روایتی از ماجرای ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه!
آنچه میخوانید بخشی از گفتگوی شهیندخت مولاوردی با روزنامه اعتماد است:
یکی از بحثهایی که حاشیههای زیادی در دولت یازدهم ایجاد کرد، موضوع ورود زنان به ورزشگاهها بود. کدام افراد، سازمانها یا گروهها بیشترین فشار را در این زمینه به شما وارد کردند؟
این بحث یکی از چالشهایی بود که منتقدان توانستند به خوبی آن را مدیریت کنند و ما را درگیر حواشی آن بکنند. آن زمان، تهران میزبان مسابقات لیگ بینالمللی والیبال بود و بحث محرومیت ایران در صورت عدم اجازه به زنان و خانوادهها برای ورود به ورزشگاهها مطرح میشد. طبق معمول همیشه، خبرنگارها برای خبرهای حوزه زنان به سراغ من آمدند و سوال کردند که نظر معاونت چه هست و آیا قرار است اقدامی در این زمینه صورت بگیرد یا نه؟ من آنجا مطرح کردم که بالاخره بعد از سی و چند سال که از انقلابمان میگذرد، باید بتوانیم این موضوع را با رعایت تمام ملاحظات شرعی و قانونی و عرفی مدیریت و ساز وکار لازم را برای این حضور فراهم کنیم تا هم نگرانی مراجع تقلید رفع شود و هم به مطالبه بخشی از جامعه پاسخ دهیم. خانمهای نماینده مجلس نهم نسبت به این صحبتها اعتراض کردند که آیا اولویت معاونت امور زنان ورود به ورزشگاههاست و فضا را شلوغ کردند. بعد دوباره یک خبرنگار دیگر سراغ من آمد. گفتم اگر ما این موضوع را مطرح میکنیم به این معنا نیست که در اولویت برنامههای ما قرار دارد، ولی همانطور که برای زنان روستایی، زنان آسیبدیده و سایر گروههای زنان برنامه داریم، این موضوع را هم مطالبه بخشی از زنان جامعه میدانیم و انتظار این هست برنامهریزی لازم برای آن صورت بگیرد. بعد از این مصاحبه، روزنامه کیهان این طرف و آن طرف جملهام را زده بود و از یک پاراگراف تیتر در آورده بود که مولاوردی گفته اولویت ما ورود زنان به ورزشگاههاست. الان هم هرجا در اینترنت سرچ کنید این تیتر میآید. همین را علیه من دست گرفتند و میگفتند فلانی همه کارهایش را زمین گذاشته و همه همو غمش شده این موضوع. درحالی که واقعا اینگونه نبود. بعد هم اگر خاطرتان باشد، جلوی وزارت ورزش تجمع کردند و کفنپوش شدند که مولاوردی حیا کن/ ورزش مردان را رها کن و از این حرفها. همین الان هم اگر وزارت ورزش در حال پیگیری این موضوع است باید همه بدانند که منظور ورود زنان به ورزشگاهها برای همه رشتههای ورزشی نبود. نظر ما در مورد رشتههایی بود که تا آن زمان هم برای ورود زنان به ورزشگاهها مشکلی نداشتیم و به ناگهان محدودیت ایجاد شد. هنوز هم سوال است که واقعا چه اتفاقی افتاد که این سیاست تغییر کرد! مثلا در ورزش والیبال.
تصمیم برای ایجاد محدودیت از جانب کدام نهاد بود؟ بالاخره از یک مقام و سازمانی این دستور ابلاغ شده است!
اصلا ما هم متوجه نشدیم این تصمیم از کجا ریشه گرفت. تا قبل از آن برای والیبال و بسکتبال و تنیس و اینها مشکلی برای ورود زنان به ورزشگاهها وجود نداشت و مساله اصلی بر سر ورزشهایی مثل فوتبال و شنا و کشتی بود که ما خودمان اصلا آن را مطرح نکردیم، چون فضا را هنوز مناسب نمیدانیم. ولی این سوال باید بالاخره پاسخ داده شود که در یکی، دو سال قبل چه شرایطی تغییر کرد که تصمیم به محدودیت گرفته شد؟ مخصوصا زمانی که ما میزبان مسابقات لیگ بینالمللی بودیم و آن حساسیتها ایجاد شده بود. این مخالفان تریبون داشتند و صدایشان هم بلند بود و همین باعث میشد متولیان امر هم رغبت چندانی برای پیگیری ماجرا نداشته باشند. بعد از آن مصاحبهها و جنجالها هم هرچقدر ما بیانیه دادیم و برداشتهای نادرست از صحبتهایمان را تکذیب کردیم انگار نه انگار. اصلا نمیخواستند که آن تکذیبها را ببینند و بشنوند؛ به قول معروف نرود میخ آهنین در سنگ! حرف، حرف خودشان است و هر وقت هم که برای جلسات پرسش و پاسخ به دانشگاهها میروم، قطعا یکی از سوالات همین است.
نظر آقای روحانی در اینباره چه بود؟
آن موقع، این بحث و حواشی آن به قدری جدی شد که وقتی من گزارش این ماجرا را در هیات دولت ارایه کردم، رییسجمهور دستور تشکیل کمیتهای برای حل و فصل ماجرا را صادر کردند. این کمیته شامل نمایندگانی از معاونت امور زنان، نیروی انتظامی، وزارت کشور، وزارت ورزش بود که تلاشهای آنها هم به جاهای خوبی رسیده که رایزنی با مراجع یکی از برنامههای آنها بود.
منبع: روزنامه اعتماد، دوشنبه 1396/5/16