جنگ عراق، نیکی هیلی و لیبرالها

سال هشتاد ساکن لندن شدم. بلافاصله جنگ افغانستان رخ داد. به جنبش ضدجنگ پیوستم. اما یک سال و نیم بعد اتفاقی افتاد که ذهنیت مرا برای همیشه دگرگون کرد. دولتهای آمریکا و بریتانیا با یقین گفتند حکومت صدام حسین در عراق دارای سلاح‌های کشتار جمعی است که میتواند زیست شهروندان غربی را به خطر بیاندازد. گفتند صدام حسین میتواند موشکهایی با کلاهک شیمیایی و بیولوژیک به درون خاک اروپا شلیک کند. گفتند شهرهای بریتانیا در معرض و تیررس موشکهای شیمیایی صدام است و صدام تنها چهل و پنج دقیقه با حمله به خاک بریتانیا فاصله دارد.

تا پیش از آن تحت تاثیر آموزه‌های غربگرایان فکر میکردم جادوگری، رمالی، فالگیری، خرافات، دروغ و ذهنیت اسطوره‌ای و پیشامدرن برای ما شرقیها و خاورمیانه‌ای هاست ولی جلوی چشمهایم اکثریت مردم نیمکره غربی بدون اینکه پرسشگری چندانی کنند یا از حاکمانشان مدرکی جدی بخواهند ناظر نشستند تا به آنها بزرگترین دروغ چند قرن اخیر را بخورانند و اجازه دادند دستهایشان مثل دستان آن حاکمان، آلوده به خون کودکان مظلوم عراقی شود. از آن پس غرب برای من هرگز دیگر غرب نشد. اسطوره غرب برایم شکست.

ساعتی پیش نیکی هیلی، سفیر آمریکا در سازمان ملل دروغی مشابه را تکرار کرده و گفته موشکهای شلیک شده به ریاض مارک و امضای ایرانی داشته است و ساخته کارخانه شهید باقری بوده است. مطمئنم امشب بی‌بی‌سی و رادیو‌فردا و من‌وتو و صدای امریکا و بقیه ابزار پروپاگاندای غرب ازین موضوع وحشت می‌آفرینند. کارشناس براندازشان خواهد گفت ایران دنبال ایجاد تنش در منطقه است و کارشناس میانه‌رویشان خواهد گفت تندروهای ایران برای تضعیف دولت روحانی چنین کاری را کرده‌اند. این دو کارشناس با یکدیگر جدال میکنند تا کسی نپرسد که ایا اگر ایران بدنبال فرستادن سلاح به یمن بود آن را با آرم و امضا میفرستاد؟ وحشت آفرینی‌ها اما به یک هدف است: اینکه به تدریج عقب نشینی درباره پروژه موشکی ایران را در ذهن افکار عمومی جا بیاندازند.

پانزده سال پیش تحت اموزه‌های لیبرالهای ایرانی معتقد به تنش زدایی فکر میکردم فارغ از جدی بودن یا نبودن دولت آمریکا در تشدید تنش و استفاده از چنین دروغی، ما نباید با دم شیر بازی کنیم و باید آرام بنشینیم. اما امروز به پاس قدرتمند شدنمان و افزایش توانمان در دفاع از مرزها، میدانم حرفهای نیکی هیلی چیزی بیشتر از بازارگرمی برای فروش سپر ضدموشکی دیگری به سعودیها نیست. امروز به جای گوش کردن به رجزخوانی سیاستمداران به توازن واقعی قوا روی زمین نگاه میکنم. همان توازن قوایی که باعث میشود ترامپ برغم فریادهای به ظاهر قاطعانه‌اش در خردادماه بعد از چند ساعت موشکباران سوریه عقب بنشنید و کاملا سوریه را فراموش کند. سخنان امروز نیکی هیلی را جدی نمیگیرم چرا که میدانم آمریکا امروز از توان دفاعی ما و متحدان منطقه‌ای مان آگاه است.

راه تاریخی درازی آمدیم تا بفهمم تنش زدایی واقعی چیزی نیست جز افزایش توان دفاعی ملتهای غیرسلطه‌جو مثل ایران که در تاریخ معاصرشان جز دفاع از خود کاری نکرده‌اند. تنها در آن صورت است که ابرقدرتها و دولتهای سلطه‌طلب به صورت پیشگیرانه حتی فکر تنش نظامی را به ذهنشان راه نمیدهند.

پانوشت: عکسهای بریده روزنامه‌های سال هشتاد و یک بریتانیاست.

منبع: کانال تلگرام علی علیزاده، کارشناس سیاسی شبکه بی بی سی

تاریخ درج مطلب: یکشنبه، ۲۶ آذر، ۱۳۹۶ ۴:۱۵ ق.ظ

دسته بندی: خاطرات سیاسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *