داستان یک عکس با کمی لرزش دست از جنگ
حبیب احمدزاده، رزمنده و نویسنده دفاع مقدس: این عکس را من گرفتم از لحظه انفجار اطاقک یک آسانسور که دیدگاه
بیشتر بخوانیدحبیب احمدزاده، رزمنده و نویسنده دفاع مقدس: این عکس را من گرفتم از لحظه انفجار اطاقک یک آسانسور که دیدگاه
بیشتر بخوانیدسردار حاج قاسم سلیمانی، خطاب به مادران شهدا: وقتی شما مادرها نبودید و بچههایتان در خون دست و پا میزدند،
بیشتر بخوانیدحاج قاسم سلیمانی بعد از بازدید از مراحل تولید فیلم سینمایی 23 نفر، در گفتگو با خبرنگاران، خاطراتی شنیدنی از
بیشتر بخوانیدپرویز پرستویی، بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینمای ایران، در برنامه شب خاطره (6 دی 1380) یکی از راویان بود. او
بیشتر بخوانیدمحسن رفیق دوست در کتاب خاطراتش، برای تاریخ می گویم، می نویسد: خدا ابو عمار [یاسر عرفات] را بیامرزد. با
بیشتر بخوانیدمحسن رفیق دوست اولین وزیر سپاه در کابینه میرحسین موسوی در کتاب خاطراتش می نویسد: زمانی که گورباچف در شوروی
بیشتر بخوانیدمینا نظامی، از امدادگران و پرستاران سال های دفاع مقدس، در نودوششمین برنامه شب خاطره (1 شهریور 1380) خاطره ای
بیشتر بخوانیدهادی صدقی از جانبازان دفاع مقدس به تازگی در کتابی به نام ایستاده ام خاطرات دوران انقلاب و جنگ خود
بیشتر بخوانیدجعفر شیرعلی نیا: سال 61 که بهارش با آزادی خرمشهر همراه بود برای ایرانیها بسیار شیرین آغاز شد. ایران برای
بیشتر بخوانیدمریم کاتبی از امدادرسانی به مجروحان انقلاب تا جنگ کرمانشاه و عملیات مرصاد نخستینبار که شنید باید برود کردستان با
بیشتر بخوانید