کاشانی، مصدق و کودتای 28 مرداد به روایت لطف الله میثمی!

آنچه میخوانید بخشی از گفتگوی لطف الله میثمی با روزنامه آفتاب یزد است:

اخیرا با انتشار اسنادی از سوی ایالات متحده، بحث دست داشتن آیت الله کاشانی در کودتا قوی تر از قبل مطرح شده که البته بالذات بحث تازه ای نبوده و نیست. با این حال آیا در آن زمان هم مردم به چنین مسئله ای اعتقاد داشتند؟ شما چطور؟ فکر می کنید کاشانی درکودتا نقش داشت؟

تا آنجا که من تحقیق کرده‌ام و در کتابی که به نام «همه مردان شاه» ترجمه کرده‌ام به این نتیجه نرسیده‌ام که او در هسته کودتا بود، اما کودتاگران از شخصیت او و شکاف بین او و مصدق استفاده فراوانی بردند. در همان کتاب آمده بود که کودتاگران 10 هزار دلار به آقای آرامش داده بودند که به دست آیت الله برساند ولی در همان کتاب تاییدیه‌ای که این پول به دست ایشان رسیده باشد ندیدم.

آیا اصلا به کار بردن لفظ کودتا برای ماجرای روز 28 مرداد 32 را قبول دارید؟

به نظر من بله. صدها کتاب در اینباره نوشته شده است. تازه اسنادی هم که بعد از 60 سال منتشر شد خیلی جاهایش سانسور شده است.

ریشه اختلاف مصدق و کاشانی را در چه مسئله ای و چه ماجرایی می‌دانید؟ کدام‌شان در ملی شدن صنعت نفت نقش بیشتری داشتند؟

طرح ملی کردن نفت با زنده‌یاد حسین فاطمی و دکتر مصدق بود. آیت الله کاشانی نیز در بسیج مردم نقش بسیاری داشت. هر دو نقش مکمل هم را داشتند. ریشه اختلافات در چند مورد بود. یکی توصیه‌های زیادی که از بیت ایشان توسط دو نفر از فرزندان ایشان صادر می‌شد و حالت دخالت در کارهای دولت را داشت. یک بار در دزاشیب در منزلی، کاشانی و مصدق ملاقات داشتند. آیت الله کاشانی گله‌هایش را شروع می‌کند و مصدق هم تومار توصیه‌ها را نشان می‌دهد.
مورد اختلاف دیگر بر سر اختیارات تام مصدق بود که مجلس شورای ملی هم تصویب کرده بود. آقای کاشانی به ویژه در تمدید شش ماهه این اختیارات مخالفتش علنی شد. مورد سوم هم این بود که آقای کاشانی به کسانی که با مصدق مخالف بودند در مجلس، پناه داد.

از همان زمان بحث نقش داشتن حزب توده در آن ماجراها مطرح بوده است؛ البته بیشتر به صورت موازی و نه مستقیم. ارزیابی شما از نقش حزب توده در ماجرا چیست؟

حزب توده تا قیام ملی 30 تیر 1331 با مصدق مخالفت می‌کرد و او را مصدق السلطنه و عامل آمریکا می‌دانست،(!) اما بعد از قیام 30 تیر تحت تاثیر بدنه حزب، از مصدق حمایت می‌کردند. گاهی این حمایت‌ها به حدی افراطی می‌شد که به شکاف بین مصدق و کاشانی دامن می‌زد.

چرا از کاشانی در تقبیح کودتا حرفی چاپ نشده و می‌گویند نسبت به جانشین مصدق در دربار، اقبال نشان داده؟ اگر این حرف صحیح باشد خود موید همراهی کاشانی در کودتا نیست؟

توضیح دادم که من به این نتیجه نرسیده‌ام که او در هسته کودتا حضور داشته باشد ولی مطالبی دیگر آمده است که در کتاب پنج جلدی «مکتوبات آیت‌الله کاشانی» به کوشش آقای محمد دهنوی (ترکمان) اشاره دارد، مواضع آیت الله کاشانی بعد از کودتا در این کتاب به خوبی ترسیم شده است.

مصدق در زمان خودش از سوی مردم چطور تحلیل می‌شد؟

مصدق در مقاطع مختلف از جانب مردم جانانه حمایت شد. قیام 30 تیر سال 1331 یک مورد آشکار بود، خرید اوراق قرضه مورد دیگر بود، صف کشیدن مردم برای پرداخت مالیات نشان دیگری بود. شرکت چشمگیر مردم در رفراندوم 14 و 19 مرداد سال 32 در تهران و شهرستان‌ها مورد دیگر بود. نکته دیگر اینکه با اینکه حدود 60 سال از کودتا می‌گذرد اما می‌بینیم که ابرهای تیره کنار می‌رود و هرچه می‌گذرد مصدق و عملکردش درخشان‌تر جلوه می‌کند. این نشان می‌دهد اگر عامل نظامی و دخالت خارجی نبود، کودتا شکل نمی‌گرفت و در فاز سیاسی قانونی مصدق از حمایت مردم برخوردار بوده است.

شما دوستان و یا همفکرانی مانند دکتر سحابی یا مهندس بازرگان داشتید که ارتباط نسبتا نزدیکی با مصدق و خانواده اش داشته‌اند. شما نیز چنین ارتباطی داشتید و آیا نکته ای در مورد این ارتباطات برای بازگو کردن وجود دارد؟

من ارتباط مستقیمی نداشتم، ولی از افرادی چون مهندس بازرگان و مهندس حصیبی، الهیار صالح و دکتر امیرعلایی و دکتر صدیقی و کسانی که مستقیما با مصدق ارتباط داشتند، بهره‌مند شدم و نقل قول‌هایی از این‌ دست در کتاب‌ خاطراتم و مقالات مرتبط با مصدق آمده است.

برای ما بگویید شرایط روزنامه‌ها و رسانه‌های سال کودتا چطور بود؟ بیشتر از چه کسی حمایت می شد؟

به روزنامه‌هایی که طرفدار مصدق بودند در روز 28 مرداد حمله شد و آنها را به آتش کشیدند، بعد از کودتا هم به تدریج به حساب بقیه مطبوعات طرفدار مصدق رسیدند. به طوری که اخبار واقعی سینه به سینه نقل می‌شد یا از طریق تراکت‌هایی که در خانه‌ها یا مغازه‌ها انداخته می‌شد.

در تاریخ نگاری های صورت گرفته کمتر پیش آمده یا شاید بشود گفت پیش نیامده که تاریخ کودتا از زبان جراید بازگو شود. اصلا کدام روزنامه‌ها به جز «باخترامروز» که شاید مردم بیشتر آن را بشناسند در آن زمان مطرح بودند؟ رویکرد روزنامه‌نگاری در آن دوره چطور بود؟ به خصوص روزنامه های مستقل.

روزنامه‌ها در زمان مصدق حتی روزنامه‌های مخالف مصدق در اوج آزادی بودند. مصدق بخشنامه کرده بود که هر کسی که به او توهین کند، پلیس حق ندارد او را بازداشت یا جریمه کند. روزنامه «باختر امروز» تمام وقایع 25 تا 28 مرداد را کامل نوشت. از آنجا که دکتر مصدق با کاشانی ارتباطات نزدیک داشت مردم به این روزنامه اعتماد بیشتری داشتند. قیمت آن سه ریال بود ولی در اصفهان تا 28 ریال و سه تومان هم خرید و فروش می‌شد. روزنامه دیگری را به یاد نمی‌آورم.

چرا کمتر نامی از روزنامه‌نگاران و روزنامه‌ها در این رویداد ها باقی می‌ماند؟ با این که قاعدتا از ارکان اصلی پیش برد وقایع، ‌انتشار آن برای عموم و حتی جهت گیری های سیاست یا جامعه بوده و هستند.

در کتاب‌های تاریخی باقی مانده، اما چند نسل گذشته و باید تحقیق در این زمینه شود.

منبع: روزنامه آفتاب یزد، شنبه 1396/5/28

تاریخ درج مطلب: شنبه، ۲۸ مرداد، ۱۳۹۶ ۱۱:۲۵ ق.ظ

دسته بندی: خاطرات تاریخ معاصر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *