ماجرای مخالفت ارتشی ها با ادغام وزارتخانه های سپاه و دفاع
ساعت هفت و نیم صبح به مجلس رسیدم. در گزارشها مسأله چین در صدر است. قبل از شروع جلسه علنی، به نمایندگان گفتم نظرشان را درباره انجمنهای دوستی پارلمانی با پارلمانهای متقاضی بدهند. تا ساعت نه و نیم صبح در جلسه ماندم. به دفترم رفتم.
آقای [غلامعباس] زائری [نماینده بندرعباس] آمد. از برخورد [آقای احمد خرم] استاندار هرمزگان با آقای [عباس] عباسی [نماینده بندرعباس] شکایت کرد. بحث مجلس درباره طرح ادغام وزارتخانههای دفاع و سپاه بود.
ظهر آقایان [مظفر] جراحی [مدیر عامل شرکت ملی گاز] و [محمد جواد] ایروانی [وزیر امور اقتصادی و دارایی] آمدند. درباره امکانات صدور گاز به شوروی توضیحاتی دادند و درباره کیفیت قیمت گذاری و شرایط دیگر مشورت کردند. عصر آقای [ابولفضل] حسن بیگی نماینده دامغان آمد. حوادث مربوط به دانشگاه رسول اکرم (ص) را گفت که منجر به بازداشت آقای منصوری شده. گفتم مصلحت نیست او را در بازداشت نگهدارند. برای راه اندازی دانشگاه استمداد کرد و مقداری از جناح بندیهای داخل مجلس گفت.
آقای رهنما سفیر سابقمان در لهستان آمد و خواستار سمت مناسب در وزارت خارجه بود. گفتم هر پستی پیشنهاد کردند، بپذیرد و کار کند.
به جلسه یکشنبه نمایندگان رفتم. درباره ترجیح ادغام وزارتخانههای سپاه و دفاع با آنها صحبت کردم و خبردادم که اخیراً فرماندهان ارتش به امام نامه نوشتهاند که امام مانع ادغام شوند. امام جواب دادهاند که این مسائل به آقای هاشمی مربوط است. به دفترم برگشتم.
آقای [محمدعلی] ایازی از قم آمد. پیشرفت کار کلید قرآن را گزارش داد و استمداد کرد. آقای [منوچهرکلیمی] نیکروز نماینده کلیمیان آمد. برای تعطیلی روز شنبه مدارس کلیمیها [= یهودیها] و تسهیل در دادن پاسپورت سفر استمداد کرد. مدعی است مقامات امنیتی برای سفر خارج از کشور یهودیها سخت گیری میکنند.
تا ساعت هشت ونیم صبح در دفترم کار کردم. آیتالله خامنهای آمدند. مدتی با هم درباره اصلاح قانون اساسی و مسائل اجرایی و رهبری مذاکره کردیم. شب دیر وقت به خانه آمدم.
منبع: کارنامه و خاطرات آیتالله هاشمی رفسنجانی در سال 1368، بازسازی و سازندگی، نشر معارف انقلاب، خاطره روز 31 اردیبهشت