روزی که علامه طباطبایی بدحال شد و به بیمارستان رفت!
آنچه میخوانید بخشی از گفتگوی خانم منصوره روزبه همسر علامه طباطبایی با خبرگزاری فارس است:
وقتی آقای قدوسی [داماد علامه طباطبایی] به شهادت رسید، علامه چطور مطلع شدند؟
-به حاج آقا [علامه طباطبایی] نگفتیم، اما خودشان فهمیدند. چهلم آقای قدوسی، ختم حاج آقا بود. 14 شهریور 1360 و 24 آبان ماه همان سال. ما حاج آقا را از دماوند یکسره به بیمارستان قلب آوردیم، چون اصلاً حالشان مساعد نبود. من رادیو را باز کرده بودم که خبر شهادت آقای قدوسی را اعلام کردند. همین که خبر را شنیدم، رادیو را خاموش کردم. حاج آقا همان روز از حال رفت و سریع به بیمارستان قلب تهران بردیم. یک هفته بیمارستان بودند. بعد ایشان را به قم منتقل کردیم. دکترها ممنوع الملاقاتشان کردند و گفتند از ایشان سوالاتی می کنند که برای مغزشان ضرر دارد.
یک روز ناهار مهمان داشتیم و من پیش مهمان نشسته بودم. یک خانمی بود به همراه دختر شهید قدوسی. یک وقت دیدم حاج آقا من را صدا زد! وقتی مهمان بود صدا نمی زد، خودم سر می زدم. رفتم دیدم از خواب بلند شدهاند و حال ندارند. قبا را عوضی پوشیده بودند و نمیتوانستند در بیاورند. من قبا را درآوردم و دوباره پوشاندم.
[irp] دوقلوهای شهید قدوسی تقریباً دو سالشان بود و خیلی به من علاقه داشتند. حاج آقا به من گفت: «به بچهها رحم کن و با بزرگترها مدارا.» سفارش این بچهها را به دخترشان که همسر آقای قدوسی بود هم کرده بودند. ما فهمیدیم که حاج آقا دو دفعه سفارش بچهها را کرده، میداند منتها نمیگوید. دخترش هم می گفت هر وقت من مشکی تنم بود، حاج آقا می گفت چرا مشکی پوشیدی؟ اما من دیگر می آمدم و او هم چیزی نمیگفت! خلاصه فهمیده بودند که آقای قدوسی را شهید کردند.
منبع: گفتگو با خبرگزاری فارس