توتال چگونه توانست برای سرمایه گذاری در ایران، آمریکا را راضی کند؟
توان لابیگری برای ما در ایران ملموس نیست، همانطور که برای برخی افراد و رسانهها ملموس نبود و در بحث مربوط به رشوه، تفاوت لابی و رشوه را نفهمید؛ زیرا امریکاییها از دست توتال شاکی شدند که جانشین شرکت کانوکو امریکا شد. با این حال این شرکت کار خود را در ایران آغاز کرد، اما کلینتون شرکت امریکایی را مجبور کرد وارد ایران نشود، حال آنکه توتال به ایران آمد و از خشم امریکا نترسید. پاسخش را هم نهایتا از سوی ایالات متحده گرفت. سیستم حقوقی امریکا به گونهای است که آنها را به دادگاه بردند ولی آنها با لابیگری خاص خودشان از این اتهام تبری جستند. اتهام توتال پرداخت رشوه به شرکتی ایرانی که اسمش نیز مطرح نشد، بود. اگرچه پای توتال به دادگاه کشیده شد، اما توتال هیچگاه این اتهام را نپذیرفت. اصطلاحی در امریکا مطرح است، تحت عنوان مصالحه پیش از دادگاه؛ یعنی میتوان با دادستان مصالحه کرد که پرونده زودتر بسته شود. حالا با تعریف مخالفان قرارداد از رشوه، توتال به دادستان امریکا و بورس این کشور هم رشوه داده است! متاسفانه رسانههای مخالف، به مسائل سادهلوحانه مینگرند. در حالی که رشوه اصلی را توتال به امریکاییها داد تا نامش خراب نشود ولی منتقدان آن را به ایرانیها نسبت میدهند و تمام این مسائل مطرح شده را رد کرد. به هر حال هیچ شرکتی نمیخواهد وجهه خود را خراب کند، پول داد و آنها را ساکت کرد. رقمی حدود ٢۴٠ میلیون دلار به وزارت دادگستری امریکا پرداخت و چیزی در حدود ٣٠٠ میلیون دلار هم به بورس اوراق بهادار امریکا پرداخت تا جلوی معاملات سهام این شرکت را نگیرد. اکنون نیز آنها ساکت شدهاند، حال آنکه منتقدان ما با علم به این واقعیت هنوز ساکت نشدهاند. جالب است که ما با این حرفها به دستگاه قضای امریکا رسمیت میبخشیم. خوشبختانه این رسانهها خواننده چندانی ندارند و مطالب آنها چندان در جامعه ما منعکس نمیشود.
راوی: امیرحسین زمانی نیا
منبع: روزنامه اعتماد، شماره 3878، امیرحسین زمانی نیا