خاطره ای شنیدنی از اولین شبهای فرار صدام؛ «الآن برای مهمانی رفتن دیر است»

جان نیکسون بازجوی صدام حسین از سازمان سیا، در خاطراتش به نقل از سمیر راننده صدام می نویسد: از صحبتها با سمیر چیزهای زیادی درباره روزهای نخست فرار صدام دستگیرمان شد. در یکی از شبهای نخست پس از ترک بغداد، سمیر اتومبیل را کنار خانه ای پارک می کند و صدام از او میخواهد که از صاحبخانه ها بیرسد آیا به او و مهمانانش برای آن شب جا می دهند؟ پیرزنی در را باز کرده، از پذیرش آنها سر باز میزند. وقتی که سمیر اشاره می کند که رئیس جمهوری فقط یک جای خواب می خواهد، پیرزن سمیر را سرزنش می کند که او زمانی آمده است که برای مهمانی رفتن دیر است. به گفتهٔ سمیر، صدام از این نکته سنجی زن خنده اش گرفته بود.
صدام سپس همراه با پسرانش عدی و قصی، و رییس دفتر ریاست جمهوری عبد حامد محمود التکریتی، به رمادی رفت. سمیر آنها را به منزل یکی از خانواده های سرشناس سنی و دوست صدام برد، و آنها چند روزی آنجاماندند. او بعد از آنکه یک موشک کروز در جایی بسیار نزدیک به این محل اصابت کرد آنجا را ترک گفت.

منبع: بازجویی از صدام، جان نیکسون، ترجمه هوشنگ جیرانی، نشر کتاب پارسه، چاپ سوم، صص 70 و 71

تاریخ درج مطلب: شنبه، ۱۶ دی، ۱۳۹۶ ۵:۳۹ ب.ظ

دسته بندی: خاطرات سیاسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *