درباره رابطه یک روحانی شیعه با علمای اهل سنت
حمید قزوینی، محقق و نویسنده تاریخ شفاهی در یادداشتی به خاطرات حجت الاسلام خسروشاهی از سلوک وحدت گرایانه امام موسی صدر در لبنان پرداخت و نوشت: امام موسی صدر از چهرههای شناخته شدهای است که ارتباط نزدیکی با محافل علمی و فرهنگی جهان اسلام داشت و روش او برای گسترش زندگی مشترکِ پیروان ادیان آسمانی و تقریب مذاهب و وحدت اسلامی زبانزد خاص و عام است.
من این شانس را داشتهام که بخشی از خاطرات «حجتالاسلام و المسلمین سید هادی خسروشاهی» از فعالان مرتبط با محافل فرهنگی جهان اسلام، پیرامون امام موسی صدر را جمع آوری کنم که در قالب کتاب «حدیث روزگار» منتشر شد و اخیراً به چاپ دوم رسید. وی در بخشی از این کتاب، مشاهدات خود از نحوه تعامل امام موسی صدر با پیروان دیگر مذاهب اسلامی و چگونگی حضور در کنفرانسهای اسلامی و تعامل با علمای اهل سنت را بیان میکند.
وی یکی از رازهای موفقیت امام موسی صدر در لبنان را توجه به همه گروهها و مذاهب دانسته و معتقد است اگر او فقط به شیعهها میپرداخت یقیناً موفقیتش به این اندازه و محبوبیتش به این کثرت نمیشد. (ص39)
امام موسی صدر به مساجد اهل سنت میرفت و سخنرانی میکرد و سعه صدر و دید باز ایشان در پیشبرد اهداف اسلامی موثر بود. (ص42)
خسروشاهی با یادآوری کنفرانس اندیشه اسلامی که در الجزایر با حضور اندیشمندان کشورهای مختلف تشکیل میشد، درباره ورود امام موسی صدر به مباحث مختلف میگوید: «هر بحثی مطرح میشد، در تمامی زمینههای علمی، فلسفی، اقتصادی، اجتماعی، فقهی، ادبی، اصولی، و کلاً هر مسالهای که به تناسب در کنفرانس مطرح میشد، ایشان در آن ورود میکردند.» (ص51)
خسروشاهی اشارهای هم به روابط گرم و صمیمانه امام موسی صدر با «مالک بن نبی» اندیشمند مشهور الجزایری دارد که در حاشیه یکی از کنفرانسها، با گذراندن دهها کیلومتر به دیدن او رفت. وی که در این دیدار همراه امام موسی صدر بوده میگوید: «این دیدار و گفتگو شاید چند ساعت طول کشید و بیشتر درباره مسائل فلسفی، فکری و تمدنی دور میزد، برای مالک بن نبی خیلی جالب بود و در پایان جلسه با احترام کامل برای بدرقه امام صدر تا دم در خانه خود بیرون آمد و با اشاره به همراهان از جمله حقیر گفت: قدر این رجل بی نظیر را بدانید.» (ص69)
راویِ کتاب حدیث روزگار، در فراز دیگری با اشاره به کنفرانس «مجمع البحوث الاسلامیه» در قاهره و حضور امام موسی صدر و دیدارهای حاشیهای آن میگوید: «دید و بازدیدهای جنبی یا به اصطلاح، مسائل حاشیهای شاید از جلسات رسمی مفیدتر و موثرتر بود. در واقع، دیدارها و گفتگوهای غیر رسمی و دوستانه و برادرانه در روشن ساختن اذهان علمای مذاهب و مردم دیگر کارساز بود و گامهای ارزشمندی در راستای تقریب مذاهب برداشته میشد. چون به طور شفاف، مسائل «مختلف فیه» مطرح میشد و به شکل علمی و دور از تعصب و یا تشریفات به گفتگو میپرداختند و حقایق عقاید طرفین روشن میشد. در اثر همین گفتگوها و برخوردها بود که من میدیدم شیوخ بزرگ الازهر امام موسی صدر را با لقب «سماحه الامام موسی الصدر» مورد خطاب قرار میدادند و به مقام شامخ علمی وی احترام میگذاشتند.» (ص71)