ناگفته‌های جنگ 33 روزه؛ یک گروه 35 نفره یگان جاودان را شکست داد/ کشف‌فرستنده‎جاسوسی ضربه مهلک به اسرائیل بود!

حمید داودآبادی با حضور در غرفه رجانیوز در هجدهمین نمایشگاه بین‌المللی مطبوعات در پاسخ به سؤالی در مورد شرایط فلسطین و لبنان و برخی مسائل انحرافی و مرزبندی‌های شیعه و سنی که برای تضعیف مقاومت از جمله سنی بودن اعضای حماس مطرح می‌شود، گفت: اتفاق‌های زیادی به‌ویژه در طول 10 سال گذشته در فلسطین افتاد که در داخل کشور به اندازه کافی به آن‌ها توجه نشد.
وی با یادآوری عقب‌نشینی رژیم صهیونیستی از لبنان در سال 79 گفت: صهیونیست‌ها در این مرحله، تئوری “اسرائیل بزرگ” را به “اسرائیل قوی” تبدیل کرد، یعنی اگر ما در خانه خود باشیم و آنجا را قوی کنیم، خیلی بهتر است از اینکه اسرائیل را بزرگ کنیم.
داودآبادی با بیان اینکه “رویش نسل جدید فلسطین و مقاومت نیز از همین‌جا آغاز شد”، ادامه داد: وقتی اسرائیل از لبنان فرار کرد، سید حسن نصرالله از “آقا” سؤال کرد که ما چه بکنیم،‌ آیا اسلحه ها را زمین بگذاریم و وارد کار سیاسی شویم یا برای آزادی فلسطین وارد عمل شویم.
وی افزود: آقا فرمودند تازه کار شما شروع شده است و من به شما مژده می دهم که مدت زمان آزادی فلسطین کمتر از مدت زمان آزادی لبنان خواهد بود.
این نویسنده و پژوهشگر مقاومت با یادآوری آغاز انتفاضه جدید فلسطین دو ماه بعد از این بیانات، اظهار داشت: این انتفاضه کاملاً با موارد قبل در تاریخ فلسطین تفاوت داشت، به‌طوری که اغلب نیروهای پای کار آن، از 15 سال تا 25 سال سن داشتند، یعنی همه جوان بودند و عکس سید حسن نصرالله و پرچم حزب الله را به‌عنوان علم در دست گرفته بودند.
وی در توضیح پیام این حرکت بزرگ گفت: اینها یعنی می گویند پدران ما که سلفی بودند، به ما ربطی ندارد و پرچم حزب الله را در دست می گیرند. در همان زمان نشان داد که در غزه یک تابلوی دو سه متری از امام خمینی در دست اینها بود که یک اتفاق بزرگ بود، چون تا قبل از آن، سابقه نداشت که عکس امام در راهپیمایی‌های‌شان دیده شود.
داودآبادی اضافه کرد: با دیدن این نشانه‌ها، اسرائیل بر فشارها افزود، چون از یک طرف با سقوط مواجه شده بود، چراکه در تئوری‌های خودشان هست که با اولین شکستی که اسرائیل بخورد، سقوط صهیونیسم شروع می شود، بنابراین، در حالی که قرار بود در عرض دو ماه از لبنان عقب نشینی کنند، 24 ساعته میدان را خالی کردند.
وی با این عقب‌نشینی را اولین سقوط اسرائیل دانست که سرعت و عمق صدای آن در ایران به‌خوبی شنیده نشد ولی خود صهیونیست‌ها متوجه ماجرا شدند.
نویسنده کتاب پاره‌های پولاد، شکست دوم رژیم صهیونیستی را در سال 2006 و جنگ 33 روزه عنوان کرد و ادامه داد: در این جنگ، اسرائیل که چهارمین ارتش دنیا محسوب می‌شود، از یک حزب خارجی با چند هزار رزمنده شکست خورد.
وی همچنین گفت: مثلاً تیپ ویژه گولانی که آمد در دشت بنت جبیل با تانک های مرکاوا عملیات کند، در محاصره حزب الله افتاد. یک یگان ارتش اسرائیل که تا آن زمان 38 سال بود که به آن، یگان جاودان می گفتند، چون یک مجروح و کشته هم در جنگ‌های‎شان نداده بود، به کمک تیپ گولانی آمد و آنجا تلفات داد، تانک‌های مرکاوا هم یکی پس از دیگری نابود شدند که اینها در تاریخ اسرائیل بی سابقه بود.


داودآبادی با یادآوری مصاحبه خود با حجت‌الاسلام والمسلمین دری نجف‌آبادی حدود چهار سال قبل از جنگ 33 روزه در زمینه ساخت سی‌دی امام روح‌الله (به کارگردانی محمد دبوق) گفت: از آقای درّی پرسیدم که فکر می کنید تکلیف اسرائیل چه می شود و چه باید کرد که گفت بروید دعا کنید که شارون بمیرد، گفتم خوب شارون یک نفر است اما یک اسرائیل و یک ارتش بزرگ اسرائیل وجود دارد، گفت شما نمی دانید که اگر شارون بمیرد، کمر اسرائیل می شکند و سقوط اسرائیل شروع می شود.
نویسنده کتاب پاره‌های پولاد ادامه داد: این تئوری را صهیونیست‌ها در آموزه‌های دینی خود دارند که مردی شبیه شارون اگر بمیرد، سقوط آن‌ها شتاب می‌گیرد و برای همین است که شارون را نگه داشته‌اند و مدام می گویند زنده است، چون اگر بگویند مُرد، از نظر روحی روانی ضربه می خورند.
وی در مورد نقطه ضعف‌های رژیم صهیونیستی در جنگ 33 روزه بیان داشت: بزرگ‌ترین نقطه ضعف اسرائیل این بود که سران آن، نظامی نبودند. نخست وزیر اولمرت بود و رئیس جمهورشان پرز که اصلاً سربازی نرفته است، در حالی که شارون کسی بود که اگر یک مرکاوا مورد هدف قرار می گرفت، اجازه نمی‌داد که مرکاوای دوم جلو بیاید.
داودآبادی افزود: جالب است که در دشت بنت جبیل، تیپ یگان جاودان از 35 نفر از بچه‌های حزب‌الله شکست خورد، یعنی اسرائیلی که فکر می کرد یک یگان عظیمی دورش را گرفته و از آن حفاظ می‌کند، 35 نفر با آن جنگیدند و شکستش دادند که این نیز ضربه شدیدی برای آنها بود.
وی، ضربه بعدی به اسرائیل را در جنگ 22 روزه غزه عنوان و اضافه کرد: هم زمان این جنگ کمتر بود و هم اینکه اسرائیل در خانه خود از به‌اصطلاح اتاق مجاور خود، یعنی غزه شکست خورد که کاملاً نیز محاصره است و یک گروه شدیداً محدود هستند.
داودآبادی در مورد موشک‌هایی که حماس به سمت سرزمین‌های اشغالی پرتاب می‌کرد، بیان داشت: ما می گفتیم حماس روزانه تعداد زیادی موشک می‌زند، در حالی که موشک‎های حماس همین خمپاره 60 و 82 هایی است که عکس‌های آن را شما هم زدید، سر لوله را می‌بستند و در آن خرج می‎گذاشتند که وقتی به زمین اصابت می کند، یک چاله ک.چک درست می کند و قابل مقایسه با یکی از موشک های اسرائیل نیست اما همین موشک‌ها، اسرائیل را زمین گیر کرد.
وی افزود: اسرائیل 22 روز ادعا کرد که من غزه را می گیرم اما شکست خورد. رئیس دافوس آمریکا نکته زیبایی دارد که پیروزی دشمن ما این نیست که جایی را از ما بگیرد، بلکه این است که نگذارد ما به اهداف خود دست پیدا کنیم، وزیر دفاع اسرائیل می گوید که “در لبنان هزار نقطه را شناسایی کرده بودیم، همه اینها را بمباران کردیم ولی دیدیم که ضربه ای به حزب الله وارد نشده است”، این یعنی غزه و لبنان پیروز شدند.
این نویسنده و پژوهشگر مقاومت با بیان اینکه صهیونیست‌ها متوجه شیب سقوط خود شده‌اند، گفت: در این شرایط، طرح مسائل شیعه و سنی در قضیه فلسطین کاملاً‌ انحرافی است.
وی با یادآوری اینکه موضوع محوری و اصلی “مقاومت” است، اظهار داشت: دو سال پیش در همین تهران شعار “نه غزه نه لبنان” سر دادند که جواب نداد، در سوریه هم “لا حزب الله لا ایران” گفتند اما توجه نداشتند که مقاومت ناموس و خط قرمز مردم سوریه است، یعنی وقتی آن‌ها آمدند، این شعار را دادند، مردم فهمیدند که اگر شما اینها را نمی‌خواهید، پس اسرائیل را می خواهید و از همین جا بود که در سوریه نیز شکست خوردند.
داودآبادی در پاسخ به سؤالی در مورد شرایط سیاسی لبنان گفت: کاش سیاستمداران ما از سید حسن نصرالله، سیاست را یاد می گرفتند، در طول تاریخ لبنان، یک بار نمی بینید بعد از آن جلساتی که امام موسی صدر با مسیحیان می گذاشت، وحدت سیاسی و نظامی مشترک شکل گرفته باشد، به‌طوری که سید حسن نصرالله همه گروه‌ها حتی مسیحیان مارونی که دشمن شیعه هستند، سنی ها و دروزی ها را که عامل انگلیس هستند، زیر چتر خود گرفت و همه آن‌ها از میشل عون و جنبلاط و دیگران، رهبری وی را پذیرفتند که این، یکی از پیروزی‌هایی بود که در دل شکست به‌دست آمد.
وی با بیان اینکه “اسرائیل برای زدن ایران باید از دست لبنان راحت شود”، اضافه کرد: برای اینکه از دست لبنان راحت شود، باید جنگ داخلی ایجاد کند اما هر درگیری‌ای که درست کردند، سید حسن نصرالله تدبیر و مکرشان را برملا کرد، حتی خواستند درگیری‌ها را به مرز فلسطین و اردوگاه انصار الاسلام در طرابلس بکشانند اما سید حسن نصرالله تدبیر کرد.
نویسنده کتاب پاره‌های پولاد با یادآوری یکی دیگر از تدابیر دبیرکل حزب‌الله لبنان در روی کار آوردن نجیب میقاتی گفت: در ماجرای انتخاب نخست‌وزیر هیچ‌کس فکر نمی کرد که سید حسن نصرالله میقاتی را انتخاب کند و همه منتظر انتخاب “عمر کرامی” بودند که فرد خنثایی است اما یک‌باره از دل جریان 14 مارس نجیب میقاتی را رو کرد.
وی ادامه داد: همه‌ی این تدبیرها در حالی است که سید حسن نصرالله سر آخر می‌گوید که من سرباز آقا هستم و همه‌ی این سرمایه را در خدمت انقلاب اسلامی قرار می‌دهد که کاش سیاستمداران ما نیز در مقابله با دشمن بیرونی از سید حسن نصرالله یاد بگیرند اما متأسفانه این خلأ دیده می شود.
داودآبادی در پاسخ به این سؤال که آیا برآوردی از احتمال جنگ جدید رژیم صهیونیستی علیه لبنان وجود دارد، گفت: اکنون از جنگ خبری نیست، چون به ماه‌های بارانی نزدیک می‌شویم، اسرائیل برای جنگ آماده نمی شود، زیرا مناطق لبنان گِل‌های چسبنده دارد و ارتش اسرائیل هم چون کلاسیک حمله می‌کند، از جاده عبور نمی‌کند، بلکه مجبور است از دشت خیام و بیابان‎ها به پیش بیاید اما بارندگی دشمن تانک است.
وی در مورد توانمندی‌های فنی حزب‌الله لبنان به یک نمونه اشاره کرد و گفت: عاشورای سال گذشته در نبتیه لبنان بودیم که صدای انفجار شدیدی آمد، بعداً تلویزیون المنار فیلمی منتشر کرد که جزئیات تکان دهنده‌ای از توانایی‌های حزب‌الله را نشان داد.
نویسنده کتاب پاره‌های پولاد ادامه داد: در جریان جنگ سال 2006 (33 روزه) وقتی اسرائیل در اطراف بعلبک عملیات هلی برن می‌کرد، یک فرستنده قوی در ارتفاعات دره بقاع کار گذاشته بودند که یک فرستنده بزرگ و قوی نیز در وسط دریا، آن را رله (هدایت و پشتیبانی) می کرد.
وی، کار این فرستنده را شنود کل خطوط تلفن‌های ثابت و همراه از ترکیه تا قبرس، لبنان و سوریه عنوان کرد و گفت: در فیلمی که المنار پخش کرد، نیروهای حزب‌الله رفتند و دستگاه فرستنده را برداشتند و اعلام کردند که ما این فرستنده را کشف کردیم.
داودآبادی نکته جالب این فیلم را نشان دادن نشستن برف روی فرستنده عنوان کرد که اشاره به کشف فرستنده مدت‌ها قبل از اعلام آن داشت، افزود: این فیلم به سیستم اطلاعاتی اسرائیل ضربه مهلکی وارد کرد، چرا که معنایش این بود که حزب الله این سیستم را از مدت‌ها قبل شناسایی کرده و تا به‌حال ما را سرکار گذاشته و اطلاعات سوخته می‌داده است، چه بسا اطلاعاتی نیز که هواپیماهای ام‌کا بدون سرنشین در موضوع رفیق حریری می گرفتند، همه آنها از طریق این سیستم بوده است.
وی در پایان بیان داشت: جالب است این سیستم به صورتی بود که به طور خودکار اگر انسان به آن نزدیک شود، منفجر می‎شد اما حزب‏ الله از آن استفاده کرد و جالب است خود آنها نتوانستند آن را منفجر کنند و حزب الله آن را تحویل ارتش داد.

منبع: رجانیوز

تاریخ درج مطلب: شنبه، ۷ آبان، ۱۳۹۰ ۴:۳۵ ب.ظ

دسته بندی: خاطرات سیاسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *