یک شهید یک خاطره؛ آن ظهر گرم تابستانی

همراه حسن برای درو رفته بودیم سرِ زمین؛ ولی کارمان تا شب طول کشید و مجبور شدیم دیروقت بخوابیم. وقتی

بیشتر بخوانید