چرا سردار سپه حارث تعزیه را چوب زد و مردم او را تشویق کردند؟

رسول جعفریان در یادداشتی تلگرامی منتشر کرد:
عین السلطنه نوشته است؛
دسته‏ جات بزرگ که اسب و یدک داشتند همه از سمت توپخانه آمده مى‏گذشتند و مى‏رفتند بازار. یکى از این دسته ‏جات طفلان مسلم درست کرده بودند. یک مرد که نتراشیده نخراشیده هم زره و کلاه‏خود نموده و شمشیر و سپر هیکل نموده حارث شده بود. چند ترکه دست گرفته و طفلان مسلم را چوب‏کارى مى‏کرد. جلوى سردار سپه چوبها را شدیدتر نواخت. یک‏مرتبه سردار از تخت به زیر آمد و به سمت آقاى حارث روان شد. حارث به گمان این‏که جایزه خواهد گرفت و از این چوب‏کارى سردار خوشش آمده بنا کرد شدیدتر زدن که سردار رسید. طناب اطفال را از دست حارث گرفته و بچه ‏ها را آزاد نمود و آن‏وقت همان چوبها را گرفته و بنا کرد حارث را چوب زدن.
صداى زنها از هرسمت بلند شد قربان دستت برویم، قربان چوب زدنت برویم. پس از چوب‏کارى رفت و به‏ جاى خود‌ جلوس کرد. خدایار خان و محمود آقا خان هم به جاهاى خود.

منبع: کانال تلگرام رسول جعفریان، @jafarian1964

تاریخ درج مطلب: چهارشنبه، ۱۲ مهر، ۱۳۹۶ ۳:۳۲ ب.ظ

دسته بندی: خاطرات تاریخ معاصر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *