یکصد نیروی نظامی ایرانی، چشم در چشم سربازان اسرائیلی سرود ضد اسرائیلی خواندند!

اسفندیار قره باغی، نوازنده و خواننده انقلابی در کتاب خاطرات خود (متولد بهمن) خاطره جالبی از ماجرای سرود «مرگ بر اسرائیل» در مرزهای لبنان روایت می کند: همیشه از جانب برخی دوستان مورد سوال قرار می‌گرفتم که چرا سرودی درباره رژیم صهیونیستی کار نمی‌کنم. پاسخ من این بود که پیشنهادی به من نمی‌شود. در این مورد مترصد فرصتی بودم تا کاری برای فلسطین انجام بدهم که ماندگار شود. تا اینکه سال ۱۳۹۱ این فرصت برایم مهیا شد. خانه سرود انقلاب اسلامی پیشنهاد ساخت چنین سرودی را به من داد. شعر این سرود را آقای «اصغر فردی» نوشتند و آهنگش را خودم. محور اصلی سرود، عبارت «مرگ بر اسرائیل» است که با همراهی گروه کر، ابهت خاصی پیدا می‌کند. اتفاق جالبی که در ارتباط با این سرود افتاد مربوط می‌شود به سفری که به لبنان داشتم.
اوایل خرداد ۱۳۹۱ به همت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، جمعی یکصد نفره از هنرمندان و اصحاب فرهنگ، عازم لبنان شدند که من هم در این جمع حاضر بودم.
بچه‌های حزب‌الله، میزبان‌مان بودند و با همراهی آنها از مناطق مختلف جنوب لبنان بازدید کردیم. در این سفر، در جریان مجاهدت‌ها و تلاش‌های شبانه‌روزی حزب‌الله در جهت دفاع از لبنان قرار گرفتیم. بعد از حضور در شهرهای «صور» و «صیدا»، رفتیم «قانا». در قانا، در نزدیک‌ترین نقطه نسبت به سربازان صهیونیست قرار داشتیم؛ به طوری که فکر می‌کنم 4-3 متر بیشتر با آنها فاصله نداشتیم.
آنها ما را می‌دیدند و ما آنها را. جعبه‌های بزرگی را روی دیوارها گذاشته بودند که داخلش چندین دوربین و میکروفن تعبیه شده بود؛ به گمانم برای رصد اوضاع و کنترل کسانی که آنجا تردد می‌کردند، از این ابزار استفاده می‌کردند. در مجال کوتاهی که پیش آمد، سرود «مرگ بر اسرائیل» را با همراهی همه آن یکصد نفر تمرین کردیم. دقایقی بعد، همانجا و در حالی که سربازان اسرائیلی تماشای‌مان می‌کردند، شروع کردیم به خواندن سرود! من می‌خواندم و همسفران، پاسخ می‌دادند. صحنه عجیبی بود؛ صحنه‌ای که حکایت از زبونی این ارتش پرمدعا داشت. همان روز در رادیو اسرائیل گفتند یکصد نیروی نظامی ایرانی وارد لبنان شده‌اند. در حالی که همه کسانی که آنجا بودند افراد میانسال و پا به سن گذاشته‌ای مثل من بودند که همگی هم هنرمند بودند. فقط یک نفر روحانی همراه ما بود… نیمه شب، نزدیکی هتل محل اقامت ما را با موشک زدند ولی آسیبی به هتل و ساکنانش وارد نشد.

منبع: «متولد بهمن»، خاطرات شفاهی اسفندیار قره‌باغی، انتشارات راه یار، سال 1396

تاریخ درج مطلب: پنجشنبه، ۱ خرداد، ۱۳۹۹ ۸:۳۰ ق.ظ

دسته بندی: خاطرات فرهنگی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *