سلام و خداحافظی یک روزنامه
روزنامه ایران نوشت: نیمه تیرماه 1378 روزنامه سلام، به مدت پنج سال توقیف شد و پس از پایان دوره محکومیت هم هرگز احیا نشد. بیست سال از آخرین روزهای انتشار این روزنامه مهم و تأثیرگذار در سالهای بعد انقلاب میگذرد. عباس عبدی از بنیانگذاران روزنامه سلام و سردبیر این جریده به پرسش «ایران» درباره اهمیت روزنامه سلام در حوزه رسانههای مکتوب ایرانی پاسخ داد.
«سلام» نخستین روزنامه اصلاحطلب بود، از نظر شما اهمیت تاریخی این روزنامه در فضای روزنامهنگاری ایران چیست؟
این نگاه اصلاحطلبانه پیش از انقلاب میان بسیاری از فعالان و نیروهای انقلابی وجود داشت و آنان را از دیگر نیروهایی که امروز اصولگرا نامیده میشوند متمایز می کرد؛ اما این تمایزها در سالهای اول انقلاب کمرنگ شد و عملاً به چشم نیامد. دلیل اصلی نشان داده نشدنش هم، رفتار سازمان مجاهدین خلق و دیگر مخالفان حکومت بود. آنها رو در روی حاکمیت قرار گرفتند و نیروهای دیگر با همه تفاوت های جدی که داشتند، طرف حکومت ایستادند؛ در نتیجه عملاً فرصت دیده شدن تمایزها میان نیروهای طرفدار حاکمیت فراهم نشد. زمان جنگ هم همه زیر پرچم جنگ حرکت کردند و تا وقتی امام بود این تمایزها به اندازه امروز برجسته نشد. هرچند این تفاوت ها از همان زمان در قالب انشعاب مجمع روحانیون از جامعه روحانیت و نیز رقابت انتخاباتی در دور دوم و سوم مجلس آشکار شده بود. بعد از امام و سپس با آمدن مرحوم هاشمی رفسنجانی در مصدر قدرت، جناح حاکم عملاً یکدست شد و جریانی از مجموعه نظام به حاشیه رانده شدند و صدایشان بازتابی نداشت و اگر آن وضع ادامه مییافت به تاریخ میپیوستند. تا اینکه روزنامه «سلام» توانست این صدا را بازتاب دهد و اجازه نداد، دیدگاههای این جریان زیر خاکستر تاریخی بماند و ارتباطش با جامعه قطع شود. از این نظر روزنامه سلام اهمیت تاریخی و سیاسی داشت. «سلام» در حوزه روزنامه نگاری هم نقشی بیبدیل ایفا کرد. آن دوره پنج روزنامه شبیه هم در میآمد و میشد گفت همه آنها در ذیل یک خط مشی تعیین شده بودند. روزنامه سلام با استقلال سیاسیاش توانست کمک کند تا روزنامهنگاری جایگاه مستقلاش از آن فضای بسته را پیدا کند. البته این نکته را هم بگویم که روزنامه «سلام» از جهتی برای روزنامهنگاری شاید منفی هم باشد. سلام با پشتوانه یک جریان سیاسی به میدان آمد و این پشتوانه جریان سیاسی خیلی مناسب روزنامهنگاری نیست؛ مناسب این است که روزنامه مستقل از نهادهای سیاسی عمل کند؛ اما نهاد روزنامهنگاری در آن موقع چنین جایگاهی پیدا نکرده بود و هنوز به این جایگاه مستقل دست نیافته و هم چنان روزنامهنگاری با پشتوانه جریانهای سیاسی به فعالیتش ادامه میدهد. روزنامه سلام به لحاظ آشتی دادن بخشی از جامعه با روزنامه اهمیت تاریخی داشت.
آیا میتوان روزنامهنگاری بعد انقلاب را به قبل و بعد از روزنامه «سلام» تقسیم کرد؟
تقسیمبندی دوره روزنامهنگاری بر مبنای فعالیت یک روزنامه، امری قراردادی است. روزنامهنگاری انقلاب را میتوان به دورههای مختلف تقسیم کرد؛ اما آن تقسیمبندی قطعاً منحصر به فعالیت روزنامه «سلام» نیست. ما میتوانیم سه چهار دوره روزنامهنگاری بعد از انقلاب اسلامی در نظر بگیریم و روزنامه «سلام» معرف یک دوره از این چهار دوره میتواند باشد. مثلاً دوره اول روزنامهنگاری بعد از انقلاب، در فاصله سالهای 1357 تا 1359 است که دهها و صدها نشریه منتشر می شد و حساب و کتابی هم نداشت و این ناشی از آن فضای پرتنش جامعه بود. بعد از آن با فضای بسته مواجه شدیم. از سال 69 دوره دیگر شروع شد؛ در آغاز آن دوره «گلآقا» منتشر شد، بعد «سلام» بود و نشریههای دیگر هم آمدند. میتوانیم تقسیمبندیهای دیگری هم داشته باشیم مثلاً دورهای که با انتشار «همشهری» شکل گرفت و آن روزنامه تحولی در فرم و محتوا را رقم زد و نگاه دیگری به مسائل داشت. همین روزنامه «ایران» هم به نوعی تحولی در عرصه مطبوعات بود. بعد هم «نشریههای دوم خردادی» آمدند. من شخصاً چنین خودشیفتگی ندارم که بگویم روزنامه نگاری را به قبل و بعد از «سلام» تقسیم کنیم. ولی اگر چند دوره را در تاریخ روزنامه نگاری ۴۰ سال اخیر منظور داریم حتماً یک دوره آن با «سلام» آغاز میشود.
منبع: روزنامه ایران، شماره 6822، سه شنبه 1397/4/19