اجازه رضا شاه برای جشن مبعث بعد از یک دوره مخالفت با آن

رسول جعفریان در کانال تلگرامی اش نوشت:
آقا محمّد و آقا حسن دو دفعه آمدند منزل نوّاب وکیل، با چه حالت؟ در حالى‏که آقا محمّد مثل بچّه ‏هایى که در وقت راه رفتن مى‏خواهند رقص کنند راه مى‏رفت. وقتى که وارد بر نوّاب شد گفت: آقاى نوّاب وکیل در سه ماه و نه روز قبل از اینکه روز 17 ربیع الاوّل 1352 [ه. ق‏] بود در همین خانه من و آقا حسن‏ خدمت رسیدیم، گفتیم تازه دارید، فرمودید از جناب آقاى آقا سیّد محمود زارچى واعظ بپرسید و ایشان شرحى [دادند مبنى بر] اینکه مى‏خواهند دین اسلام را از میان ببرند و شما فرمودید نمى‏توانند و صحبت بر این بود که قدغن‏ کرده ‏اند عید مولود حضرت رسالت را عید بگیرند و در کرمان حضرت آقاى حاج زین العابدین خان به اعلى‏حضرت رضا شاه پهلوى خلّد اللّه ملکه تلگراف کرده بودند که این عید، اوّل عید اسلام است. خوب است قدغن‏ نکنید، عید بگیرند و خودشان عید گرفته بودند و من عرض کردم: اگر از سایر بلاد علماى اعلام و طبقات مردم هم همچو تلگرافى مى‏شد خوب بود. این دو دستگى است که کار ما را به این [جا] رسانیده. از آن وقت تا امروز سه ماه و نه روز بیشتر نگذشته است که خداوند اسبابى فراهم آورده است که از دولت تلگراف شده است عید مبعث را عید بگیرید و الحمد للّه حکومت هم قدغن‏ کرده چراغان کنند. ان شاء اللّه باقى کارها هم درست مى‏شود.
تیمورتاش که اعلى عدوّ دین مبین بود، با آن عزت و قدرت به این ذلّت و خفّت الحمدللّه به جهنّم واصل شد. آن همه سعى در عدم تعطیل از براى اعیاد اسلامى [نمود]، حالا این همه تأکید در گرفتن عید اسلامى اینها را که مى‏کند؟ غیر از این است که امر در دست امام زمان است و هرچه پیش مى‏آید از براى امتحان ماهاست که معلوم شود مسلمان کیست و منافق کیست؟ دیدید که اشخاصى که گمان مى‏کردیم حجّت اسلامند و در موقع امتحان آنها از هردشمنى بدتر بودند و چه اشخاصى که آنها را دشمن مى‏دانستیم، چه خدمت‏ها [که‏] به دولت اسلام نکرده‏اند که زنده باشیم و قوّت و قدرت اسلام را هم ببینیم و از دنیا برویم و این آرزو در دل ماها نماند. (خاطرات وکیل التولیه، میرزا محمد نواب رضوی، 2/1149)

تاریخ درج مطلب: شنبه، ۲۵ فروردین، ۱۳۹۷ ۵:۱۴ ق.ظ

دسته بندی: خاطرات تاریخ معاصر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *