نگاه رضاشاه و محمدرضا به دانشجو
حمید قزوینی، محقق و نویسنده تاریخ شفاهی به مناسبت روز دانشجو نوشت: دانشجو، از جمله پدیدههایی است که حاکمان، حتی پیش از تاسیس دانشگاه در ایران، نسبت به رویکرد سیاسی آن نگران بودند. مهندس مهدی بازرگان از اولین دانشجویان اعزامی به اروپا در این زمینه میگوید: «سال ۱۳۰۶ زمانی که ما را به خارج اعزام میکردند، تمامی محصلین را به کاخ سعدآباد بردند و رضا شاه برای ما سخنرانی کرد، در آن جلسه گفت من شما را به مملکتی اعزام میکنم که جمهوری است و نظام آنها با نظام ما متفاوت و مخالف است. شما نباید نظام سیاسی آنها را برای ما بیاورید؛ بلکه صنعت و آداب آنها را یاد بگیرید.» (ایران فردا، شماره ۷۱، ص ۵۷)
پنجاه سال بعد، فرزند او محمد رضا پهلوی که نسبت به مطالبات سیاسی دانشجویان معترض بود، از گسترش دانشگاهها و افزایش تعداد دانشجویان انتقاد کرد و دانشجویان را متهم به نارساییهای روحی و روانی نمود که به اعتراض و فزون طلبی روی آوردند. (پاسخ به تاریخ ص۱۸۶)
این نگاه نشان میدهد پهلویها با آنکه سعی در ساختن جامعهای مدرن داشتند، تا چه اندازه نسبت به دانشگاه بدبین بودند. آنها دانشگاه را نهادی صرفاً حکومتی و در چارچوب برنامههای رژیم میدانستند که خروجی آن باید در خدمت همان اهداف میبود.
خطای راهبردی آنها این بود که نمیدانستند انسانها موجوداتی آزاد و تحول پذیرند که نظام فکریشان با رشد دانش و کسب معرفت، تغییر کرده و مطالبات جدیدی خواهند داشت. اصرار بر اندیشیدن در چارچوبی خاص و پرهیز از مطالبات صنفی و سیاسی، با زیست دانشجویی سازگار نیست.