نکاتی خواندنی از زندگی «دهقان فداکار»؛ کتک خوردن تا حد مرگ روی ریل!
از «ازبرعلیِ» قهرمان تا اسطوره «ریزعلی»
دو روز پیش ازبرعلی حاجوی معروف به ریزعلی خواجوی، دهقان فداکار درگذشت. «ریزعلی خواجوی» نامآشنای همه ایرانیان است. داستان فداکاری او در کتابهای سال سوم دبستان سالها منتشر میشد. مرد فداکاری که در یک شب سرد سال ۱۳۴0 جان صدها نفر را نجات داد و از آن ماجرا به عنوان بهترین خاطره زندگیاش یاد میکرد. در همان زمان روزنامه اطلاعات در تاریخ سه شنبه شانزدهم آبانماه ۱۳۴۰ در صفحه اول خود تیتر زد: «یک واقعه حیرتآور در راهآهن تبریز، فداکاری یک دهقان جان صدها مسافر را نجات داد.» در این خبر آمده بود: «در دره قرنقو کوه، دهقانی پیراهن خود را آتش زد و راننده را از خطر آگاه ساخت. قطار با کوشش زیاد راننده متوقف شد و جان دو هزار نفر از مسافران از خطر مرگ نجات یافت.» البته بین تعداد مسافران در این خبر تناقض وجود داشت، همچنین در این خبر ذکر شده بود: «هیئت مدیره راهآهن به این دهقان فداکار جایزه و پاداش داد.» دهقان فداکار، فرزند علی اصغر در سال ۱۳۰۹شمسی در یکی از روستاهای شهرستان میانه در ۱۶۰ کیلومتری جنوب تبریز به دنیا آمد. گفته میشود در سالهای اخیر همسرش اجازه نمیداد که هیچ خبرنگاری به خانهشان بیاید و مصاحبهای انجام دهد زیرا از بس مصاحبه کرده بودند و تغییری در اوضاع زندگیشان حاصل نشده بود، دیگر خسته شده بودند. دهقان فداکار ماهی 700 هزار تومان حقوق میگرفت و از آنجا که یکی از اقوامش در پسدادن یک وام بانکی خلف وعده کرده بود، دریافتی او به 400 هزار تومان تقلیل پیدا کرد. اما درباره زندگی این مرد نکات جالب، شایعات و خواندنی هایی وجود دارد که مرور کوتاهی بر آن ها داریم:
واقعیتهایی از زندگی «دهقان فداکار»
سه واقعیت مهم در زندگی دهقان فداکار وجود دارد که در طول این سال ها کمتر یا حتی اصلا دربارهشان صحبت نشده است: اسم واقعی دهقان فداکار «ازبرعلی حاجوی» بود نه «ریزعلی خواجوی» و آموزش و پرورش حاضر نشد اشتباهاش در کتاب های درسی را تصحیح کند. قطار بعد از آتش زدن لباس ازبرعلی متوقف نشد بلکه بعد از صدای شلیک ازبرعلی با تفنگ شکاری ایستاد. بعد از ایستادن قطار، مردم پیاده شدند و چون نمی دانستند چه خطری از بیخ گوش آن ها رد شده است به جای تشکر، ازبرعلی را کتک زدند!
تجربه مشترک همسر «دهقان فداکار»
همسر دهقان فداکار هم تجربه مشابهی داشته است؛ در زمان جنگ، واگن یکی از قطارها که حامل مهمات بود از قطار جدا و در وسط مسیر متوقف می شود. همسر ازبرعلی سریع به نزدیکترین ایستگاه قطار می رود و خبر میدهد و به این ترتیب جلوی یک فاجعه بزرگ گرفته میشود. البته طی سالهای اخیر نام و عکسی که بهعنوان «دهقان فداکار» در خاطره و ذهن همگان نقش بسته بود، در زمانی که آقای حاجوی درقید حیات بود، از کتب درسی حذف شد.
منبع: روزنامه خراسان، شماره 19698، دوشنبه 1396/9/13