ماجرای سهامدار نساجی که سهمش را به جبهه داد

خاطره روز 05 بهمن سال 1366

ساعت پنج و نیم صبح بیدار شدم. ساعت هشت و نیم برای شرکت در شورای عالی پشتیبانی جنگ به دفتر آقای خامنه‌ای رفتم. تا ظهر آنجا بودم. چند مصوبه داشتیم. تا ساعت چهار به استراحت و خواندن گزارش‌ها گذشت.
آقای [غلامعباس] زائری آمد. از تغییر رئیس بنیاد شهید هرمزگان ناراضی بود. مدعی است اقدام خطی بوده و خانواده‌های شهدا مخالفند و در مقابل مسئول جدید که تحت فشار امام جمعه آمده مقاومت می‌کنند.
عصر [حسن عابدی جعفری] وزیر بازرگانی آمد. گزارشی از وضع کار داد و برای تسهیل امور و مسائلی که با کمیسیون اصل 90 دارند، مشورت و استمداد کرد. تصمیم گرفته است با اصناف بیشتر کار کند. در گذشته آنها را نمی‌پذیرفت.
آقای فتح الله صوفی آمد و سهام کارخانه نساجی‌اش را برای کمک به جنگ آورد. گفتم بفروشد و به حساب 55 بریزد. پیشنهادی در خصوص ایجاد راه‌های آبی در کشور داشت. چند نفر از کارکنان روابط عمومی مجلس آمدند. از کارپردازی و سرپرست ادارات کل گله داشتند و مدعی بودند که آنها خطی عمل می‌کنند.

منبع: کارنامه و خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی سال ۱۳۶۶، دفاع و سیاست، دفتر نشر معارف انقلاب، خاطره روز 5 بهمن

تاریخ درج مطلب: پنجشنبه، ۵ بهمن، ۱۳۹۶ ۱۰:۴۸ ب.ظ

دسته بندی: خاطرات شهدا و دفاع مقدس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *