روایت نویسنده دختر شینا از دیدار با رهبری

آن دیدار یکی از آن خاطرات خوش زندگی‌ام است که هیچ گاه فراموشش نمی‌کنم. واقعا آن ساعاتی که توی بیت رهبری بودیم جزو عمرم حساب نمی‌شود. به خلسه‌ای رسیده بودم که همه‌چیز دنیا برایم بی‌ارزش و کوچک بود. آن فضا انرژی عجیبی به من داده بود، طوری‌که در راه برگشت از آن دیدار عجیب، درون‌گرا شده بودم و قادر به صحبت نبودم. دوست داشتم در عالم رویا تمام آن اتفاقات را دوره کنم و دوباره ببینم. همه چیز خیلی ساده اما به شدت محترمانه و صمیمانه اتفاق افتاد. جملاتی که رهبر انقلاب درباره‌ی کتاب فرمودند برایم بسیار ارزشمند است. تصور این‌که ایشان کتاب دختر شینا را مطالعه نموده‌اند و در لحظاتی که من از سر وظیفه و عشق، این کتاب را نوشته‌ام شریک شده‌اند هنوز هم برایم غیرمنتظره و هیجان‌انگیز است چه برسد به این‌که ایشان چند بار بفرمایند بنده این کتاب را مطالعه کردم. انصافا کتاب خوبی است. هم ادبیات خوبی دارد، هم نویسنده، خوب به جزئیات پرداخته، و هم اینکه داستان جذابی دارد. بعد هم از مادران و همسران شهدا یاد کردند که در اجر و ثواب شهدای‌شان شریک هستند.
لذت‌بخش‌ترین نکته‌ی فرمایش ایشان به زبان آوردن نام قدم‌خیر محمدی کنعان و تجلیل از زحمات و سختی‌هایی بود که این مادر گرامی متقبل شده بودند. این یادآوری شایسته، به قدری دلچسب بود که حس می‌کردم خود قدم‌خیر خانم هم در جلسه حضور دارند و روح‌شان راضی و خشنود است.
این سفر حظ‌های دیگری هم برایم به همراه داشت. این مسأله مرا خوشحال می‌کرد که بعد از گذشت سال‌ها از شهادت سردارشهید حاج ستار ابراهیمی و فوت همسر ایشان، فرزندان‌شان به همراه خانواده و دختران شهید صمد ابراهیمی و خانواده‌ی ایشان و مادر شهید در آن جلسه حضور داشتند. «دختر شینا» باعث شد انگشتر رهبر انقلاب را به عنوان ارزشمندترین هدیه‌ی معنوی از ایشان به یادگار بگیریم.

راوی: بهناز ضرابی زاده

منبع: در گفتگو با پایگاه حوزه هنری

تاریخ درج مطلب: دوشنبه، ۱۶ اسفند، ۱۳۹۵ ۵:۲۶ ق.ظ

دسته بندی: خاطرات فرهنگی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *