“تو عاقبت بخیر شدی، دعا کن خمینی هم عاقبتش بخیر بشه”
سیدابوالفضل کاظمی، راوی کتاب کوچه نقاشها و از مشدی های دوران جنگ روایت میکند:
گاز تاریخ یازدهم آبان ماه سال ۱۳۴۲ که طیب اعدام شد سالها گذشت تا اینکه روز 12 بهمن امام به ایران آمد. 14 بهمن بود که شهید مهدی عراقی، محمد بروجردی را صدا کرد و گفت: «محمد بعد از نماز راه بیافتید میرویم شاه عبدالعظیم» آن موقع در ستاد اجرایی حضرت امام، محمد فرمانده ما بود. حدود 14 نفر بودیم 3 تا ماشین شدیم رفتیم شاه عبدالعظیم. اما نمیدانستیم برای چی، پیاده که شدیم گفت: «شما پنج نفر بروید باغ طوطی، شما پنج تا بروید باغچه علی خان، ما هم اینجاییم» هرچه میپرسیدیم جریان چیه؟ میگفت شما کارتان نباشد. ساعت 11 دیدیم امام(ره)، داداش آیتالله صانعی – حاج شیخ حسن صانعی -، حاج اسدالله صفا، حاج احمد خمینی، شهید محمود نوری، آقای خلخالی، قاسم نوری، شهید لاجوردی همه با هم آمدند. نگو امام(ره) میخواست بیاید شاه عبدالعظیم برای زیارت. بعد از زیارت، شهید مهدی عراقی من را صدا کرد، گفت: «قبر طیب کجاست؟» گفتم؛ تو باغچه علی خان برو جلو. تا رسیدیم گفتم اینجاست. امام(ره) آمد بالای سرش نشست یک حمد خواند یک جملهای هم گفت. ما فردا دور حاج مهدی عراقی جمع شدیم گفتیم که امام چی گفت؟ گفت: «امام گفت تو عاقبت بخیر شدی، دعا کن خمینی هم عاقبتش بخیر بشه» امام آن موقع سفارش کرد که علما و طلاب قم، نجف و مشهد سه شبانه روز برای طیب نماز بخوانند و مقداری هم برایش رد مظالم داد.»
منبع: