وقتی شهید بهشتی در اوج مبارزات انقلابی به آموزش و پرورش رفت!

سید محمد خاتمی میگوید: در آن بحبوحه مسایل مختلف و بگومگوها و اختلافات میان جریانات سیاسی، پیدایش گرایشهای چریکی، نهضتی که امام در رأسش بودند، مسائل زندانها، دربه‌دری‌ها، و موضوعات دیگری که به اصطلاح گاهی دامان آقای بهشتی را هم کم‌وبیش می‌گرفت و برایشان محدودیتهایی ایجاد می‌کرد. این نکته که آقای بهشتی به این فکر می‌کند که به جایی برود که کماً و کیفاً می‌تواند بیشترین تأثیر را بر جامعه داشته باشد و نسلی که در حال پرورش یافتن است را مورد توجه قرار دهد و سازمان کتب درسی از دورۀ راهنمایی تا دورۀ دبیرستان را دگرگون کند، به نظر من یک انقلاب بزرگ بود؛ انقلاب آرام و بی صدا، انقلاب سفید اما نه از جنس انقلاب سفید شاه.
فکر نمی‌کنم شما به یاد بیاورید! ما کتب تعلیمات دینی یا علوم اجتماعی یا سایر مسائلی که به نحوی با دین مرتبط بود را می‌خواندیم، ولی واقعاً اگر ما را از دین دل زده نمی‌کرد، هیچ جذابیتی هم برای ما نداشت. ایشان در آن زمان تیمهای قوی از افراد برجسته نظیر شهید باهنر و آقای گل زاده غفوری و امثالهم را دور هم جمع کردند و این کار را به سامان رساندند. اتفاقاً من در جلساتی که قبل از رفتن به آلمان با ایشان داشتم، به دفعات در همان دفتر ایشان در آموزش و پرورش ملاقاتشان کردم. چند مرتبه‌ای هم در منزل خودشان با ایشان صحبت کردم و از نزدیک در جریان این حرکت بزرگی که ایشان آغازگر آن بودند قرار گرفتم. این واقعاً یک تحول عظیم بود و هوشمندی ایشان را ببینید که می‌دانستند باید “کجا اثر بگذاریم؟” و “چگونه تحول ایجاد کنیم؟”
شما مطمئن باشید بخش قابل‌توجهی از افرادی که از نسل‌های مختلف بعد از پیروزی انقلاب در عرصه‌های گوناگون جبهه و جهاد و مدیریت کشور نقش آفریدند، تربیت‌شده همان کتابهای درسی بودند که آقای بهشتی ساماندهی کردند و البته کارهای دیگری که ایشان به یادگار گذاشتند.

منبع: در گفتگو با پایگاه نشر آثار و اندیشه های شهید بهشتی

تاریخ درج مطلب: یکشنبه، ۳۰ مهر، ۱۳۹۶ ۵:۰۷ ق.ظ

دسته بندی: خاطرات مذهبی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *