاند! غافل از اینکه آن ابزار بالاخره خود و شرائط خودش را بر اینها تحمیل خواهد کرد! در حالیکه اگر اول آن ابزار را شناسایی کرده بودند، چه بسا که آن را به خدمت گرفته و شرائط خودشان را بر آن تحمیل میکردند؛ نه اینکه آن ابزار بیاید و خود بر آنها مسلط شود»!
ایشان این روش برخورد را قبول نداشتند و منشأ آن را بی خبری، بهکار نگرفتن عقل و تماس نداشتن با گروههای مختلف و جهان حاضر میدانستند. من در آنجا فتوای یکی از علمای نجف را از ایشان سؤال کردم که چون غیبت است، نام نمیبرم. ایشان گفتند: «از این انسان 95 ساله چه توقعی داری؟ او 95 سال پیش در یک دهکدهای در فلان استان ایران بدنیا آمده و تا سن 23 سالگی از آنجا خارج نشده است؛ بعد هم یک دفعه بلند شده و به شهری چون نجف آمده که از همه چیز و همه جای دنیا بیاطلاع است! او چطور میتواند از موضوع مسأله اطلاع داشته باشد»؟ باز یک مورد دیگری در ارتباط با مقولات هنری یادم آمد. فکر میکنم سال 1348 بود، یک نوار سرود از حسینیه ارشاد برای من فرستادند. در این نوار اشعار زیبائی در مدح امام هشتم دکلمه شده بود و در آخر هم گروهی از جوانان، قطعاتی را در مدح حضرت رسول( ص) و همچنین کعبه خدا بصورت کر اجرا کرده بودند. در واقع این اولین قطعه موسیقی بود که با محتوی مذهبی و بصورت کر در یک حسینیه اجرا شده بود. همان موقع طی سفری نوار را با خود به لبنان بردم. داییجان خیلی خوشحال شدند و گفتند: «بالاخره هنر و موسیقی دارد در پناه امام حسین (ع) و حسینیه، خود را از چنگال جمود نجات میدهد». بعد ادامه دادند: «انشاالله یواش یواش پای ارکسترهای بزرگ به حسینیهها باز گردد و هنرهای زیبا در خدمت مذهب قرار گیرند». ظاهرا قبلا در جای دیگری اشاره کردم که ایشان به مناسبتی اظهار کرده بودند: «موسیقی وقتی دید مورد ستم و بی مهری متولیان مذهب قرار میگیرد، به زیر عبای امام حسین (ع) پناه برد و در نوحهها و تعزیهها و مرثیهها و مداحیها خود را حفظ کرد و به این ترتیب دهها و بلکه صدها سال سینه به سینه گشت تا امروز بدست ما رسیده است». البته میدانید که اغلب مرثیهخوانها و نوحهخوانهای حرفهای موسیقیشناسان بزرگی بودهاند. مرحوم روح الله خالقی در کتاب سرگذشت موسیقی ایران به این واقعیت مفصل پرداخته است.
راوی: صادق طباطبایی
منبع: گفتگوی محسن کمالیان با صادق طباطبایی