در عملیات والفجر مقدماتی آمار اشتباه به امام داده بودند؟
جعفر شیرعلی نیا در بخشی از یادداشت تلگرامی خود که با عنوان “یادداشت خداحافظی” منتشر کرده می نویسد: عملیات والفجر مقدماتی در بهمن61 یکی از تلخترین شکستهای ایران در جنگ هشتساله بود. جاییکه بسیاری از جوانهای سرزمین عزیزم مظلومانه در دشتهای فکه و اطراف آن به شهادت رسیدند. بنا بود پس از آزادی خرمشهر، بصره را تهدید کنیم و تا ساحل شطالعرب پیش برویم و بالاسر بصره باشیم تا دست برتر را داشته باشیم. در عملیات رمضان شکست سختی خوردیم و نشد. حالا زمستان سال61 به سمت العماره حمله میکردیم و حتی گویا به فکر ایجاد حکومت اسلامی در العماره هم بودیم. نام عملیات را والفجر انتخاب کردیم و وعدههای بسیاری برای پیروزیاش دادیم. اما وقتی شکست خورد نامش به والفجر مقدماتی تغییر کرد و تا پایان جنگ در جبهههای مختلف تا والفجر 10 هم انجام دادیم.
…
روز 21 بهمن61 امام خمینی در سخنرانیاش درباره جنگ به تبلیغات دشمن اشاره کرد و گفت که دشمن میگوید: «در این نبرد آخر گاهی میگویند هفتهزار، گاهی میگویند پانزدههزار، ما از ایرانیان را -یعنی از این سپاهیان ایران را – کشتیم و از بین بردیم، بیش از چهارهزار ما نفرستادیم در جبههها»(صحیفه امام، جلد 17، ص 312)
چه کسی به امام گزارش داده که در والفجر مقدماتی ما 4000 نفر نیرو بیشتر وارد نکردهایم درحالیکه به استناد سایت مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، این عملیات با این استعداد انجام گرفت: 129 گردان پیاده، 11 گردان زرهی، 7 گردان مکانیزه و 7 گردان توپخانه از سپاه و 4 گردان پیاده و 7 گردان زرهی، 6 گردان مکانیزه و 16 گردان توپخانه از ارتش. به گزارش خبرگزاری ایسنا و خبرگزاری مهر به نقل از مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه آمار تلفات بدینصورت است:«501 تن از نیروهای خودی شهید، 7313 تن زخمی و 3116 تن مفقود شدند.»
اگر این آسیبشناسیها الان انجام نگیرد در آینده مضحکه تاریخ میشویم اما ممکن است اگر الان مطرح شود جوابی درخور پیدا کند. درسها و تجربیات جنگ باید منتقل شود و این درسها با شعار منتقل نمیشود. من نمیگویم همه گزارشهایی که به امام داده میشد غیرواقعی بود اما اگر جایی چنین اتفاقی افتاده باید موشکافی و نقد شود تا چنین خطایی در آینده اتفاق نیفتد.
مهدی کیانی از فرماندهان سپاه در جنگ، درباره عملیات رمضان میگوید: «وقتى همراه فرماندهان خدمت امام خمینى در جماران رسیدیم، تمام مطالب بهخوبى و تمام و کمال خدمت امام عرضه نشد.» او به یک نکته بسیار مهم و اساسی اشاره میکند؛ «در یکى از دیدارها که خدمت امام خمینى رسیدم آقامحسن گزارشى حماسى به امام داد. من گفتم حماسىگفتن کار ماست. آقامحسن باید بر محور عقلانیت به امام گزارش بدهد تا ماهیت کار معلوم شود. باید آقامحسن مشکلات جنگ را طرح کند همانطور که به ما مشکلات را گوشزد میکند، به امام هم همینگونه گزارش دهید. اگر حقایق و کاستی ها را امام نداند، دولت و نظام اجرایى کمک نمیکنند و امام هم دلیلى براى دستور به آنها نخواهد دید.» (کتاب یک شهر، یک جهانآرا)
درباره عملیات والفجر مقدماتی هاشمی معتقد بود: «یکی از مواردی که از امام مخفی کرده بودند، گزارش از تلفات عملیات والفجر مقدماتی بود.» میگوید آن زمان فرمانده نبود اما؛ «با اطلاعاتی که معمولاً از جاهای مختلف میگرفتم، متوجه شدم که تلفات ما واقعاً وحشتناک بود. تا جایی که تا آخر رسماً گفته نشد آمار تلفات انسانی ما در شهادت، جانبازی و اسارت چقدر بود.» (در مصاحبه با نگارنده، 94)
شهدای پاکی که خالصانه همهچیزشان را فدای دین و وطنشان کردهاند از مقدسترینها نزد من هستند اما بنا نیست مدیریت جنگ، این فداکاریهای مقدس را سپری در مقابل نقد و پرسش قرار دهد.
منبع: کانال تلگرام جعفر شیرعلی نیا، @jafarshiralinia