پاسخ مجدد مهاجرانی به حسین مظفر

به گزارش انصاف نیوز، وزیر ارشاد دولت اول اصلاحات، در پاسخ مجدد به وزیر آموزش و پرورش همان دولت در وبلاگ خود نوشت: «آقای مظفر، به مصداق پری رو تاب مستوری ندارد … به پاسخ کوتاهم، که تنها خواسته‌ام شاهدان جلسه ی ملاقات با مقام رهبری، و یا دفتر رهبری شهادت دهند که اظهارات آقای مظفر خلاف و بلکه کذب محض است؛ آشفته شده اند و از کم سوادی و بی استعدادی و بی حافظگی شان رنجیده اند. بسیار خوب … همین بوده و هست، بسیاری همانند ایشان زمام مراد را بر کف گرفته اند و اهل دانش و فضل بر کنار مانده‌اند. منتها ایشان دروغ های تازه ای هم نسبت داده اند. جرمی جدید برایم تراشیده اند، از جمله فرموده اند: «دست‌بوسی سلاطین جور». مرا متهم کرده اند که به دست بوسی سلاطین جور رفته ام.
یکم: اگر ایشان و قبیله ی ایشان سندی دارند که اینجانب دست سلطان جوری را بوسیده ام، کدام سلطان و کی و کجا؟ لطف کنند و منتشر نمایند.
دوم: اینجانب در دوران مسوولیت حتا دست آیت‌الله خامنه ای را هیچگاه نبوسیده ام. خوب است به خاطره ای اشاره کنم:
آخرین جلسه ی دیدار دولت جناب آقای هاشمی رفسنجانی، در هفته ی آخر مرداد ماه سال ۱۳۷۶، با مقام رهبری بود. ما همگی بر زمین نشسته بودیم. از سمت راست آقا، آقایان هاشمی رفسنجانی، مرحوم دکتر حبیبی و برخی وزرا در ردیف بودند. منهم در کنج نشسته بودم. وقتی صحبت مقام رهبری تمام شد. اعلام شد که ایشان به عنوان هدیه به اعضا دولت قرآنی را هدیه خواهند کرد. میز کوچک پایه ی بلندی کنار دست ایشان قرار دادند. از سه زاویه دوربین ها آمده شدند. وزیران تک تک می‌رفتند و قرآن را از دست مبارک ایشان می‌گرفتند. دست ایشان را می‌بوسیدند و بر جای خود بر می‌گشتند. رفتم قرآن را گرفتم؛ قرآن را بوسیدم و بر جای خود بازگشتم … آقای مهندس ترکان هم همین رفتار را داشت!
شب تلویزیون فیلم دیدار و مراسم هدیه ی قرآن و دست بوسی را کامل نشان داد. در روز رای اعتماد دولت جناب آقای خاتمی، خانم فیاض بخش، نماینده محترم تهران پیش من آمدند و گفتند: می‌خواهم به عنوان مخالف شما صحبت کنم. شما به ولایت فقیه و آقا اعتقاد کامل ندارید و دست ایشان را نبوسیدید. برای ایشان توضیح دادم که دست بوسی یک رسم اسلامی نیست! در اصول کافی بابی هست تحت عنوان: باب تقبیل مومن، در آنجا از پیامبر عظیم الشان اسلام روایت شده است که مومنان پیشانی یک دیگر را ببوسند و از دست بوسی پرهیز کنند. حتا اشاره کرده اند که، همان دست دادن، و فشردن گرم. با محبت دست – مصافحه – به معنای تقبیل است.
حال برادر انقلابی عصبانی! بنده وقتی دست مقام رهبری را نبوسیده ام چطور ممکن است دست دیگری را ببوسم؟ و اما، از حسن اتفاق پادشاه سعودی سال ها پیش اعلام کرد که کسی نبایست دست ایشان را ببوسد! دیدید آقای مظفر! این تیر تازه ی شما هم مثل تیرهای پایان عمر بخت النصر چگونه کمانه کرد و بر سینه اش نشست … داستان اسراییل را هم اگر لازم شد در آینده برایتان می‌نویسم! عجالتا می‌توانید مصاحبه ام با بی بی سی شصت دقیقه و نیز برنامه پرگار را ببینید. اگر حقیقتا اندکی سواد و استعداد و حافظه داشتید، مرا متهم به طرفداری از اسراییل نمی کردید.

تاریخ درج مطلب: سه شنبه، ۶ خرداد، ۱۳۹۳ ۸:۳۷ ب.ظ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *