ذائقه تلخ آیتالله خامنهای از اختلاف با نخستوزیر و وزیران در دهه 60؛ جنگ روایتها باید جایگزین گفتگوی روایتها شود
جعفر شیرعلی نیا در یادداشتی به ماجراهای اختلاف رئیس جمهور و نخست وزیر در دهه 60 پرداخت و از ارتباط روایت های تاریخی و اختلافات سیاسی پرده برداشت. به گزارش خاطره نگاری شیرعلی نیا در این یادداشت از اهمیت گفتگو پیرامون روایت های تاریخی بین نسل اول انقلاب می گوید. در ادامه متن کامل یادداشت جعفر شیرعلی نیا، محقق تاریخ انقلاب و جنگ را می خوانید:
کام فرماندهان از پذیرش قطعنامهای که امام آن را مانند سرکشیدن جام زهر دانسته بود، بسیار تلخ بود و سوال های بسیاری داشتند که میخواستند از مسئولین کشور بپرسند. دهم مرداد 1367 رئیسجمهور خامنهای در جمع فرماندهان لشکر 27 بود و از او درباره جنگ و دولت سوالهایی پرسیدند اما رئیسجمهور گفت تنها در «یک برهه چندماهه کوتاه در اوایل سال 62 من مسئولیت پیدا کردم. شاید به شش ماه نرسید تا شروع عملیات خیبر» او گفت قبل و بعد از این چند ماه «دیگر مسئولیتی نداشتم.» سپس ادامه داد: «جنگ مسئولیتش با من نیست… چه سوال شما وارد باشد چه وارد نباشد طرف سوال من نیستم.» از مسئولیت دولت در جنگ پرسیدند، گفت دولت زیر نظر رئیسجمهور نیست. گفت وزیری که از نظر او کارهایش غلط است را نمیتواند بردارد؛ «یک مدتی تا دو سه سال اوایل ریاستجمهوری که این وزرا هنوز تازهکار بودند، نمیدانستند چی به کجاست، با اینها رفتار میکردیم. بعد یواشیواش وزرا فهمیدند نه، بیخودی از ما میترسند.» فرماندهان شنیدند که رئیسجمهور میگوید: «در دوره دوم ریاستجمهوری به خاطر مشکلاتی که در باب نخستوزیر پیش آمد که بنده آن نخستوزیر را قبول نداشتم، بعد امام فرمودند، بنده از امام تبعیت کردم.» (اسرار مکتوم، ص 78 تا 91)
گفتگو درباره اختلافهای گذشته هرچند سختیها و تلخیهایی دارد اما در بلندمدت میتواند از حجم تلخیها کم کرده و راهی برای تعامل باز کند. نپرداختن به تلخیهای گذشته، آنها را از بین نمیبرد.
سال 1387 کتاب خاطراتِ سال 64 هاشمی رفسنجانی منتشر شد. هاشمی در مقدمه این کتاب که زمستان ٨۶ نوشته، اشارهای به اختلافها میان نخستوزیر، وزرا و رئیسجمهور دارد و با وجود آنکه بیش از 20 سال از ماجراهای آن سالها میگذشت آورده است: «من هنوز هم تلخیهای آن دوران را در ذائقه آیتالله خامنهای که گاهی بروز دارد، احساس میکنم.» (امید و دلواپسی، ص 24)
سال گذشته موسوی خوئینیها در مصاحبهای بخشهایی از خاطرات منتشرشده هاشمی رفسنجانی درباره خودش را رد کرد. هرچند سالها از انتشار آن خاطرات و چندماهی از درگذشت هاشمی رفسنجانی میگذشت اما موضوع مهمی در میان بود. هاشمی در خاطرات 30 مرداد 68 نوشته بود که خوئینیها به دیدار او آمده در حالی که از اینکه رهبری او را رئیس قوه قضاییه نکرده رنجیده است. هرچند خوئینیها برداشت رفسنجانی را درست نمیداند اما به هر حال برداشت هاشمی این بوده و به احتمال زیاد این موضوع را با رهبری نیز در میان گذاشته است.
بلافاصله که از وقایع عبور میکنیم، وقایع دیگر وجود ندارند و تنها با روایتها سر و کار داریم؛ روایت آیتالله خامنهای، روایت مهندس موسوی، روایت آیتالله هاشمی رفسنجانی، روایت آیتالله موسوی خوئینیها و … میتوان گفت روایتها از واقعیتها قویتر و تاثیرگذارتر عمل میکنند. اگر روایت خوئینیها در زمان حیات هاشمی یا حتی زودتر منتشر میشد شاید گفتگوی روایتها در این موضوع شکل میگرفت. گفتگوی روایتها میتواند فاصله میان روایت و واقعیت را کمتر کند.
سه سال قبلْ بحثِ جنگِ روایتهای تاریخی را بهعنوان چالش آینده جمهوری اسلامی مطرح کردم، جنگی که در آن روایتهای تاریخی به نبرد هم میروند تا برای صاحبانشان پیروزی به ارمغان بیاورند. اکنون در متن این جنگ هستیم و ضرورت دارد از این جنگ به سمت گفتگوی روایتها برویم. شاید برخی سیاسیون علاقه داشته باشند جنگ روایتها ادامه پیدا کند و زمانی که روایتی تازه مطرح میشود با فحاشیِ سیاسی از مخالفانشان انتقام بگیرند، مانند برخی برخوردها که با روایتهای آقای خوئینیها، پس از انتشار مصاحبه جدید او انجام شد. حمله به خوئینیها درست نیست چه با روایتهای او همراه باشیم یا نباشیم. موقعیت امروز ما با تمام نقاط قوت و ضعفش تا حد زیادی ریشه در عملکرد نسل اول قدرت در جمهوری اسلامی دارد؛ نسلی که بسیاریشان هنوز حضور پررنگی در ساختار حکومت دارند. آنها باید با هم حرف بزنند. احتمالا از آخرین باری که آقایان خاتمی، ناطق نوری، موسوی خوئینیها و … توانستهاند سخنانشان را با رهبری در میان بگذارند مدت زیادی میگذرد. بسیاری از سیاسیونِ دیگر نیز مدتهاست با هم گفتگو نکردهاند. اگر امکان این گفتگو در فضای حقیقی وجود ندارد باید زمینه آن در فضای مجازی فراهم شود؛ نه آنکه کاری کنیم که هیچکس جرات حرف زدن پیدا نکند. اگر این گفتگوها شکل نگیرد، داغیِ حرفهای ناگفته در بزنگاهها دامن همه ما را خواهد گرفت و در نبود گفتگوی روایتها، گزارشهای اطلاعاتی و امنیتی نقش اول را به عهده میگیرند.