توصیه امام موسی صدر به یاسر عرفات؛ وقتی که نجنگیدن سخت تر از جنگ است!

دکتر صادق طباطبایی از نقش امام موسی صدر در جنگ داخلی لبنان و توصیه وی به یاسر عرفات در واقعه ای دردناک، خاطره ای جالب بیان کرده که شنیدنی است:
آقای صدر مرتب‌ به‌ یاسر عرفات‌ تذکر میدادند که‌ مراقب‌ باشید و در دام‌ تحریکات‌ فالانژیست‌ها نیفتید. اسرائیلیها درصددند بین‌ شما دعوا راه‌ بیندازند. به‌ محض‌ اینکه‌ بین‌ شما و لبنانیها گلوله‌ای رد و بدل‌ شود، تبلیغات‌ راه‌ می اندازند که‌ فلسطینیها در اینجا به‌ اسم‌ میهمان‌ آمده‌اند، اما خود اشغالگر شده‌اند. فالانژیست‌ها بی هیچ‌ بهانه‌ای میگفتند، وجود فلسطینیها باعث‌ شده‌ است‌ تا اسرائیل‌ زمین‌های ما را بمباران‌ و خانه‌های ما را ویران‌ کند. حالا بعد از درگیری طبیعتاً‌ مشکل‌ دو چندان‌ میشود. یکی از روزها فالانژیست‌ها به‌ اتوبوس‌ حامل‌ فلسطینیها حمله‌ میکنند. آنها قصد داشتند با عمل‌ متقابل‌ پاسخ‌ بدهند، اما با فشار آقای صدر از این‌ کار جلوگیری شد.
از حسن تصادف‌ بنده‌ و یکی از دوستان‌ نیز در آن‌ ماجرا حضور داشتیم. ساعت‌ 1 بعد از نیمه‌ شب‌ بود که‌ دایی جان‌ گفتند، همگی برخیزید تا برویم. یاسر عرفات‌ درخواست‌ کرده‌ تا با او ملاقاتی داشته‌ باشیم. اسم‌ یاسر عرفات‌ را که‌ می شنوید، شخصیت‌ امروز او در ذهنتان‌ جلوه‌ نکند. او آن‌ روز یک‌ آدم‌ ضعیف‌ و لرزان‌ و ذلیل‌ نبود، که‌ تنها اداره‌ چند پاسگاه‌ به‌ او سپرده‌ شده‌ باشد. یاسر عرفات‌ آن‌ سال‌ها یک‌ قهرمان‌ و اسطوره‌ مقاومت‌ و شخصیت‌ درخور اعتنایی بود که‌ هرکس‌ از هرگوشه‌ دنیا سعی میکرد امضایی از او داشته‌ باشد، یا به‌ نوعی ملاقاتی با او داشته‌ باشد، یا عکسی با او به‌ یادگاری بگیرد. عرفات‌ آن‌ دوران‌ یک‌ چنین‌ قهرمانی بود. به‌ هر حال‌ به‌ دیدار او رفتیم. به‌ اتاق‌ که‌ وارد شدیم، بسیار مضطرب‌ و پریشان‌ قدم‌ میزد. به‌ آقای صدر رو کرد و با حالت‌ پرخاشگری گفت: «تو دایم‌ میگویی سکوت‌ کن! سکوت‌ کن! تحمل‌ کن! تحمل‌ کن! ببین‌ چی برای من‌ کادو فرستاده‌اند؟» کارتونی بود که‌ بسیار زیبا بسته‌بندی شده‌ بود. درِ‌ آن‌ را باز کردیم. سر یک‌ کودک‌ شش‌ ماهه‌ فلسطینی را بریده‌ بودند، توی چفیه‌ بسته‌بندی کرده‌ بودند و از طرف‌ فالانژیست‌های لبنان‌ برای یاسر عرفات‌ فرستاده‌ بودند! لحظه‌ ناراحت‌ کننده‌ای بود. آقای صدر گفتند: تو شخصیتی انقلابی هستی؛ یک‌ فرمانده‌ و یک‌ قهرمان‌ هستی. اگر الاَّن‌ بجنگی، یک‌ فرمانده قهرمان‌ هستی، اما اگر نجنگی، یک‌ مجاهد قهرمان‌ خواهی بود. مواقعی هست‌ که‌ نجنگیدن، سخت‌تر از جنگیدن‌ است. مواقعی هست‌ که‌ یک‌ مجاهد قهرمان‌ نباید دست‌ به‌ اسلحه‌ ببرد. الاَّن‌ یکی از آن‌ مواقع‌ است.

منبع: سخنرانی دکتر صادق طباطبایی، معاون رئیس جمهور و سخنگوی دولت موقت، همایش‌ «امام‌ موسی صدر؛ نیازها و مقتضیات‌ زمان‌»، اسفند ۱۳۸۰، دانشگاه‌ تهران

تاریخ درج مطلب: سه شنبه، ۲۴ فروردین، ۱۳۹۵ ۱۲:۱۴ ب.ظ

دسته بندی: خاطرات تاریخ معاصر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *