حزب بعث برای حذف مراجع در عراق چه برنامه ای داشت؟ ماجرایی شنیدنی از کنگره حزب بعث!
از بزرگان نجف قصهای شنیدهام که نقل میکنم و آن اینکه «میشل عفلق» حزب بعث را تأسیس کرد و صدام نیز از اعضای آن بود. در یکی از کنگرههای سالیانه حزب بعث در دوران حسن البکر که میشل عفلق هم در آن حضور داشت بحثی مطرح شد و آن اینکه یکی از مشکلات پیش روی ما برای فعالیت در عراق مراجع تقلید هستند. آنها نمیتوانستند مراجع را حذف فیزیکی کنند، چون نمیتوانستند به مراجعی مانند آیتالله حکیم و آیتالله خویی تهمت بزنند؛ مثلا آنها را از ارکان آمریکاییها بدانند. در آن کنگره نظرات مختلفی مطرح شد و نظری که بعد از همه سخنرانیها به تصویب رسید این بود که مردم در عراق مستقیماً با مراجع ارتباط ندارند؛ بلکه با قشر میانی روحانیت یعنی وعاظ، روحانیون و امامان جماعت محلهشان سر و کار دارند و آنها هستند که با مراجع سر و کار دارند. روضهخوان یا واعظ سراغ عالم شهر میرود و عالم شهر وکیل مرجع و با آنها در تماس است؛ بنابراین آنها به این نتیجه رسیدند که اگر قشر میانی را از میان بردارند مراجع تنها میمانند و دیگر لازم نیست که آنها را حذف فیزیکی کنند یا آبروی آنها را بریزند مراجع با حذف قشر میانی به خودی خود از فعلیت میافتند.
حزب بعث چنین سیاستی را در پیش گرفت و در عراق موفق بود؛ مثلاً امام جماعتی را که اصلاً کاری به حزب و سیاست نداشت به قتل رساندند، گاهی هم به منزل آنها حمله میکردند تا آنها بفهمند که باید محله و مسجدشان را ترک کنند؛ بنابراین یکییکی آنها را کشتند یا بیرون کردند. در این بحبوحه آیت الله حکیم از دنیا رفت و آیتالله خویی به تنهایی در نجف و محدودهای از عراق باقی ماند و عراق هم سرتاسر در اختیار حزب بعث بود. گاهی در تمام شهرِ بزرگی مانند بصره یک عالم نبود که طرفدار آیتالله خویی باشد. مردم هم دنبال زندگی و کار و کاسبی خود بودند و هر روز نمیتوانستند با مرجعشان دیدار کنند. این برنامه از نظر آنها موفق بود و در عراق اجرایی شد و آنها سالها توانستند با دیکتاتوری حکومت کنند.
راوی: آیت الله علوی بروجردی
منبع: در گفتگو با نشریه خیمه