ترور سید حسن مدرس

روزنامه ایران نوشت: صبح روز هفتم آبان سال 1305 آیت‌الله سید حسن مدرس از یک ترور جان سالم به در برد. روزنامه اطلاعات همان روز درگزارشی از این حادثه می‌نویسد: …. امروز صبح واقعه مهمی در کوچه قرب مسجد سپهسالار اتفاق افتاده، سه نفر تروریست به آقای مدرس حمله برده، ایشان را مضروب و سخت مجروح می‌کنند. یک نفر آژان مقتول و یک نفر هم مجروح می‌شود. آقای مدرس تقریباً شش ساعت به ظهر از منزل به اتفاق آقا شیخ احمد که اغلب با ایشان هستند از منزل خارج می‌شوند. همیشه ایشان از کوچه سرداری روبه‌روی کوچه میرزا محمود وزیر به مسجد یا مجلس می‌روند. امروز هم به حسب معمول از این کوچه عبور کردند. در انتهای این کوچه که داخل کوچه پشت مسجد سپهسالار و خیابان نظامیه می‌شود یک نفر غفلتاً به طرف آقای مدرس حمله برده و بنای شلیک را می‌گذارد….
آقا شیخ احمد به طرف ضارب حمله برده دست او را سخت نگه می‌دارد. ضارب نتوانست دست خود را رها کند و ماشه «برونینگ» که می‌خواسته شلیک کند بین دو انگشت آقا شیخ احمد را مجروح می‌کند. در این موقع از سه راه کوچه دو نفر دیگر حمله کرده بنای شلیک را می‌گذارند. آقا شیخ احمد دست او را رها کرده متوجه آن دو نفر می‌شود که شلیک زیادی کرده، درست در سر سه راه مقابل منزل آقای داور این قضیه واقع می‌شود. یک تیر به زانوی آقا شیخ احمد اصابت می‌کند که مختصر خراشی وارد می‌سازد، چهار تیر هم به آقای مدرس اصابت می‌کند که سه تای آن به دست چپ خورده و خارج می‌شود، یک تیر هم به بازوی راست اصابت می‌کند.
آژان پست فوراً به محل حادثه رسیده به طرف ضارب حمله برده و با جدیت او را می‌گیرد ولی ضارب چند تیر به آژان شلیک کرده آژان می‌افتد و ضاربین فرار می‌کنند. مأموران پلیس که بر اثر صدا می‌رسند دو نفر از ضاربین را دستگیر و به کمیساریا جلب می‌کنند…. در این موقع رئیس کمیساریای دولت و یک عده آژان و بعد هم رئیس تشکیلات نظمیه و مأموران تأمینات فوراً در محل قضیه حاضر شده آقای مدرس را به وسیله درشکه به کمیساریای دولت برده و از آنجا به مریض خانه نظمیه ارجاع می‌دارند. آژان مقتول و شخص عطار مجروح را نیز به مریض خانه نظمیه می‌برند. دو نفر از ضاربین هم که گرفتار می‌شوند به کمیساریای دولت جلب و از آنجا به نظمیه برای استنطاق اعزام می‌دارند.چهار ساعت به ظهر آقای مدرس در مریض خانه نظمیه تحت معالجه قرار می‌گیرند. یک ساعت به ظهر آقای مدرس را در حالی که روی تختخواب خوابیده و اطراف تختخواب را آژان مراقبت می‌کرد و جمعیت زیادی از آقایان علما، نمایندگان مجلس و محترمین در عقب بودند به مریض خانه دولتی بردند و آقایان دکتر لقمان الملک و دکتر اعلم الملک مشغول معاینه شدند….آقای رئیس‌الوزرا نیز قبل از ظهر در مریض خانه حضور یافته آقای مدرس را ملاقات و مذاکره و تعلیمات لازمه برای تعقیب و کشف قضیه صادر کردند. آقای رئیس مجلس پس از اطلاع از واقعه در عمارت مجلس حضور یافته رئیس کمیساریا را احضار و دستورات لازمه را برای تعقیب قضیه صادر و تا یک ساعت به ظهر مشغول مراجعه و اقدام بودند. مقارن ظهر آقای مدرس را با تختخواب از اتاق جراحی به اتاق عمل بردند. در آنجا آقای دکتر بهرامی رئیس صحیه نیز حضور داشته و دست چپ آقای مدرس را گچ گرفتند…. پس از آنکه دو نفر از دستگیرشدگان به اداره نظمیه جلب شدند حسب الامر رئیس تشکیلات نظمیه فوراً محکمه تشکیل و استنطاق آنها با حضور رئیس تأمینات و نماینده عدلیه و مدعی‌العموم شروع شد…. آقای مدرس راجع به ضاربین اظهار داشته که آنها را می‌شناسم…. اگر مظنونین را بیاورید من می‌شناسم.

تاریخ درج مطلب: پنجشنبه، ۳ آبان، ۱۳۹۷ ۳:۰۶ ب.ظ

دسته بندی: خاطرات تاریخ معاصر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *