روایت سید محمود علوی از پیشنهاد تصدی وزارت اطلاعات به وی

به دلیل سوابق کاری خود فکر می‌کردم که آقای روحانی وزارت کشور را به من پیشنهاد دهند، زمانی که دکتر روحانی از من درخواست همکاری کردند، گفتم: آقای دکتر ما اگر تبلیغ شما را کردیم، نیتمان این بود که کار کشور، دست یک آدم عاقل بیافتد که الحمدالله نتیجه هم گرفتیم و هیچ توقعی هم نداریم. بنده استاد دانشگاهم و مشغول درس دادن هستم، اما اگر نیاز به همکاری من دارید، حتی اگر فقط پاسخگویی به تلفن‌های شما هم باشد، بنده کوتاهی نخواهم کرد، اما آقای روحانی برخلاف تصورات من گفتند: میخواهم وزارت اطلاعات را به شما بسپارم!
وزیر اطلاعات در ادامه بیان کرد: به آقای روحانی گفتم، شما با توجه به کدام سابقه کاری این مقام به من پیشنهاد می‌دهید؟ اگر بگویید وزارت کشور، من با این پست آشنایی دارم، اگر بگویید وزارت ارشاد، بنده ۹ سال سرباز مقام معظم رهبری و نماینده ایشان در ارتش بودم، کارهای فرهنگی از جمله عکاسی در زمان کودکی، نقاشی در دوران نوجوانی، بازیگری تئاتر در روزهای جوانی را انجام داده ام اما ایشان گفت من الان برای وزرات اطلاعات یک نیرویی که مورد اعتماد مقام معظم رهبری باشد و این گزینه الان شما هستید.
بعد آقای روحانی به من گفت از چه می ترسی از خدا بخواه کمک می کند. من گفتم از تو حرکت از خدا برکت اما من با چه آورده ای به این میدان بیایم من آورده ای ندارم. دیدم آقای روحانی با یک حالتی به من نگاه کرد و گفت: علوی تو آورده نداری؟! تو پسر فاطمه زهرا (س) هستی از مادرت کمک بخواهی او تو را رها می کند؟ من بغض کردم و گفتم حالا که اسم مادرم را آوردی چشم قبول می کنم.

منبع: سایت فرارو به نقل از برنامه تلویزیونی شبکه استانی اصفهان

تاریخ درج مطلب: یکشنبه، ۶ فروردین، ۱۳۹۶ ۳:۳۵ ب.ظ

دسته بندی: خاطرات سیاسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *