مردی که امین حرفه اش بود.

حمید قزوینی روزنامه نگار و محقق تاریخ شفاهی در کانال تلگرام اش نوشت: درگذشت دکتر «محمد امین قانعی راد» استاد دانشگاه، پژوهشگر و جامعه شناس برجسته، برای آنان که او را می‌شناختند غمبار و تاسف آور بود.
او را از اوایل دهه هفتاد شمسی که خبرنگاری تازه ‌کار بودم؛ می‌شناختم. آن روزها گاهی مقاله‌ای به روزنامه «جهان اسلام» می‌داد و یا در شورای سردبیری حضور می‌یافت تا درباره وضعیت جامعه ایرانی و آینده آن گپ و گفتی با دوستان داشته باشد. رفت و آمد او فرصتی مغتنم برای تحریریه بود.
اواخر دهه هفتاد در روزنامه «حیات نو» مسئولیت گروه اندیشه را برعهده گرفت که در کار خود بسیار جدی و منضبط هم بود. اما به دلیل پاره‌ای مشکلات، این دوران چندان طولانی نشد.
بعدها چند بار در پژوهشکده تاریخ اسلام و یا در محافل دیگر او را می‌دیدم. همیشه با لطف و بزرگواری که صفت نیکان است برخورد می‌کرد و مشورت‌های کارشناسانه خود را بی‌دریغ اهدا می‌نمود. از آن دست جامعه شناسانی بود که با متن جامعه ارتباط مستقیم داشت و برای عمومی شدن این رشته تلاش زیادی کرد و گوهر تلاش علمی خود را قربانی منافع و یا خوشایند این و آن نکرد. در حقیقت به مسمّای نامش «امینِ» حرفه‌اش بود.
در ماه‌های اخیر با آنکه از حاد شدن بیماری‌اش خبر داشت اما با روحیه‌ای مثال زدنی آن را نادیده می‌گرفت و فعالیت علمی و پژوهشی خود را ادامه می‌داد.
اواسط دهه هفتاد که مدیریت «بیمارستان شهید هاشمی‌نژاد» را برعهده داشت و هنوز از «وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی» به «وزارت علوم» منتقل نشده بود، یک روز برای کاری به دیدنش رفتم. رفتارش با زیردستان و همکارانش سرشار از احترام و ادب بود. همان روز درباره مدیریت مراکز درمانی و مسائل مرتبط با آن مطالبی گفت که در نوع خود جالب و بیانگر نگاه چند بعدی او بود. شاید به همین دلیل وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی تمایلی به رفتن او از این وزارتخانه نداشت و بر تداوم حضورش در این وزارتخانه اصرار می‌ورزید.
دربیان نظراتش شجاعت و اعتماد به نفس بالایی به خرج می‌داد اما دچار غرور و خود بزرگ بینی نمی‌شد. ایران و مردم آن را دوست داشت و همیشه نگران آن بود. تاریخ و ظرائف آن را می‌شناخت و از آن در جامعه شناسی به خوبی بهره می‌برد. به معنی واقعی کلمه عالم بود و زیست عالمانه داشت، از همان‌ها که معصومین معتقدند خلاء وجود آنان هیچگاه پُر نمی‌شود.
کتاب‌هایی نوشت که هر یک اهمیتی فراوان دارد. کتاب‌هایی مثل: «مشارکت سیاسی و اجتماعی نخبگان»، «زوال پدرسالاری؛ فروپاشی خانواده یا ظهور خانواده مدنی؟»، « تبارشناسی عقلانیت مدرن، قرائتی پست مدرن از اندیشه شریعتی»، « نخبگان دانش: مشارکت یا مهاجرت؟»، «جامعه شناسی کنشگران علمی در ایران»، «پیمایش علم و جامعه: تجربه جهانی و اجرای نسخه ایرانی» و آثار مختلف دیگر.
یادش گرامی و روحش شاد.

تاریخ درج مطلب: یکشنبه، ۲۷ خرداد، ۱۳۹۷ ۱۲:۴۶ ق.ظ

دسته بندی: خاطرات علم، صنعت و فناوری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *