ناگفته هایی از ماجرای ردصلاحیت سید حسن خمینی؛ چه کسی عامل اصلی ردصلاحیت نوه امام بود؟

در پی سخنان اخیر آیت الله مومن یکی از فقهای شورای نگهبان مبنی بر عدم تایید اجتهاد حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی توسط مراجع عظام تقلید، حجت الاسلام و المسلمین سید سراج الدین موسوی از اعضای دفتر امام خمینی، پاسخی به آیت الله محمد مومن منتشر کرد که در آن به ناگفته هایی از ماجرای ردصلاحیت سیدحسن خمینی اشاره کرد.
متن پاسخ حجت الاسلام و المسلمین سید سراج الدین موسوی بدین شرح است:
امروز خبرگزارى فارس مصاحبه اى را با آیت الله مومن منتشر کرد که این عضو شوراى نگهبان در پاسخ به اصرار خبرنگار این مجموعه درباره صلاحیت یادگار امام در انتخابات خبرگان مطالبى را بیان کرده بودند. به عنوان کسی که در آن ایام مسایل را دنبال مى کردم لازم است نکاتى را با ایشان در میان بگذارم. البته لازم است اشاره کنم که روزهاى بعد از انتخابات خبرگان برادر گرامى جناب حجه الاسلام و المسلمین انصارى نامه اى را درباره آنچه در آن روزها گذشت نگاشته بود و از بسیارى نکات پشت پرده سخن به میان آورده بود ولى یادگار امام به خاطر آرامش جامعه از انتشار آن ممانعت کردند و اى کاش این روزها این نامه منتشر شود تا حقایق امور بهتر روشن شود.
آقاى مؤمن مى گویند که کسى از مراجع صلاحیت یادگار امام را تأیید نکرده بود. جا دارد از ایشان بپرسیم اگر از تعداد زیادى از بزرگان حوزه هاى علمیه که بر صلاحیت علمى یادگار امام اصرار کردند بگذریم ، آیا آیت الله العظمى شبیرى زنجانى و آیت الله العظمی جوادی آملی و آیت الله العظمى موسوى اردبیلى و آیت الله العظمى صانعى را شما مرجع نمى دانید؟ آیت الله سید على محقق که در حوزه هاى علمیه به تقوى و علمیت کم نظیر مشهور است و سال ها استاد یادگار امام بوده است و در نوشته اى محکم و کم نظیر به توانایی علمى یادگار امام و اجتهاد قاطع ایشان شهادت دادند، آیا این نمى توانست مورد اعتماد شوراى نگهبان قرار گیرد؟ آیا شهادت صریح رییس استفائات دفتر امام و مسئول استفائات رهبر انقلاب حضرت آیت الله سید جعفر کریمى ارزش توجه نداشت؟ آیا شهادت و تأیید صریح بزرگانى از قبیل آیت الله العظمی محفوظى که به عنوان وصى آیت الله العظمى بهجت شناخته مى شوند از ارزش لازم برخوردار نبود؟ آیا تأیید اجتهاد یادگار امام در مراتب بالاى آن در نامه آیت الله العظمى راستى کاشانى نمى توانست مورد عنایت قرار گیرد؟ آیا تأکید امثال حضرات آیات امینى، صانعى، مقتدایی، فیض گیلانى، موسوى بجنوردى و فاضل لنکرانى کافى نیست؟ آیا شوراى نگهبان خود را ملزم به رعایت فرمایش آیت الله العظمى وحید خراسانى نمى داند؟ آیا تماس هاى مکرر حضرات آیات عظام جوادى آملى و صافى گلپایگانى براى احراز شوراى نگهبان کافى نیست؟ به نظرم عواملى مانع توجه حضرت آقاى مؤمن شده است، و الّا ایشان به این راحتى نسبت به ده ها شهادت و تأییدیه تجاهل نمى کردند.
جناب آقاى مؤمن!
مگر ماه هاى قبل از انتخابات آیت الله امینى با شما تماس نگرفتند و شما شخصاً نگفتید صلاحیت علمى یادگار امام را از نوشته هاى ایشان قبول دارید؟ آیا آیت الله یزدى از اعضاى شوراى نگهبان بارها تأکید نکردند که سید حسن خمینى را به سبب مقاله اى که چندین سال قبل درباره شبهه عباییه نوشته است مجتهد مى دانند؟
جناب آقاى مؤمن!
آیا شما به آیت الله امینى نفرمودید یادگار امام حتماً به حکم اولیه شوراى نگهبان اعتراض کند چون من مسئول امتحانات هستم و در مرحله بازنگرى تأیید مى کنم؟
حضرت آیت الله!
اگر جنابعالى نمى توانید از شهادت این بزرگان به احراز صلاحیت دست یابید، چرا ده ها نفر را در همین دوره بدون امتحان پذیرفتید؟ چرا حضرات آقایان اعرافى، شاه آبادى، سعیدى، ناصرى، رییسى، علم الهدى و ده ها تن که نام آنها همان روزها به صراحت معلوم گردید بدون حضور در امتحان و بدون هیچ گواهى لازم از مراجع تقلید، توانستند از دالان احراز صلاحیت شوراى نگهبان عبور کنند؟
حضرت آقاى مؤمن!
من مطمئن هستم جنابعالى بهتر از هر کسی مى دانید که یادگار مظلوم امام از صلاحیت علمى و سیاسی لازم برخوردار است و بهتر از هر کس مى دانید چه کسى در شوراى نگهبان مانع بررسی این صلاحیت شد و حتى نگذاشت در شب آخر درباره ایشان رأى گیرى صورت پذیرد.
در این باره نکات دیگرى و سخنان کسانى را به یاد دارم که از زبان شخص ایشان و دیگر اعضاى شوراى نگهبان مطالبى را شنیده اند که شاید در آینده مورد اشاره قرار دادم. هر چند معتقدم مردم شریف با راى معنا دار خود در انتخابات خبرگان تهران از حق یادگار امام صیانت کردند و قاطعانه از حرمت امام بزرگوار دفاع کردند و صلاحیت فرزند ایشان را به احراز رساندند.
در اینجا فقط به همین جمله یادگار دیگر امام حجت الاسلام و المسلمین سید على خمینى که سال گذشته در قائم شهر ایراد شد اشاره مى کنم که گفتند «اگر بحث امتحان است، آیت الله مومن گفتند امتحان لازم نیست. نمی خواهم تک تک آقایان را اسم ببرم، اما همه مى دانند علت رد صلاحیت ایشان امتحان نبود و آقایان شاهرودی، مومن و آیت الله یزدی گفتند مسأله، امتحان نبود!»
حضرت آیت الله
اگر نمى توانید در مقابل برخى جریانات، موارد را آنگونه که بوده بگویید؛ خواهش مى کنم با سکوت مثل گذشته از کنار موضوع بگذرید. اعدلوا هو اقرب للتقوى

منبع: پایگاه جماران

تاریخ درج مطلب: شنبه، ۲۵ شهریور، ۱۳۹۶ ۳:۵۴ ب.ظ

دسته بندی: خاطرات سیاسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *