اگر شما این رفتار را بکنید، پس با خود اینها که همین رفتارها را میکردند چه فرقی دارید؟
موقعی که دسته دسته مردم سران رژیم شاه را دستگیر و به مدرسه رفاه میآورند و در آنجا زندانی میکردند، آقای رجائی حفاظت از این زندانیان را به عهده من گذاشته بود. در بین این زندانیان سربازی بود که تیر به ساق پای راست او اصابت کرده و استخوان آن را شکسته بود. این سرباز طی یک درگیری شدید توسط دوستان خودش دستگیر و به مدرسه رفاه آورده شد. به دلیل اینکه دیده بودند او چند نفر را هدف قرار داده و کشته است، با او بد رفتاری شده و در جای نامناسبی نگه داشتند. صبح روز 21 بهمن آقای رجائی به من گفت: «میخواهم بازدیدی از افرادی که تازه دستگیر شدهاند داشته باشم.» همه جا از جمله آن زیرزمینی را که آن سرباز در آن زندانی بود به او نشان دادم. تا وضع این سرباز را دیدند، برخورد شدیدی با من کردند که این چه وضع نگهداری اسیر و زندانی است. چرا شما اینها را در اینجا که مناسب نیست، نگه داشتهاید. بعضی از دوستان از عملکرد و جنایات آن سرباز صحبت کردند که جلو چشم ما چند نفر را کشته است و اصلاً بیخود ما او را زنده نگه داشتهایم و باید همان جا او را میکشتیم. آقای رجائی برخورد تندی با آنها کرد و گفت: «اگر شما این رفتار را بکنید، پس با خود اینها که همین رفتارها را میکردند چه فرقی دارید؟» و ادامه داد: «نیروهای امنیتی و ساواک شاه هم همین کارها را میکردند که ما با آنها دشمن شدیم و شما بدون اینکه بدانید دارید همان برخوردهای اینها را با خودشان میکنید.» بعد گفت: «این اسیر است و دادگاه انقلاب به کار او رسیدگی میکند، چرا با او رفتار بد میکنید؟» بعد به من گفت: «اینجا مناسب زندان نیست.» سپس خودش چند خانه در اطراف مدرسه تعیین کرد و چون مرتب زندانی جدید میآمد، این زندانیها را به آن نقاط انتقال دادیم.
این برخورد اخلاقی آقای رجائی در آن شرایط حساسی که هنوز انقلاب پیروز نشده بود، برای ما خیلی جالب بود.
راوی: محمد حسین رفیعی طاری
منبع: خبرگزاری ایبنا
زندگی ورفتار شهید رجایی مانند رفتار در حکومت عدل علی /ع/ بود کسی که در کمال سادگی زندگی میکرد شهادت او بدس ت دشمنان نشانه بزرگواری او و خانواده ایشان است .
عجب انسانهایی و عجب سیاستمدارانی خوش بحال مردمی که چنین مسئولینی دارند