کارآفرینی امام موسی صدر برای دختران لبنانی

امام موسی صدر برای ایجاد کار، از بین بردن فقر و بالا بردن سطح اجتماعی و مالی محرومان لبنان به خصوص شیعیان شهرهای جنوب طرح ها و ایده های مختلفی را اجرا کرد. یکی از کارهای مهم او اجرای طرحی برای تغییر وضعیت ناگوار دختران شیعه جنوب لبنان بود که ایده ایجاد کارگاه قالیبافی در مدرسه صنعتی جبل عامل و آموزش قالیبافی به دختران به همین منظور مطرح شد.
امام صدر برای تحقق بخشیدن به این ایده از دوستان ایرانی اش که در این حوزه مهارت داشتند کمک گرفت. عباس بنی کاظمی، سید مهدی حائری، جعفر متشکر و علی اکبر ترسلی از افرادی بودند که پیشنهاد امام موسی صدر برای ایجاد کارگاه قالیبافی در مدرسه جبل عامل را پذیرفتند و هر کدام به شکلی در تحقق این ایده نقش داشتند.
به مناسبت ششم مرداد، روز «کارآفرینی و آموزش فنی و حرفه ای» طرح امام موسی صدر برای ایجاد کارگاه قالیبافی در جنوب لبنان را با مراجعه به خاطراتی که به همت گروه تاریخ شفاهی موسسه امام موسی صدر گردآوری شده است، مرور می کنیم.

 ابتکار امام موسی صدر برای کم کردن هزینه مواد کارگاه قالیبافی

روایت عباس بنی کاظمیbanikazemi.9555

عباس بنی کاظمی، استاد کار قالیبافی است که در سال ۱۳۵۰ با پیشنهاد امام موسی صدر برای ایجاد کارگاه قالیبافی در لبنان مواجه می شود و قول همکاری می دهد. او درباره چگونگی این ماجرا می گوید: «در سفری که امام موسی صدر در سال ۱۳۵۰ برای سخنرانی در مراسم میلاد حضرت علی(ع) به کاشان آمده بود، یک روز ناهار در منزل پدرم درباره وضعیت لبنان توضیحاتی دادند و از اینکه دختران لبنانی بیکار هستند، ناراحت بودند. برنامه‌ای داشتند برای آموزش قالیبافی و نیاز به همکاری داشتند و همان شب من به ایشان قول همکاری دادم.»
بنی کاظمی درباره شروع کار می گوید: «خرداد ۱۳۵۱ با چند نفر از افرادی که به این کار آشنا بودند با وسایل ابتدایی کار به لبنان سفر کردیم. در ابتدا دستگاه‌های چوبی کوچکی بردیم و دکتر چمران با دیدن آنها الگو گرفت و دستگاه‌های آهنی در مدرسۀ صنعتی درست کرد که ما هم بعد از آن از دستگاه‌های آهنی استفاده می کنیم. نقشه هایی هم که استفاده می کردیم همه ایرانی بودند. با افرادی که از ایران برده بودیم به دختران نوجوان هفده یا هجده ساله آموزش دادیم و آنها هم خیلی زود آماده کار شدند. این کار منبع درآمد خوبی برای آنها بود.»
استادکار کاشانی درباره ابتکار امام موسی صدر برای کم کردن هزینه تهیه مواد اولیه توضیح می دهد: «در ابتدا انتقال مواد اولیه خیلی هزینه بر بود و امام موسی صدر پیشنهاد دادند که بهتر است رئیس جمهور از کارگاه دیدار کند. ظرف یک هفته طرح پرچم لبنان را آماده کردیم و طراح حاشیه فرش هم دکتر چمران بود و وقتی که سلیمان فرنجیه، رئیس‌جمهور لبنان برای بازدید به کارگاه آمد همانجا جلوی خودشان فرش آماده را از دار جدا کردیم و به ایشان هدیه دادیم.
همین اقدام باعث شد که سلیمان فرنجیه بعد از بازدید از کارگاه دستور داد که برای ورود اجناس نیازی به پرداخت گمرک نیست. پس از آن کارگاه های دیگری فعال شد که تا سیصد دستگاه رسید ولی متأسفانه با حملات اسرائیل تعدادی از این کارگاه ها ویران شد.»
 
نگرانی امام صدر برای وضعیت نابسامان دختران شیعه
روایت سید مهدی حائریhaeri.9555
 
سید مهدی حائری از تجار قدیمی است که با خانواده امام موسی صدر و خود او در قم روابط خانوادگی و دوستانه داشته است. او در سفرهای تجاری که به سوریه و لبنان داشته با دغدغه امام صدر برای ایجاد کار و آموزش مهارت به دختران شیعه و پیشنهاد او برای احداث کارگاه قالیبافی مواجه می شود.
حائری در این باره می گوید: «در یک سفر ایشان فرمودند که ما مشکلی داریم که شما باید حل کنید. و آن مشکل قصه شیعه و مخصوصا دخترهایی است که در صور بودند. در خدمت ایشان سفری به صور رفتیم در آنجا با عده‌ای آشنا شدیم در مدرسه‌ای که امام برای ایتام داشتند، البته ایتام پسر. شخصی را به من معرفی کردند و گفتند که ایشان حاج مصطفی (چمران) و سرپرست این مدرسه است. آدم بسیار متواضع و خوبی بود. امام به من گفتند ما اینجا پسرها و بچه‌های یتیم را سرپرستی می‌کنیم دخترها را نمی‌توانیم و جایی برایشان نداریم، ولی وضعشان خیلی نابسامان است، در خانه مسیحی‌ها می‌روند به عنوان کارگر و خدمتگزار، مورد اهانت واقع می‌شوند و این برای شیعه خیلی سرشکستگی است و مخصوصا برای مسلمان‌ها و ما فکر کردیم که در اینجا یک کارگاه قالیبافی راه بیندازیم و این دخترها را بگذاریم سر کار که آنجا نروند و لازمۀ این کار این است که لوازم اولیه را از ایران بیاوریم و این هم کار شماست.»
او درباره روند ایجاد کارگاه ها توضیح می دهد: «کارگاه‌ها برقرار شد و آقای صدر به من گفت، فرش هم بفرست مثلا یک فرش سه در چهار کاشان که اینها ببینند فرش بافته شده چه جور است. من هم یک فرش سه در چهار فرستادم و کار را شروع کردند و مشغول کار شدند. از کاشان هم یکی دو نفر به عنوان استاد رفتند. همه لوازم کارگاه را با هواپیما می‌فرستادم و بعضی‌ها را که هواپیما قبول نمی‌کرد مثل کارگاه ها که چوب داشت از طریق بغداد و راه زمینی می‌فرستادم.»
 
همه مواد کارگاه قالیبافی را از ایران می فرستادیم
روایت علی اکبر ترسلیtarasoli.9555

علی اکبر ترسلی که به کار قالیبافی در کاشان، تهران و شهرهای دیگر مشغول بود با پیغام آیت الله سید رضا صدر، برادر امام موسی صدر از طرح امام برای ایجاد کارگاه قالیبافی مطلع می شود. او برای اجرایی شدن این طرح کمک می کند اما به طور حضوری در کارگاه های لبنان نقشی نداشته است. ترسلی درباره کارهایی که در این رابطه انجام داده، می گوید: «قالی بافی ابعاد مختلفی دارد، تهیه مواد اولیه و دار و بعد چله کشی و کسی که به این کار وارد باشد. آقای جعفر متشکر کارگزار ما در تهران بود که با او صحبت کردیم و قرار شد به همراه همسرش برای اجرای کار به لبنان برود. ما هم از تهران چله و نخ و پشم و رنگ و نقشه و هر چه که لازم بود به آنجا می فرستادیم. پشم خام را می‌گرفتیم و به کارخانه رنگرزی مرحوم عمویم در کاشان می فرستادیم که رنگ کنند و خیلی روی این موارد دقت می کردیم. یک قیچی مخصوصی هم بود که در قالی بافی کاشان استفاده می شد از همان ها هم برای لبنان فرستادیم.»

برای برپایی کارگاه قالیبافی ۶ سال در لبنان بودیم
روایت جعفر متشکر motshaker.9555
جعفر متشکر یکی دیگر از افرادی است که در روند احداث کارگاه قالیبافی در مدرسه جبل عامل لبنان نقش داشته است. او که از ۱۷ سالگی به کار فرش بافی مشغول بوده درباره چگونگی پیوستنش به پروژه کارگاه قالیبافی می گوید: «حاج اکبر ترسلی، بچه کاشان بود و در سرای بوعلی تهران فرش فروشی داشت. ایشان به من گفت که آقای صدر از لبنان تشریف آوردند و آنجا می‌خواهند فعالیت فرش‌بافی راه‌اندازی کنند شما حاضری بروی؟ من گفتم اشکال ندارد. همان روز بعدازظهر ما را معرفی کردند به حاج آقا رضا صدر، برادر امام موسی صدر و با ایشان صحبت کردیم. فردای آن روز با خود امام موسی صدر ملاقات و صحبت کردیم. یک سری سؤال از ما کرد و گفت که من در لبنان می‌خواهم فعالیت فرش بافی راه‌اندازی کنم و نیرویی ببرم که در آنجا مشکلاتی نداشته باشد. من هم گفتم، اتفاقا خانمم استاد کار فرش است و خودم هم در کارهای نصب و نظارت هستم.»
او درباره روند کار احداث کارگاه می گوید: «وقتی به لبنان رفتیم برای حدود سی تخته فرش قالیچه که بخواهیم ببافیم مواد اولیه از اینجا بردیم، یعنی چند نقشه قالی با مقداری خامه قالی که همان نخ قالی است و مقداری کرک و پشم. خب فرش بافی نیاز به دار قالی و امکانات دارد که وقتی ما آنجا روی کاغذ ترسیم کردیم، خود آقای چمران برای ما امکانات و دستگاه جوشکاری آماده کرد.»
متشکر در توضیح علت راه‌اندازی کارگاه قالیبافی در جنوب لبنان می دهد: «دخترهای جنوب لبنان و اطراف صور که به بیروت می‌آمند به عنوان صانعه (کارگر خانه) از آنها استفاده می شد و برای این دخترها مشکلات بعدی به وجود می‌آمد. امام موسی صدر از این مسئله رنج می‌برد و برای اینکه دخترهایی که نیاز به کار دارند از این مسئله نجات پیدا کنند، تصمیم گرفت که کارگاه قالیبافی را راه‌اندازی کند. من یادم است که آن زمان وقتی به ایشان می‌گفتم به اینها چطوری پول بدهیم و چطوری مزد بدهیم؟ گفت: شما کاری نداشته باشید که اینها چقدر کار می‌کنند در حدی به اینها پول بدهید که احتیاج اینها برطرف شود.»
او درباره روند کار عنوان می کند: «کارگاه مرکزی که در مدرسۀ جبل عامل راه‌اندازی کرده بودیم در حدود ۴۰ الی ۵۰ متر بود و ۳۰ دار قالی داشت. دخترها با سرویس از روستا به کارگاه می‌آمدند و آموزش کافی می‌دیدند. بعد در روستای خودشان کارگاه راه‌اندازی می‌کردیم و مرتب هم به این کارگاه‌ها سرکشی می‌کردیم و هر نیازی داشتند برایشان برطرف می‌کردیم. خیلی ‌ها هم که می‌خواستند دار را در خانه‌هایشان نصب می‌کردیم و نیازی نبود که کارگاه بیایند در همان خانه‌هایشان این کارگاه را به اتمام می‌رساندند و اگر مزدی نیازی داشتند برایشان برطرف می‌کردیم.
شش سال و خورده‌ای در لبنان بودیم که حدود هزار و پانصد نفر را در این مدت آموزش دادیم. ما کارهای نصب، آماده‌سازی و نظارت را انجام می‌دادیم و همسرم آموزش می داد. نحوۀ آموزش ما با ایران فرق داشت و دخترها آموزش کامل می‌دیدند، یعنی روش کارمان طوری بود که از ابتدا تا انتهای کار را بیاموزند و دیگر نیازی به کسی نباشد. وقتی کارگاه را برایشان نصب می‌کردیم تا آخر خودشان انجام می دادند و فقط نظراتش با ما بود.»
تاریخ درج مطلب: چهارشنبه، ۶ مرداد، ۱۳۹۵ ۹:۰۰ ق.ظ

دسته بندی: خاطرات اجتماعی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *