ناگفته های حاکم شرع خوزستان از دیدار با آیت الله منتظری درباره اعدامهای 67!
آنچه میخوانید بخشی از گفتگوی احمدی شاهرودی حاکم شرع وقت خوزستان با خبرگزاری تسنیم است:
شما در زمان ضربه سال ۶۷ به منافقین و کشف توطئه آشوب آنها در زندان، حاکم شرع کل خوزستان بودید. سال گذشته نواری از اظهارات آیتالله منتظری منتشر شد که در آن نوار به شخص شما اشاره شده بود و در واقع استنادات آقای منتظری علیه ضربه ۶۷ صحبتهای شماست. برخی معتقدند شما در آن برهه پیش مرحوم منتظری رفتید و گزارش غیرواقع از آن ماجرا دادید که اگر اتفاق نمیافتاد، این حاشیهسازیها هم صورت نمیگرفت. نظر شما چیست؟
من این اظهاراتی که برخی افراد درباره بنده میکنند درست نمیدانم؛ اینها اشتباه میکنند. ما در همان سال ۶۷ (تاریخ دقیق آن را نمیدانم) نیمه شبی بود که مدیرکل اطلاعات و دادستانی وقت آمدند و به من نامهای را دادند که در آن نامه حکمی از امام بود مبنی بر برخورد با منافقین. متن نامه این بود آنهایی که پافشاری سر موضع دارند، محکوم به اعدام هستند که تشخیص آن به عهده رای اکثریت هیئت سه نفره یعنی دادستان، حاکم شرع و مدیرکل اطلاعات است.
شما ملاحظه میکنید نظر امام درباره افرادی که پافشاری بر سر موضع دارند.. این حکم امام بود و تشخیص مصداق با حداکثر اعضای هیئت ۳ نفره بود. یعنی ما باید با افراد صحبت میکردیم و می دیدیم همچنان بر سر موضع هستند یا خیر. در روزهای پس از صدور آن حکم ما اقدام به رسیدگیها بر اساس حکم امام کردیم. اختلاف نظرهایی میان اعضای هیئت ۳ نفره بود که طبیعی هم به نظر میرسید و وجود داشت. مثلا فردی از هیئت ۳ نفره اعتقاد داشت فلانی پافشاری بر سر موضع دارد من میگفتم نه اینگونه نیست. لذا با یکدیگر صحبت و بحث میکردیم و هرسه نفر باید متقاعد میشدیم که پافشاری دارد یا نه چون باید هرسه نفر پای حکم را امضا میکردیم.
بعد از حدود ۲ ماه از صدور حکم رفتم خدمت مرحوم آیتالله منتظری و به ایشان گفتم حاج آقا ما در خوزستان این چنین مواردی داریم که مثلا محکومان میگویند ما در لفظ منافقین را رد میکنیم ولی مکتوب نمیکنیم. آیا پافشاری سر موضع باید حساب کرد یا خیر؟ آیا اینها مصداق پافشاری سر موضع است؟ خلاصه پیشنهاد دادم که خوب بود حضرت امام هیئتی را مشخص میکردند که ملاک پافشاری سر موضع و معنای آن چیست.
تا این حرف را زدم دیدم آیتالله منتظری از جا بلند شد و نامهای به من نشان داد که همان نامه معروف به امام درباره اعدامها بود و گفت اصلا من حکم امام را قبول ندارم. پس ببینید ایشان قبل از اینکه من پیشش برم آماده بوده است. من تاثیری در موضع آیتالله منتظری نداشتم.
بعد از اظهارات آیتالله منتظری من گفتم “حاج آقا ولی فقیه حضرت امام است و ما تابع حکم ایشان هستیم”. گفت پیشنهاد تو، پیشنهاد خوبی است. من شما را میفرستم خدمت امام و شما این پیشنهاد را به امام بگو. بنابراین اینکه میگویند من باعث شدم آقای منتظری آن نامه را به امام بنویسد اصلا و ابدا درست نیست.
آقای منتظری در آن نوار معروف اشاره به شما میکند و میگوید که شما نزد امام خمینی میروید و محمد علی انصاری، از اعضای دفتر امام، به شما میگوید: “حق نداری با امام حرف بزنی. فقط دست امام را میبوسی. مطالبی را که داری بنویس، عصری احمد آقا میآید بده به احمد آقا.” این ادعای مرحوم آقای منتظری درست است؟
خیر؛ آقای انصاری به دلیل حال نامساعد امام به من گفتند که ما امروز وقت ملاقات نداریم. حاج احمدآقا هم کاری برایشان پیش آمده و معذرتخواهی کرد و رفته است. شما چون از راه دور میآیید و قرار قبلی داشتید، میتوانید برای عرض سلام و دستبوسی خدمت امام برسید ولی در این باره با ایشان صحبت نکنید و فقط جهت احوالپرسی به خدمت ایشان برسید. حتی به من گفتند “ببین میر حسین موسوی را که نخست وزیر بود هم به دلیل حال نامساعد امام راه ندادیم”.
راست هم میگفت. موسوی آنجا بود و گفت بگذارید لااقل برای دستبوسی خدمت امام برسم اما چون ملاقات نبود، اجازه ندادند.
پس یعنی این ادعا درست نیست که شما نمیخواستند امام را ملاقات کنید؟
بله؛ میرحسین موسوی را که نخست وزیر بود، بنده خودم دیدم که به دلیل حال نامساعد امام راهش ندادند لذا بحث اجازه ندادن و راه ندادن نبود. گفتند فردا بیا و حاج احمد آقا را ببین. من فردای آن روز با حاج احمد آن موضوع را مطرح کرده بودم که آقای منتظری ناراحت شده بود و گفته بود “بنا نبوده است که شما موضوع را با حاج احمد در میان بگذارید و وقتی گفتند با سید احمد مطرح کن باید ول میکردی و میآمدی!”
شما این حرف مرحوم منتظری را قبول داشتید که گفت “باید ول میکردی و میآمدی”؟
خیر؛ من فردا رفتم و با سید احمد مطرح کردم و مسائل را گفتم.
این واقعه که گفتید نشان نمیدهد که مرحوم منتظری تحت تاثیر برخی اطرافیان خود بوده است؟
من قبل از این جریان هیچ ارتباطی با مرحوم منتظری نداشتم. به هر حال آقای منتظری به حاج احمد سوءظن داشت و میگفت که حاج احمد آقا مسبب تمامی این احکام است و خود او نمیآید خودش را محکوم کند و از این حرفها.
یکی دیگر از مسائلی که درباره ضربه سال ۶۷ از سوی آقای منتظری و برخی جریانات همسو با ایشان همچون نهضت آزادی ادعا میشود این است که نامه امام به خط حاج احمدآقا است و یا حضرت امام تحت تاثیرحاج احمدآقا این حکم را دادهاند.
این شبهه آن زمان اصلاً برای ما مطرح نبود. امضای امام بود و ما با توجه به امضای امام پای آن حکم، به پروندهها با قاطعیت رسیدگی میکردیم.
منبع: گفتگو با خبرگزاری تسنیم