نویسنده: خاطره نگار

به خاطرم هست، 3-4 روز بعد از جریان آقای منتظری که ایشان از قائم‏ مقامی کنار رفتند، پیش امام نشستم

یک خاطره شیرین دارم و یک خاطره تلخ. خاطره شیرینم برمی‌گردد به دوران جنگ. 3 ماه بیشتر نبود که ازدواج

هرچند من پس از انقلاب بیشتر به کارهایی اجرایی مشغول بوده‌ام اما طبابت همیشه علاقه اولم بوده و هست. در

دوست پزشکی دارم که استادی با شهرت جهانی در رشته‌ی تخصصی خود است. به من می‌گفت: «من یک آرزو دارم

محمدرضا سرشار در سایت شخصی خود؛ خاطره‌ای از دیدار رضا میرکریمی -نویسنده و کارگردان سینما – با رهبر انقلاب را

دکتر حسین قریب فرزند دکتر محمد قریب از روزگاری می گوید که پدرش علی رغم میل باطنی و تنها به

اجازه دهید تا برایتان قضیه‌ای را نقل کنم که تا کنون در جایی منعکس نشده است. مرحوم پدرم اصرار داشتند،

سال گذشته و در آخرین سفری که آقاجون به اروپا داشتند، من و ایشان به اتفاق یکی از دوستان مرحوم

آنچه میخوانید بخشی از گفتگوی محسن کمالیان با صادق طباطبایی است: یادم هست که من هنوز به دبیرستان می‌رفتم. در

از نظر اعتقادی و مبنایی، ایشان به حکومت معتقد بودند. یعنی این عقیده را نداشتند که حکومت فقط در انحصار