روایت سید محمود دعایی از فوت آقا مصطفی خمینی؛ امام اجازه کالبد شکافی نداد.

حجت الاسلام سید محمود دعایی در گفتگوی خود با روزنامه اعتماد به ماجرای درگذشت سید مصطفی فرزند امام خمینی اشاره کرده است؛ در ادامه بخشی از این گفتگو را میخوانید:

این اتفاق چطور رخ داد؟

همسر و خدمتکار حاج آقا مصطفی، نخستین کسانی بودند که در جریان حادثه قرار گرفتند. خدمتکار سراسیمه به خانه من آمد و خبر را داد. همسایه بودیم. به سرعت خودم را رساندم خانه ایشان و ناظر آن صحنه شدم. پیکی را صدا زدم که برود منزل امام و در بزند و فقط حاج احمد آقا را بخواهد و به کسی دیگر پیام ندهد. گفتم به احمدآقا بگوید که حال اخوی‌تان خوش نیست و شما سریع بیایید. سریع آمد. به اتفاق ایشان پیکر را به بیمارستان منتقل کردیم. در بیمارستان پیرو معایناتی که کردند قویا گفتند ایشان مرحوم شده و اگر می‌خواهید علت رحلت ایشان را بدانید باید کالبدشکافی شوند، که طبعیتا بعدتر که امام خبردار شدند، اجازه ندادند.

امام را چطور خبردار کردید؟

وقتی امام متوجه شدند که حاج احمد آقا از منزل آمدند بیرون و به طرف منزل برادرشان رفتند، طبیعتا نگران شدند. حاج احمدآقا هم بعد از فراغت از کار‌های بالینی در بیمارستان سریعا خودش را رساند به منزل که امام تنها نباشد. از دوستانی که در بیت امام بودند و مورد اعتماد و محترم، خواستیم به نحوی خدمت امام بروند و به اطلاع ایشان برسانند. دوستان وقتی خدمت امام می‌نشینند امام متوجه تاثر و غم و حالت غیرعادی آنها می‌شوند و به دلیل تیزهوشی می‌فهمند که اتفاقی ناخوشایند افتاده. سراغ حاج احمد آقا را می‌گیرند. احمد آقا هم در طبقه بالای منزل پدر تنها ایستاده بودند و جوابی نمی‌دهند. امام دوباره سراغ حاج احمد آقا را می‌گیرند و ایشان بازهم نمی‌توانند پاسخی بدهند. این‌بار اما با فریادی بلندتر احمد را صدا می‌زنند که در همین لحظه بغض حاج احمدآقا می‌ترکد و اشک سرازیر می‌شود. امام از همین لحظه به اتفاق پی‌ می‌برد و دوستانی هم که در منزل بودند، تاکید می‌کنند که حاج مصطفی به رحمت ایزدی پیوستند.

و نخستین واکنش امام چه بود؟

نخستین واکنش امام بعد از اطلاع از فقدان فرزندشان، خیلی جالب است. ایشان بدون هیچ اظهارنظر مرسومی که معمولا در این حالات ممکن است اتفاق بیفتد؛ حالا اشکی باشد، گریه‌ای یا دادی، روایت می‌کنند که ایشان همانطوری که چهار زانو روی زمین نشسته بودند، انگشت‌شان را از هم باز می‌کنند، روی زمین می‌گذارند و به فرشی که روی آن نشستند، خیره می‌شوند و سه مرتبه آیه انا لله و انا الیه راجعون را می‌گویند. بعد با یک تعبیر خیلی عارفانه و خیلی فوق‌العاده‌ای که از یک شخصیت فوق‌العاده معنوی و توام با معنویت بالا سر می‌زند، از خدا می‌خواهند که ایشان را رحمت کند و به بستگان ایشان هم صبر دهد. امام تاکید می‌کنند که برای تشییع جنازه و قطعیت از مرگ هم ٢۴ ساعت صبر کنید. که از نظر شرعی در رحلت‌های اینچنینی که ما به آن «رحلت فجعه » می‌گوییم کاملا درست است و از منظر شرعی نباید کسی که ناگهانی رحلت می‌کند را دفن کنیم چون ممکن است امیدی برای بازگشت روح به جنازه وجود داشته باشد. ایشان گفتند ٢۴ ساعت دست نگه دارید که همین کار هم شد. ٢۴ ساعت جنازه ایشان را در مدرسه‌ای که بین راه نجف و کوفه بود و به نام «جامعه النجف» نگهداری کردند و ٢۴ ساعت در آنجا و برای حاج آقا مصطفی، قرآن قرائت شد.

منبع: روزنامه اعتماد، شماره 3770، چهارشنبه 1395/12/25

تاریخ درج مطلب: چهارشنبه، ۲۵ اسفند، ۱۳۹۵ ۵:۲۱ ق.ظ

دسته بندی: خاطرات تاریخ معاصر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *