«با خود عهد کردم اگر رفتم با چادر بروم و با چادر هم برگردم.»

رقیه حقانی، دانشجوی کارشناسی ارشد مکاترونیک در شهر تورنتو ایتالیاست، اما چیزی که او را از بقیه دانشجویان ایرانی در غرب متمایز کرده و باعث این گپ‌وگفت هم شده، تعهدی است که با چادری بودن خود حتی در خارج از کشور دارد. با این دانشجو که عضو تیم تبلیغ انگلیسی انجمن شهید ادواردو آنیلی است و درباره حقوق زن در اسلام فعالیت دارد درباره شرایط زندگی و برخورد اطرافیان با او که نماد دختران مسلمان شیعه را بر تن کرده به گفت‌وگو نشستیم.

چه شد که به عنوان یک دختر مذهبی تصمیم گرفتید در خارج تحصیل کنید؟
درس خواندن خارج از کشور را در نظر نداشتم. تنها جایی که دنبال کردم ایتالیا بود، قبول شدم و برای تحصیل آمدم اما قبل از آن به عنوان دختری از خانواده‌ای مذهبی خیلی چیزها را برای خودم روشن کرده بودم که اگر رفتم با چادر بروم و با چادر هم برگردم. 9 ماه قبل از سفر به طور کامل همه ارزش‌هایم را برای خودم مشخص کردم.
چرا از بین دانشگاه‌ها به دانشگاه شهر تورنتو رفتید؟
دنبال تحقیق نبودم، قسمت شد؛ البته یکی از بستگان ساکن ایتالیا است و از زمان دبیرستان کمی زمزمه شده بود که برای کارشناسی اینجا بیا، بعد از کارشناسی برای ارشد امتحان دادم و قبول شدم. شهر تورنتو را همینطوری انتخاب کردم. دانشگاه‌های بهتری هم بودند من فقط همین شهر را زدم. شهر کوچک و آرامی است و سختی شهرهای بزرگ را ندارد. ایرانیان دانشگاه‌های ایتالیا را پر کرده‌اند به خاطر اینکه دانشگاه‌های اینجا راحت‌تر پذیرش دارد؛ البته سطح کیفی خوبی هم دارند خصوصاً در رشته‌های فنی خود ایتالیا یکی از کشورهای صنعتی مهم محسوب می‌شود.
تعداد ایرانیان در ایتالیا چقدر است؟
زیاد هستند البته من با عده زیادی در ارتباط نیستم و به خاطر اختلاف عقیده در جمع‌هایشان حضور ندارم. نمی‌خواهم همه ایرانیان اینجا را زیر سؤال ببرم زیرا هنوز برخی اعتقادات دینی خود را دارند. فضا طوری است که کم کم در برخی پایه‌های دینی سست شده است. در کل ایرانیان اینجا به‌خصوص دانشجویان با هم خوب هستند.
چیزی که شما را بین دانشجویان ایرانی مقیم اروپا خاص کرده استفاده از چادر است در حالی که در بین افراد مذهبی هم این امر متداول نیست؛ چرا چنین سبکی را انتخاب کردید؟
بله؛ متداول نیست. مذهبی‌ها اگر با چادر باشند اینجا چادر را از سر برمی‌دارند. همینطور طلابی که به خارج می‌آیند لباس دینی نمی‌پوشند. اما برای خود من حجاب این نیست که آن را بردارم. خدا در قرآن می‌فرماید زینت‌های خود را بپوشانید زیرا در گناه چشم مرد نامحرم تن من هم مقصر است برای همین نمی‌خواهم در گناه شریک باشم و خودم را می‌پوشانم حتی آرایش هم نمی‌کنم و همیشه چادر همراه دارم. خیلی از من ایراد می‌گیرند حتی برخی مذهبی‌ها می‌گویند اگر چادر سرنکنید اشکال ندارد. اوایل که آمده بودم برایم جای سؤال بود که با این حجاب بیشتر در دید هستم. زنگ زدم قم و سؤال کردم. برخی علمایی هم که از ایران آمده بودند گفتند حجاب عرف آن کشور را رعایت کنید. اینها من را ناراحت کرد که چه جور استنباطی است. گاهی با این توجیه چادر من را در ایتالیا زیر سؤال می‌برند که پیامبر(ص) هم این اجازه را داشتند که اگر جانشان در خطر بود نبوت خود را مخفی کنند. اینکه مبلغانی چنین فتوایی بدهند و با توجیه از ترس جان، خودشان هم لباس دینی را کنار می‌گذارند ناراحت‌کننده است.
در این مدت ایتالیا را چطور دیدید؟
قبل از آمدن شناختی نداشتم. کلیاتی درباره صنعت، آثار تاریخی و معماری و فوتبال می‌دانستم ولی وقتی آمدم دیدم آنطور که گفته می‌شود هم نیست. در میلان و تورنتو معماری شهری بسیار ساده‌ای وجود دارد. ساختمان‌ها هیچ فرمی مانند معماری ایران ندارند فقط معماری باستانی در آثاری چون برج پیزا و آمفی تئاتر دیده می‌شود و الا خیلی ساده و ضعیف است. البته هنوز فرصت نکرده‌ام به شهرهای مختلف بروم.
محیط روی شما تأثیری هم داشته است؟
با توجه به شرایط محیط نگاهم به دین بهتر شده و احساس می‌کنم تنهایی من را بیشتر به خدا نزدیک کرده است ولی وقتی ایران می‌آیم ناراحت می‌شوم که ما در یک مملکت اسلامی هستیم و اسلام چقدر بین برخی کمرنگ شده است.
ایتالیا کشور نژادپرستی است؛ از نژادپرست‌ها آن هم با پوشش چادر اسلامی نمی‌ترسید؟
همه جا با چادر تردد دارم. اصلاً برایم مهم نیست چه کسی مخالف است. من از مرگ نمی‌ترسم. همیشه به خودم گفتم حق نداری وقت خطر، چادر از سر برداری. فعلاً این شهر آرام است کسی هم مانع نشده است. با احترام از کنارم رد شده‌اند اگر هم کنایه‌ای زده یا مسخره کرده‌اند به زبان ایتالیایی بوده که چون ایتالیایی زیاد نمی‌دانم متوجه نشده‌ام. تاکنون هم برخورد بدی نشده است.
وضعیت شیعیان در تورنتو چطور است؟
فقط ایرانی‌ها شیعه هستند که متأسفانه اغلب ظاهرشان به مسلمان‌ها نمی‌خورد! در کل تعداد شیعیان ایتالیا خیلی کم است.
مسلمانان دیگر چطور؟
زیاد هستند؛ از کشورهای مراکش، افغانستان، پاکستان و هند مخصوصاً کشمیر، الجزایر، اتیوپی، مصر و شمال آفریقا در ایتالیا سکونت دارند اما مسلمانان اروپایی و امریکایی کم است.
در دانشگاه شما شرایطی برای اقامه مسائل دینی مسلمانان وجود دارد؟
دانشگاه ما نمازخانه ندارد. گروه‌های مسلمان مخصوصاً دانشجویان پی.اچ‌.دی زیاد هستند. موقع اذان ظهر همه برای نماز در پاگرد راه‌پله اقامه می‌کنند. یکی اذان می‌گوید به طوری که در تمام دانشکده صدایش می‌پیچد. خیلی از آن صحنه لذت می‌برم ولی چون در پاگرد راه‌پله‌ها است وقت زمستان سرد می‌شود و شرایط مناسبی ندارد.
اقدامی هم در این زمینه کرده‌اید؟
به فکر افتادم تا درخواست نمازخانه کنم. دیگر اینکه بردهای دانشگاه خیلی غیرمربوط به فضای دانشگاهی است. با مسئول آن صحبت کردم می‌خواهم تعدادی از مطالب و تصاویر رهیافتگان یا مطالبی درباره امام حسین(ع) را روی برد نصب کنم. در ورودی خوابگاه هم تابلوهایی است که بچه‌ها هرچه دوست دارند نصب می‌کنند. قصد دارم این مطالب را آنجا هم بگذارم تا نگاه‌ها را به اسلام جذب کنم. متأسفانه آنها حتی یکبار هم قرآن نخوانده‌اند در حالی‌که مسلمانان کمی درباره تورات و انجیل می‌دانند. ما حضرت موسی و مسیح را قبول داریم ولی آنها چون قرآن نخوانده‌اند حضرت محمد(ص) را قبول ندارند برای همین دوست دارم جرقه‌هایی در ذهن آنها ایجاد کنم.

مصاحبه گر: معصومه طاهری

منبع: روزنامه جوان، سه شنبه 1397/2/25

تاریخ درج مطلب: سه شنبه، ۲۵ اردیبهشت، ۱۳۹۷ ۸:۱۶ ق.ظ

دسته بندی: خاطرات مذهبی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *