اعتماد به دولت ثمره شفافیت با مردم
حمید قزوینی در کانال تلگرامی اش نوشت:
التهاب در بازار ارز و نبود شفافیت در مواضع مسئولان دولتی، وضعیتی آشفته نزد افکار عمومی ایجاد کرده است. در سالهای اخیر، دولت به تصور برخورداری از پشتوانه بالای رای مردمی، تعامل سازنده و هدفمند با افکار عمومی را چندان جدی نگرفته و از یک راهبرد روشن در این زمینه برخوردار نیست.
مبهمگوییها و سکوتهای غیر طبیعی و فقدان شفافیت در تصمیمگیریها (به رغم تاکید حامیان سیاسی دولت بر ضرورت شفافیت در همه عرصهها)، افکار عمومی را با مشکل مواجه نموده است. این در حالی است که امروزه با گسترش وسایل ارتباط جمعی، افکار عمومی به عنوان بخشی از نیروی درونی یک جامعه، اهمیتی مضاعف یافته است.
افکار عمومی نیرویی در حال تحول است که گاهی تخریب کننده، گاهی سازنده و گاهی منفعل شده و با دیگر پدیدهها از جمله پدیدههای سیاسی و اجتماعی و قالب های ارزشی و فرهنگی حاکم بر جامعه پیوند نزدیک دارد. جملهای منسوب به «ناپلئون بناپارت» میگوید: «حکومت را میتوان با زور به دست آورد اما برای حفظ آن به ناچار باید به افکارعمومی تکیه کرد.»
یادم هست چند سال پیش، گفتگویی با آقای «عباس دوزدوزانی» از اعضای کابینه «شهیدرجایی» داشتم، او با اشاره به بحران اقتصادی ناشی از شروع جنگ تحمیلی و نگرانی مردم گفت: «در روزهای آغاز جنگ، مردم به بانکها هجوم آوردند تا حسابهای خود را خالی کنند. این وضعیت موجب شده بود بانکها با کمبود اسکناس مواجه شده و صفهای طویلی در مقابل بانکها ایجاد شود. این وضعیت از نظر اقتصادی و سیاسی و امنیتی شرایط نگران کنندهای ایجاد کرده بود. به ناچار آقای رجایی موضوع را با امام در میان گذاشت و ایشان هم گفته بود: «با مردم به صورت شفاف سخن بگویید و مشکل را توضیح دهید و اطمینان بدهید که مشکلی برای سپردههای آنها ایجاد نخواهد شد.» سپس شهید رجایی در صفحه تلوزیون ظاهر شد و موضوع را با مردم در میان گذاشت. فردای آن روز مردم برای واریز پول به حسابهایشان در مقابل بانکها صف بستند. اساسا آن روزها دولت ارتباط و تعامل نزدیکی با مردم داشت و دو طرف فاصلهای میان خود احساس نمیکردند و اعتماد زیادی به دولت و مواضع آن وجود داشت.»